ورود عضویت
Fa En

انجمن تخصصی کودک و رسانه

صفحه اصلی > بانک اطلاعات > نقد و تحلیل > برنامه تلویزیونی خونه به خونه

برنامه تلویزیونی خونه به خونه

برنامه تلویزیونی خونه به خونه

نقد و بررسی برنامه تلویزیونی خونه به خونه، جمعه به جمعه

مقدمه

از زمان ورود تلویزیون به ایران، نیم قرن می­گذرد. در این فاصله، ساخت برنامه کودک که مهم­ترین و راهبردی‌ترین برنامه ­سازی در سازمان صدا و سیماست، فراز و فرودهای زیادی دیده است که در این میان، دهه ۸۰ از طلایی­ترین دوره­های برنامه ­سازی کودک به شمار می­رود. تولید برنامه ­های پرمخاطب دهه اخیر در شبکه­ های سراسری، تأییدی بر این مدعاست.

در این بین، یکی از موفق­ترین برنامه‌های کودک در دهه هشتاد تلویزیون، برنامه‌های عمو قناد است که با “فیتیله، جمعه تعطیله” شروع شد و اکنون با نام «خونه به خونه» در حال پخش است. این برنامه پس از دوران افول برخی برنامه­ های پرمخاطب کودک، در شبکه دوم سیما با مجری‌گری مجری تلویزیون، مجید قناد آغاز شد که تلاشی ۳۰ ساله در زمینه تولید برنامه کودک دارد و با موفقیت توانست مخاطب برنامه کودک را حفظ کند و افزایش دهد.

از آنجا که هر برنامه­ای که تهیه و پخش می­شود، برای ارتقای کیفی بیشتر نیازمند کار کارشناسی و بررسی نقاط قوت و ضعف است، باید این برنامه نیز مانند برنامه­ های دیگر، از ابعاد مختلف نقد و بررسی شود به ویژه آنکه برنامه ­ریزان، سیاست­گذاران و برنامه ­سازان رسانه ملی به ارتقای کمّی و کیفی برنامه­ های صدا و سیما توجه دارند. به همین جهت نیز شبکه دو سیما به عنوان شبکه­ای که موسوم به شبکه کودک است، به نگاه کارشناسی به برنامه­ های کودک که از مهم­ترین گروه برنامه­ ها به شمار می­روند، نظر دارد و آن را در راستای ارتقای سطح این برنامه­ ها دنبال می­کند.

در همین راستا، در این نوشته سعی می­شود برنامه «خونه به خونه» ارزیابی شود. این نوشتار که حاصل نشستی برای بررسی این برنامه است، به عنوان مقدمه­ای بر این سلسله بررسی­ها تقدیم می­گردد. امید است این نقد و بررسی بتواند مدیران و تهیه­ کنندگان شبکه کودک را در مسیر ارتقای سطح برنامه ­های کودک، یاری برساند. اساساً اهتمام به نسل نوپا و کودکان نشانه پیشرفت و ترقی یک ملت به حساب می­آید و نشان از دوراندیشی و آینده­ نگری آن ملت به سرنوشت خویش است.

۱ – گذری بر شناسایی قالب برنامه خونه به خونه

این گونه برنامه­ ها، جُنگ‌های تلویزیونی هستند که به عنوان یک قالب در تهیه برنامه یکی از بهترین روش­های انتقال مفاهیم و جذب کودک در ساختارهای تلویزیونی است. بر اساس تعریف، برنامه ترکیبی یا جُنگ تلویزیونی، برنامه­ای ترکیبی با ساختار موزاییکی است که بخش­های آن حول یک محور معین حرکت می­کند.

بیشتر برنامه ­های جُنگ با در برگیری قطعات نمایشی، موسیقی، گزارش و انیمیشن در حول یک محور مشخص می­کوشند پیام مناسب را به کودک القا کنند. هر یک از بخش­ها از نظر شکل ارائه و مدت زمان با هم متفاوتند، اما در نهایت، درون یک چارچوب قرار گرفته و پیام در تمامی بخش‌ها با وزن خود به شکل منطقی تکرار می‌شود. جُنگ‌ها بر اساس اهداف چهارگانه­ای که در طرح بازنگری و تدوین استاندارهای برنامه­ سازی صدا و سیما بدان اشاره شده است، شامل ارشادی، اطلاعاتی، آموزشی و سرگرمی­اند که به دو بخش برنامه نمایشی و غیر نمایشی دسته بندی می‌شوند. (حسینی، ۱۳۸۵، ص)

در سطح جهان، برنامه­ های شاخصی در این زمینه وجود دارد که یکی از مهم‌ترین آنها «خیابان کنجد» نام دارد که به دلیل جنبه­های خاص آموزش تلویزیونی در جهان، عامل تحول مهمی در زمینه برنامه­ سازی برای کودکان به شمار می‌رود.

