ورود عضویت
Fa En

انجمن تخصصی کودک و رسانه

صفحه اصلی > بانک اطلاعات > مقالات > نگذارید نسل ما منقرض شود!

نگذارید نسل ما منقرض شود!

نگذارید نسل ما منقرض شود!

نگذارید نسل ما منقرض شود!

محسن ربانی

خودکشی یک خانم معلم بیست و سه ساله

در کره جنوبی دویست هزار معلم دست به اعتصاب زده‌اند و خواستار صیانت از معلمان در برابر سرکشی دانش‌آموزان و زورگویی والدین شدند. این اعتصاب به دلیل خودکشی یک خانم معلم بیست و سه ساله اتفاق افتاد، معلمی که به اتهام خشونت در مدرسه با شکایت‌های مکرر والدین مواجه شد و از شدت فشار روحی دست به خودکشی زد.

البته این تنها خودکشی معلمان طی سال‌های اخیر نبود، به گفته برخی خبرگزاری‌ها در ۶ سال گذشته، ۱۰۰ معلم مدارس دولتی کره جنوبی خودکشی کرده‌اند. که ۵۷ نفر از آنها در مقاطع ابتدایی تدریس می‌کردند.

زورگویی برخی از والدین

معلمان اعتصاب کننده به خبرنگاران گفتند: زورگویی برخی از والدین دانش‌آموزان باعث شده تا برخی از همکاران آنها خودکشی کنند.

بسیاری از معلمان والدین را به سوء‌استفاده از قانون رفاه کودکان متهم می‌کنند و معتقدند که معلمان را در موضع ضعف قرار می‌دهد و در صورت متهم شدن به کودک‌آزاری، به طور خودکار از شغل خود اخراج می‌شوند.

دوران مدرن دوران قدرت گرفتن کودکی است، اینکه معلمی به خاطر نجات خود از دست کودکان و والدین به خیابان بیاید و اعتصاب کند، به مخیله هیچ انسان قرن نوزدهمی و حتی قرن بیستمی خطور نمی‌کرد. اما از اواسط قرن بیستم و با شکل گیری گفتمان «حقوق کودک» کودک به مرور به عنوان یک نسل مستقل و دارای حقوق خاص مطرح شده است. این میزان از توجه به کودکی و کودکان جامعه شناسان کودکی را با مفهوم «ارزشمندی کودکی» مواجه کرد. برخی از جامعه شناسان به این نتیجه رسیدند که شرایط اجتماعی و فرهنگی دوران مدرن منجر به ارزشمندی کودکی شده است، کودکان چنان شان و منزلت والایی یافته‌اند که مواجهه با آنان بسیار دشوار شده است. «قوانین مختلف حمایت از کودکی، بزرگسالان را در ارتباط با کودکان دچار ترس و تردید کرده است؛ کودکان به نوعی تابو تبدیل شده‌اند. به خاطر جنسیتشان قابل لمس نیستند، بزرگسالان به دلیل خطر متهم شدن به سوء استفاده جنسی، از آنها می‌‌ترسند…آنها همچنین به دلیل خشونت و پرخاشگری‌شان (به عنوان مثال کودکان خطرناک در مدارس، خیابان‌ها) به نوعی تابو تبدیل شده‌اند.»[۱]

 قشون کشی میان دموکراسی و آریستوکراس

این میزان از قوانین حمایت کننده از کودکان گرچه عکس‌العملی در مقابل اقدامات خشونت بار علیه کودکان طی قرن‌های پیش بخصوص بخصوص طی جنگ‌های اول و دوم جهانی بود، اما امروزه سوء استفاده از این قوانین توسط والدین راه معلمان را برای تربیت کودکان دشوار کرده است، تاکید می‌کنم نه لزوما وجود قوانین حامیِ کودک که البته آن هم درجای خود محل بحث است، اما بیشتر از آن، سوء استفاده والدین از این قوانین و مبتنی بر این قوانین با فشار آوردن بر معلمان باعث شده است که نهاد آموزش نتواند آن گونه که شایسته است نسل آینده ساز را برای آینده جامعه تربیت کند.

اگرچه همواره گزارش‌هایی از سخت‌گیری‌های معلمان برای آموزش و تربیت کودکان به گوش می‌رسد، که البته قابل دفاع نیست، اما از آن سو نیز، توجه به لزوم آماده سازی کودکان برای ورود به دنیای بزرگسالی و حضور در جامعه‌ای که امنیت و آسایش ساختگی دوران کودکی را ندارد، ضروری به نظر می‌رسد و والدین باحمایت‌های گاه بی‌جای خود از فرزندانشان، این مسیر  را سد می‌کنند و البته کودکان هم به خوبی این میزان از حمایت را دریافته‌اند و تلاش می‌کنند از این امتیاز به خوبی استفاده کنند!!

اعتصاب دویست هزار نفری معلمان در کره جنوبی نوعی قشون کشی میان دموکراسی و آریستوکراسی است، والدین و دانش‌آموزان در لشکر دموکراسی هستند که سلاح «قانون حمایت از کودکان» را در دست دارند و معلمان با چماق «اقدامات تادیبی» در اردوی آریستوکراسی صف کشیده‌اند، و جالب آنکه نظام رسمی تعلیم و تربیت هنوز مردد است که به کدام سو برود.

با این حال به نظر می‌رسد که گفتمان «ارزشمندی» کودک چنان جذاب و فریبنده و مورد وفاق مردم است که هیچ اعتراض و اعتصابی نمی‌تواند سد راه آن شود، به نظر می‌رسد معلمان هم این را فهمیده‌اند چون شعارشان این است: «نگذارید نسل ما منقرض شود!»


[۱] . (Tomasz Biernat, THE TRANSFORMATION OF CHILDHOOD IN A MODERN SOCIETY AND ITS EDUCATIONAL CONTEXT, SOCIETY. INTEGRATION. EDUCATION Proceedings of the International Scientific Conference. Volume II, May 27th – 28th, 2016. 34-39)

برچسب ها : ، ،

پیغام شما