۲- لوازم عمومی و ارتقای برنامه­ های کودک

ارتقای برنامه­ های کودک به طور عام به شرایطی نیاز دارد که پرداختن و توجه جدی و دایمی به آنها باید همواره در اولویت باشد. از جمله این لوازم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف) لزوم شناسایی ویژگی­های روان‌شناختی کودکان هدف

یکی از مسائل مطرح در حوزه ارتباطات، مقوله مخاطب ­پژوهی است. این مقوله، ناظر بر بررسی ویژگی ­های مخاطبان هدف است و در بیشتر موارد، به بررسی ویژگی­ های جمعیت ­شناختی، جغرافیایی و روان‌شناختی مخاطبان هدف می‌پردازد. مخاطب پژوهی برای ساختن تمامی برنامه ­های رسانه ضرورت دارد؛ چرا که بدون آن ممکن است نتوانیم در عرصه اثرگذاری موفق عمل کنیم یا حتی ممکن است به بیراهه برویم. نبود آن می‌تواند بر جذابیت یک برنامه اثر منفی داشته باشد؛ چرا که وقتی ما مخاطب خودمان را به درستی نشناسیم، نمی‌توانیم در مورد به کارگیری انواع جذابیت­ها هم درست تصمیم­گیری کنیم.

بر این مبنا، یکی از لوازم حیاتی در عرصه برنامه ­سازی کودک در رسانه ملی، لزوم شناسایی کودک هدف یعنی کودک ایرانی است. باید کودک هدف خودمان را از نظر ویژگی­های روحی و روانی نظیر علاقه­مندی­ها و افکار، انتظارات و دگرگونی­های رفتاری و فکری، نیازها، سطح درک و فهم یا نوع جهان­بینی بشناسیم تا بتوانیم برنامه خود را منطبق با آنها سامان­دهی کنیم. این گونه تحقیقات در مورد کودکان باید همیشه روزآمد شوند؛ چرا که در برخی ساحت­ها، این ویژگی­ها به مرور زمان و با توجه به مقتضیات زمان قابل تغییرند.

بنابراین، یکی از ضرورت­ها این است که اطلاعات جامعی از ویژگی­های کودک هدف داشته باشیم و این اطلاعات را همیشه روزآمد کنیم. گفتنی است برخی ویژگی­هایی را که در کتاب‌های روان‌شناسی به آنها اشاره شده است، نمی­توان به عنوان ویژگی­های ثابت کودکان یا به عنوان ویژگی­های همه کودکان در سراسر دنیا در نظر گرفت.بنابراین، برنامه­ سازی با صرف استناد بدان­ها کافی نخواهد بود. چه بسا برخی از این ویژگی­ها به کودکان یک بخش از جهان مربوط باشد. مثلا برخی علاقه­مندی­های ذکر شده برای کودک فقط به کودکان غربی مربوط می­شود که این تحقیقات در محیط آنها صورت گرفته است.

ب) لزوم شناسایی شیوه برنامه­ سازی کودک

ضرورت دوم و اساسی در این عرصه آن است که پس از شناسایی کودک هدف خود، روش­ها و اصول برنامه­ سازی برای این کودک را بشناسیم. لازم است با دقت و تیزبینی، روش­ها را با کودک تعریف شده منطبق کنیم و چنانچه روش یا قالبی را از جای دیگری گرفتیم، آن را با توجه به شرایط موجود بازتعریف کنیم تا بومی­ سازی صورت گیرد.

۳- بررسی برنامه خونه به خونه

الف) مقدمه

ب) بررسی و تبیین نقاط قوت برنامه

ج) بررسی و تبیین نقاط ضعف برنامه

الف) مقدمه

بی‌شک، یکی از عوامل مهم و اثرگذار در امر تعلیم و تربیت کودکان در دنیای امروز، رسانه است. امروزه رسانه­های تصویری به ویژه تلویزیون، جای خود را به عنوان یکی از اعضای خانواده در درون خانه باز کرده­اند و فضای تربیتی خانواده را از حضور خود متأثر کرده­اند. تنوع برنامه­های مختلف تلویزیون و افزایش کمّی آنها، چالش­های نویی را فرا روی خانواده­ها به وجود آورده است. باید توجه داشت که برنامه­ریزی نامناسب دست‌اندرکاران تولید برنامه­ها موجب ایجاد مشکلات جدی در امر آموزش و پرورش کودکان می­شود. بنابراین، برخورد کارشناسانه با ساختار و محتوای برنامه­های کودک می­تواند به فواید آن بیافزاید و از آسیب­های آن فرو کاهد.

ب) بررسی و تبیین نقاط قوت برنامه

از جمله نکات مثبت برنامه که لازم است پی­گیری و تقویت شوند، به این موارد می­توان اشاره کرد:

یک ـ استفاده از عروسک حیوان

کودکان به ویژه در سنین پایین به داستان‌هایی علاقه­مندند که در آنها حیوانی به عنوان یکی از شخصیت­ها حضور داشته باشد. به ویژه اینکه آن حیوان صحبت هم بکند. ازاین‌رو، حضور عروسک حیوان در این برنامه، یکی از نقاط قوت این برنامه است که بهتر است تقویت شود.به طور کلی، باید در نظر داشت که کودکان، جان­دار پندار هستند و ارتباط خوبی با اشیا و عروسک­هایی برقرار می‌کنند که حرکات انسانی مانند حرف زدن از خود نشان می دهند. بنابراین، حضور عروسک­ها در برنامه، مفید است.

دو ـ تلفیق آموزش و سرگرمی

یکی از نقاط قوت برنامه خونه به خونه، تلفیق جنبه آموزشی با سرگرمی است. نشانه این جهت­گیری که در چند سال اخیر، در برنامه ­های ویژه کودک بیشتر به چشم می خورد، افزایش برنامه­های دینی برای کودکان و نوجوانان است. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که این اقدام به نوعی گام برداشتن در مسیر تحقق رسانه دینی است؛ چرا که رسانه دینی برای خود، شأن و هدف آموزشی قائل است.

از طرف دیگر هم با توجه به اینکه بیشتر مراجعه­ها به تلویزیون به ویژه از ناحیه کودکان برای سرگرمی صورت می‌گیرد، این اقدام موجب می­شود مخاطبان بیشتری از کودکان جذب برنامه­های تلویزیون شوند و در معرض آموزش‌های تلویزیونی قرار گیرند.البته مراجعه کودکان به تلویزیون فقط برای سرگرمی نیست و بر اساس تحقیقات صورت گرفته، عوامل دیگری نیز همانند کشف حقایق و واقعیت­های روزمره، تجربه عالم خیال، همانندسازی با شخصیت­های آن، آموزش، گذراندن وقت، تفریح برای فراموش کردن مشکلات، یادگیری درباره خود، تهییج، آرامش، مصاحبت و عادت می­توانند کودک را به سمت تلویزیون بکشانند.

سه ـ به کارگیری هنر در آموزش

یکی از شیوه­های انتقال ارزش­های اخلاقی و تربیتی به کودکان، استفاده از زبان هنر است. استفاده از ساختارهای هنری و تکنیک­های جذاب و استفاده از رنگ­ها و شعر و موسیقی نقش به سزایی در یادگیری کودکان ایفا می‌کند. این برنامه نیز تلاش می‌کند تا از این ابزار استفاده کند و با طرح موضوعات مناسب برای آموزش و تربیت کودکان از قبیل سلامت، قانون­مداری و پای­بندی به ارزش‌های دینی، اجتماعی و اخلاقی، در این جهت گام بردارد.

چهار ـ قابلیت­های مجری

مجری (آقای قناد) در ایجاد نظم در برنامه، ارتباط مستقیم با کودکان حاضر در استودیو و کودکان بیننده و تثبیت مفاهیم منتقل شده از طریق شعر یا نمایش برای کودکان، اثرگذار و نسبتاً موفق است؛ یعنی مجری، اصلاح­کننده، تکمیل­کننده و تثبیت­کننده برداشت­های کودکان از بخش­های مختلف برنامه است. از دیگر نقاط قوت مجری، قدرت بیان و سعی در آموزش در عمل است. برای مثال، هنگام فراخواندن کودکان به ورزش، خود به همراه گروه به ورزش و تحرک می­پردازد.

پنج ـ بهره­گیری از نمایش

کودکان، مطالب و مفاهیم بیشتری را از طریق نمایش، در مقایسه با روش‌هایی چون بیان ساده و سخنرانی یا نصیحت یاد می­گیرند و به خاطر می­سپارند. بنابراین، یک گروه نمایش مناسب و جذاب در کار اجرا و آموزش، کمک شایانی به ارتقای کیفیت برنامه­های کودک می­کنند که این موضوع از جنبه­های مثبت برنامه مورد بحث نیز به شمار می رود.

شش ـ استفاده از قالب شعر

یکی از قالب­های مهم در انتقال مفاهیم، قالب شعر است؛ چرا که مفاهیم در این قالب در ذهن مخاطب اثرگذارتر و ماندگارتر است. کاربرد شعر نیز در کار با کودکان بسیار بجا و مناسب است که در این برنامه مشاهده می­شود.

هفت ـ وجود مسابقه در برنامه

علاوه بر سرگرمی، در ایجاد نشاط و هیجان در کودکان بسیار مؤثر است. یکی دیگر از نقاط قوت این برنامه، بهره­گیری از عنصر مسابقه است. مسابقه از نظر هیجان­ آفرینی نیز موجب جذاب شدن برنامه خواهد شد؛ چرا که نوعی جاذبه احساسی را در خود دارد. جاذبه ­های احساسی شامل ایجاد احساسات مناسب در مخاطب با روی آوردن به احساسات، ارزش‌ها یا هیجان­ها و قرار دادن وی در حالتی دل­پذیر هنگام دریافت پیام است.

هشت ـ پرداختن به مناسبت­ها

از دیگر نکات مثبت برنامه، پرداختن به مناسبت­های مختلف هر هفته است، حتی با بیان یک جمله کوتاه مانند تبریک روز پزشک. با این گونه یادآوری­ها، هم زمینه آشنایی کودکان با این مناسبت­ها فراهم می‌شود و هم کودکان، احترام و ارزش­گذاری به آن­ها را می­آموزند.

نه ـ پرداختن به قومیت­های مختلف

پرداختن به مناطق و قومیت­های مختلف ایران در قالب شعر و سلام، از دیگر جذابیت‌های و جلوه­ های مثبت این برنامه است؛ چون در کودکان علاوه بر ایجاد آگاهی، حس احترام به همه قومیت‌ها را برمی­انگیزد.

ده ـ بیان و تکرار ارزش‌های اخلاقی و دینی

بیان ارزش­های اخلاقی و مذهبی همچون احترام، شکرگزاری از خداوند و دعا نیز از جمله نقاط قوت برنامه است. نکته مهم دیگری که با همین نقطه قوت ارتباط دارد، تکرار این ارزش‌ها در برنامه‌های مختلف است که اثر تلقینی در نفس کودک دارد و امکان تحول درونی و روانی را در کودک فراهم می‌آورد. اساساً تلقین یکی از روش‌های تربیتی مورد تأکید مبانی اسلامی و اصول روان‌شناسی است.

ج) بررسی و تبیین نقاط ضعف برنامه

با وجود نکات مثبتی که در این برنامه به چشم می­خورد و تهیه­کننده برنامه در برنامه خود گنجانده است، نقاط ضعفی نیز به چشم می­خورد که به این موارد می­توان اشاره کرد:

یک ـ برقرار نشدن ارتباط کامل با مخاطب کودک

ارتباط صرف انتقال یک پیام از فرستنده به گیرنده، نیست بلکه در معنای ارتباط، ایجاد مشابهت معنایی بین فرستنده و گیرنده نیز شرط است و اساساً هر قدر این مشابهت بیشتر باشد، ارتباط کامل­تری برقرار شده است. در این برنامه، به دلیل آنکه برخی پیام­های ارائه شده، بالاتر از سطح درک کودک است، ارتباط کاملی در مورد همه پیام­ها بین کودک و رسانه برقرار نمی­شود؛ چرا که اساساً در مورد این گونه پیام­های بالاتر از سطح درک کودک، مشابهت معنایی اتفاق نمی‌افتد.

برای مثال، گاهی در ضمن برنامه، احادیثی مطرح می‌شود که فراتر از درک کودک هستند و نیاز به تبیین متناسب با درک کودک دارند. اساساً دانستن زبان کودک و تشابه زبانی در ارائه مطالب به کودکان، عنصر مهمی در انتقال مفاهیم به کودکان است که منابع دینی به آن توجه و بر آن تاکید دارند. مربیان کودک باید با احساسات و تمایلات کودکان آشنا باشند و آنها را درک کنند و زبان کودکی را به درستی بشناسند و به کار گیرند.

چون که با کودک سر و کارت فتاد پس زبان کودکی باید گشاد

دو – تعریف مخاطب به نحو عام

این برنامه به نوعی، مخاطب خود را تنها کودک نمی­داند و این گونه که از محتوای آن بر می­آید، کودک و غیر کودک را مخاطب خود در نظر گرفته است. پس به نوعی مخاطب عامی را در نظر دارد و نه مخاطب خاص کودک را. این مسئله با لزوم تخصصی شدن برنامه­ های رسانه از نظر مخاطب که با توجه به تفاوت‌های مخاطبان از نظر ظرفیت و سطح درک قابل توجیه و تفسیر است، منافات دارد.

به عبارت دیگر، می‌توان گفت یکی از اصلی­ترین نقاط ضعف این برنامه، مشخص نبودن گروه سنی است که برنامه برای آن ساخته شده است. برای مثال، کارتون‌های پخش شده برای گروه‌های سنی متفاوتی است؛ کارتون تعمیرگاه جاده­ای، بیشتر مناسب کودکان پیش­دبستانی و سال­های ابتدای دبستان است و افسانه سه برادر که مناسب نوجوانان و رده­های سنی راهنمایی و بالاتر است.

باید در نظر داشت این گونه برنامه­ سازی با توجه به اینکه برخی مسائل مربوط و در حدّ بزرگ‌سالان را نیز مطرح می­کند، می­تواند به افول طفولیت بینجامد؛ چرا که با طرح برخی مسائل خاص بزرگ‌سالان، فاصله کودک و بزرگ‌سال را از بین می­برد. دوران کودکی یعنی جهان تصورها و تخیل­ها و دنیای احساسات و اندیشه­ های کودکانه که این دوران، زمانی افول می­کند که از کودک تنها موجودی با آرزوهای بزرگ‌سالان باقی بماند و آنچه در ذهن و اندیشه کودک می­گذرد، رؤیاهای جهان بزرگ‌سالان باشد.

بر همین اساس، گاهی این برنامه، به موضوعاتی می­پردازد که برای کودکان جذابیت ندارد و جزو اولویت‌های کودکان نیست؛ موضوعاتی که چه بسا فقط برای بزرگترها جذاب باشد. برای مثال، در برنامه مورخ ۳/۶/۱۳۹۱، مجری از شوهر خانمی که قبلا در دهه ۶۰ به برنامه قدیمی آقای قناد دعوت شده بود، پرسید: آیا فکر می­کردید با این خانم که در کودکی در برنامه­ای دعوت شده بود، ازدواج کنید؟

سه ـ تک­جنسیتی بودن برنامه

این برنامه به نوعی تک­جنسیتی به کار می­رود؛ چرا که از حضور جنس مؤنث در میان اعضای اصلی برنامه که همان مجری و گروه نمایشی هستند، اثری نمی‏بینیم. این امر علاوه بر اینکه می‌تواند به تدریج، به نوعی باور مردسالاری را در ذهن کودکان به وجود آورد، الگوگیری دختران را از این برنامه با مشکل روبه‌رو می­کند؛ چرا که بر اساس مبانی روان‌شناختی، کودک از کسی الگوگیری می­کند که از نظر جنسی، به مشاهده­گر شباهت داشته باشد.

چهار ـ نبود انگیزش کافی

یکی از اصول اساسی در فرایند یادگیری، ایجاد انگیزش در آموزش گیرنده است. در فرایند آموزش لازم است تا در گام نخست، انگیره یادگیری و تمایل درونی به فراگیری در مخاطب آموزش به وجود آید. باید اول مسئله­ای در ذهن کودک شکل بگیرد و بعداً به دنبال پاسخ­گویی بدان باشیم. این در حالی است که در این برنامه، در بیشتر موارد، پیش از ایجاد انگیزش به ارائه مطالب، آموزش دنبال می­شود.

پنج ـ نبود عینیت­ بخشی

عینیت­ بخشی در یک معنا، همراه کردن آموزش مفاهیم با اموری است که به راحتی فراموش نشده است یا کودک با آن زیاد سر و کار دارد. این جنبه از عینیت­ بخشی موجی می­شود تا آموزه مورد نظر دیرتر فراموش شود یا اینکه اگر هم فراموش شد، زودتر به یاد آید. همچنان که مشاهده می‌شود، در این برنامه، استفاده از عینیت­ بخشی، کمتر به چشم می­خورد که در نتیجه فرآیند، آموزش به کودک ناقص می­ماند.

شش ـ تعدد موضوعات ارائه شده در یک برنامه

در این برنامه در ضمن یک قسمت، موضوعات متنوع و متعددی مطرح می‌شود که از نظر روان‌شناختی، اشتباه است؛ چرا که کودک به زمان نیاز دارد تا بتواند مطلبی را که می‌شنود، درک کند. بنابراین، بمباران اطلاعات کودک موجب می‌شود؛ نتواند مطالب را به درستی درک کند. باید در نظر داشت وقتی تمام بخش‌های یک برنامه روی یک موضوع خاص تمرکز یابند، آن موضوع و مفهوم آموزشی، بیشتر برای کودک جا می­افتد و کودک بیشتر اثر می­پذیرد، تا اینکه هر بخش، یک موضوع را دنبال کند.

برای مثال، در برنامه سوم شهریور به سه موضوع؛ لهجه­ های ایرانی و اهمیت آن، مسائل پزشکی و رعایت بهداشت قوانین راهنمایی رانندگی پرداخته شد که برای کودک بسیار زیاد است. البته ریزموضوع­های دیگری هم در برنامه وجود دارد. این مسئله در برنامه دهم شهریور نیز وجود داشت.

هفت ـ تجویزی و دستوری بودن توصیه­های اخلاقی و تربیتی

در بسیاری از برنامه­ هایی که برای کودکان ساخته می­شود و از جمله در این برنامه، شاهد پیام­هایی هستیم که به طور مستقیم و دستوری به ارائه پیام اخلاقی و تربیتی می­پردازند. برای مثال، در تاریخ سوم و دهم شهریور در برنامه، آیتمی با عنوان روایت از پیامبر به صورت کپشن و نریشن ارائه شد که بدون هیچ مقدمه‌ای و مؤخره‌ رها شد و با توجه به اینکه ارائه مفاهیم دینی برای کودک بسیار مشکل است، هیچ توضیحی در مورد این روایت و مفاهیم ارائه شده در آن مثل تقوا ارائه نشد.

این امر در حالی است که اساساً این گونه پیام­ها بهتر است به صورت غیر مستقیم و در قالب نمایش به کودکان آموزش داده شود. چرا که بر اساس برخی تحقیقات صورت گرفته، گرایش کودکان به سمت برنامه­های نمایشی، بیشتر است و هر چه برنامه‌ها به حالت روایتی شدن و گفت‌وگو نزدیک می‌شوند، از میزان توجه مخاطبان کودک و نوجوان به آن کاسته می‌شود.

هشت ـ استفاده فراوان از موسیقی

به نظر می­رسد این برنامه، یکی از پایه­های جذابیت خود را بر پایه موسیقی قرار داده است و در نتیجه، به طور فراوان از موسیقی بهره می­برد. این مسئله با توجه به آثار نامطلوبی که موسیقی می­تواند بر جا بگذارد، نامطلوب است به ویژه آنکه این موسیقی‌ها ویژه کودکان هم ساخته نشده است.

در این برنامه مانند برنامه‌های دیگر در بخش کودک، موسیقی بر محتوای اثرهای موزیکال غلبه دارد و می­توان گفت که شعر در موسیقی گم می­شود و خواننده و کارگردان، بیشتر تحت تأثیر آهنگ اجرا می­کنند تا محتوا. نکته دیگر این مورد آن است که موسیقی موجود در این برنامه مانند بسیاری از برنامه­های دیگر، به گروه سنی بزرگ‌سال مربوط می‌شود. باید پرسید: این موسیقی­های تند، رینگ دار و داری کیفیت غنایی، چه سنخیتی با دنیای کودکان دارند؟ این امر در صورتی است که تولید موسیقی کودک اکنون در جهان، رشته‌ای مستقل به شمار می‌رود.

نه ـ تعاملی نبودن برنامه

یکی از مسائل مهم در برنامه آن است که برنامه در سطح کودکان حاضر در استودیو و نیز مخاطبان خود، تعاملی نیست و از مخاطب و حاضران دخالت و حضورکمتری در برنامه مشاهده می­شود. همچنان که در این برنامه مشاهده می‌شود، نقش کودکان حاضر در استودیو عموماً در دست زدن و جیغ کشیدن خلاصه می‌شود. بر این اساس، لازم است تا از برنامه‌هایی مثل مسابقه، تماس تلفنی، نامه­نگاری، شنیدن صحبت کودکان حاضر در مورد موضوعات مطرح شده استفاده شود.

ده ـ نقش ضعیف عروسک موجود در برنامه

عروسک­ها با ظاهر جذاب و صدای مناسب خود می­توانند در کار اجرا به کمک مجری آیند و برنامه را جذاب­تر کنند. یکی از مشکلات این برنامه، ضعف عروسک­ ها در شکل ظاهری، عروسک­گردانی، صدا و همینطور در نقش کم­رنگ و ضعیف آنهاست، به شکلی که کودکان با آن رابطه برقرار نمی­کنند. برای مثال، در برنامه ۳ شهریور، عروسکی به نام کنجد در آیتمی که با همراهی یکی از کودکان داخل استودیو اجرا شد، برنامه اجرا کرد که مشخص بود با وجود بازی که با خانم دکتر و کودک بازیگر ارائه شد، حتی عروسک­گردان به هیچ وجه امکان ارتباط با کودک را نداشت.

۴- پیشنهادها

علاوه بر اصلاحات ساختاری و هنری که در جای خود قابل بحث است، توجه به نکات زیر که به نوعی از مطالب پیشین به دست می­آیند، می‌توانند به بهتر شدن این برنامه کمک کند:

الف) با توجه به نیازهای حال و آینده کودکان باید نوعی همه جانبه نگری در تربیت کودکان و آموزش به ایشان دنبال شود. بر همین اساس، پرداختن به مسائلی همچون احساس مسئولیت، صبر و تحمل در قبال مشکلات، پرهیز از زیاده­ خواهی در ابعاد مختلف، پرورش تعقل و ترویج تفکر توصیه می­شود. یکی دیگر از مواردی که کودکان در کنار بازی و شادی خود باید آن را بیاموزند و لازم است این برنامه در نظر بگیرد، آرام بودن و تمرین آرامش است.

گاهی والدین و اطرافیان از کودکان می­خواهند، آرام باشند. ازاین‌رو، مناسب است علاوه بر برنامه‌های شاد و پرشور، در قسمت­هایی از برنامه نیز به این امر پرداخته شود. این در حالی است که در بیشتر برنامه‌های تلویزیون، همراهی کودکان با برنامه مترادف است با پرسیدن نام و فامیل کودک، محل زندگی و مهم­تر از آن، جیغ و فریاد و کف زدن. این مسئله با روش زندگی امروزی به نوعی شاید شیوه‌ای برای تخلیه روحی کودکی به شمار رود که در آپارتمان زندگی می­کند. باید توجه داشت که در برخی موارد باید به فکر تعدیل کودک در آرام بودن هم بود. برای مثال، داستان «ستاره آرام» در متون غربی به کودک می­آموزد که گاهی نیز باید با آرامش به برخی از مسایل برسد. آموزش آرامش در تلویزیون ایران یکی از خلأهای بزرگ به شمار می­رود.

ب) استفاده از کودکان در نماش‌ها و سرودهای محتوا محور هم بر جذابیت برنامه می­افزاید و اگر به درستی هدایت شود و اشعار به درستی انتخاب شوند، می­تواند نوعی اثر تلقینی داشته باشد.

ج) معرفی الگوی مناسب و متناسب با سن مخاطبان کودک.

د) برای حل مشکل غلبه تک جنسیتی در برنامه توصیه می­شود در برنامه، یک گروه نمایشی از جنس مؤنث حضور یابد که البته باید نمایش­هایی متناسب جنس مؤنث و ویژگی­های دخترانه به مرحله اجرا درآید.

هـ) تمرکز بر موضوعات کمتر در یک برنامه و پرهیز از تعدد موضوعی.

و) تقویت نقش عروسک در برنامه.

ز) بهره­مندی از روش ایفای نقش و عینیت بخشیدن به مفاهیم ارزشی به دست خود کودکان.

ح) به چالش کشیدن برخی رفتارهای منفی غیر ارزشی و تحلیل آن به وسیله خود کودکان و بیان پی­آمدیهای آ«. این امر به تقویت قوه تعقل کودک نیز یاری می­رساند.

ط) استفاده از مفاهیم ساده و قابل فهم و متناسب با ظرفیت و نیاز کودک در مورد باورهای دینی و دعا و نیایش.

ی) استفاده از داستان‌ها و مثل­های موجود در ادبیات اسلامی و ایرانی.

ک) تمرکز بر صرف مخاطب کودک.

ل) رعایت و آموزش سبک زندگی اسلامی در تفریح و شادی و روابط اجتماعی.

م) یکی از جایگاه‌های خالی در این برنامه، جایگاه قصه است؛ مقوله­ای که هم مورد توجه آموزه­های دینی بوده و هم از جانب روان­شناسان و مربیان کودک نیز بسیار به آن پرداخته شده است. این خلأ می­تواند با حضور خاله قصه‌گو پر شود که نقص حضور کم­رنگ زنان در برنامه را نیز تا حدی جبران کند.

ن) استفاده از روش‌های غیر مستقیم در ارائه مفاهیم دینی: پیام دینی صرفاً آن نیست که مشتمل بر آموزه­های مستقیم دینی نظیر یک روایت از معصومین باشد بلکه هر پیامی که به نوعی، مخاطب را به سمت زندگی دینی و تحقق غایت­های دینی در زندگی بکشاند، دینی به شمار می­رود.بر این اساس، نقل مستقیم آموزه­های دینی برای دینی بودن یکی برنامه ضرورت ندارد، هرچند گاهی نیز لازم است. در ضمن باید در نظر داشت پیام دینی صرف مناسک دینی نیست. بر این اساس، نباید آن را در صرف مناسک خلاصه کرد.

س) یکی از جنبه­ های اثرگذار در برنامه، طراحی و دکور است. تغییر دکور و فضا می­تواند بر جذابیت برنامه بیفزاید. برای ایجاد تنوع، اجرا در فضای باز و طبیعت توصیه می شود.

ع) یکی از زیبایی­های این برنامه، معرفی مناطق و قومیت­های مختلف ایران است که در این بخش، هنگام شعرخوانی درباره هر منطقه، گروه نمایش، رقص سنتی آن منطقه از کشور را به عنوان نماد معرفی می­کند، درحالی‌که با بهره­گیری از کودکانی که لباس یا نمادهایی مانند عکس­های بزرگان آن مناطق ایران را در دست دارند، می‌توان در عین انتقال نمادهای مناسب، کودکان را با شهرها و بزرگان آن منطقه و حتی آثار تاریخی‌شان آشنا کرد یا به جای نمایش رقص سنتی، دیگر آداب و رسوم مناطق یاد شده را در نمایش گنجاند.

ف) کودکان حاضر در برنامه می­توانند با شرکت در مسابقه و حضور در نمایش­ها، نقش فعال­تری را ایفا کنند و سبب جذابیت برنامه شوند. همچنین لازم است راهکارهایی برای ارتباط مخاطبان کودک با برنامه در نظر گرفته شود.

ص) توصیه می­شود برای ایجاد انگیزش در کودک که پیش نیاز آموزش است، بین نیازهای کودک و آنچه ارائه می­شود، درگیری ایجاد شود. این کار می‌تواند موجب جذاب­ساری برنامه نیز گردد. یک راه دیگر برای ایجاد انگیزش، استفاده از ویژگی کنجکاو بودن کودک و طرح پرسش قبل از ارائه مطلب آموزشی است.

منابع

۱- حسینی، نگین. ۱۳۸۵٫ جنگ تلویزیونی برای کودکان. تهران: اطلاعات.

نویسندگان:

۱سیدیاسرحسینی

۲مرتضی حدادی پیشه

۳قاسم کرباسیان

۴فاطمه رمضانی

۵ محمود علی پور

۶احسان شریعتی نجف آبادی

۱- کارشناس ارشد رشته علوم تربیتی، گرایش تعلیم و تربیت ارزش‌ها، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی=. hyas58@yahoo.com.

۲- کارشناس ارشد رشته علوم تربیتی، گرایش تعلیم و تربیت ارزش‌ها، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی=. hadadi@qabas.net.

۳- دانش آموخته سطح ۳ حوزه علمیه قم و کارشناس ارشد ارتباطات دانشکده صدا و سیما gkarbasian@yahoo.com.

۴- دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان کارشناس ارشد علوم تربیتی گرایش آموزش و پرورش کودکان پیش‌دبستانی دانشگاه علامه طباطبایی= framezani. 1390@yahoo. com .

۵- دانش آموخته سطح ۳ حوزه علمیه قم و کارشناس ارشد تهیه کنندگی تلویزیون khashab@gmail. com‬.

۶- دانش آموخته سطح ۳ حوزه علمیه قم و کارشناس ارشد تهیه کنندگی تلویزیون e. shariaty@gmail.co.

 فصلنامه علمی ـ تخصصی کودک، نوجوان و رسانه

سال اول، شماره ۴، تابستان ۱۳۹۱

صفحات ۱۳۷ ـ ۱۵۵

برچسب ها : ،

پیغام شما