«یک پاورقی»؛ داستانهایی نوآورانه از شاهنامه برای نوجوانان
این مجموعه در پنج جلد مجزا با عناوین «هفتخوان رستم»، «آرش کمانگیر»، «گردآفرید»، «زال» و «ضحاک» داستانهایی نوآورانه از کتاب «شاهنامه» فردوسی است.
به گزارش انجمن تخصصی کودک و رسانه به نقل از (ایبنا) – معصومه دادگر، کارشناس کتاب کودک و نوجوان: کتاب مجموعه «یک پاورقی» نوشته محمد دهریزی و امیرحسین زنجانبر منتشرشده از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. این اثر برگزیده بخش داستان کوتاه اولین جشنواره ملی و بینالمللی کتاب کودک و نوجوان سال ۱۴۰۳ است. تصویرگران این مجموعه عاطفه قنبریان نائینی، نگار اورنگ، مهشید دارابی و مرتضی یزدانی هستند. مجموعه «یک پاورقی» برای گروه سنی بالای ۱۲ سال مناسب است و چاپ اول آن در سال ۱۴۰۲ روانه بازار شده.
این مجموعه در پنج جلد مجزا با عناوین «هفتخوان رستم»، «آرش کمانگیر»، «گردآفرید»، «زال» و «ضحاک» داستانهایی نوآورانه از کتاب «شاهنامه» فردوسی است.
در مجموعه «یک پاورقی» تعداد صفحات در هر جلد متفاوت است. وجود بخش «پیشخوان» در ابتدای کتاب و «پسخوان» در انتهای کتاب به خواننده درخصوص شکلگیری کتاب و شرح حال نویسندگان در هنگام نوشتن کمک میکند تا او درک بیشتر و ملموسی از کتاب داشته باشد.
در هر جلد با دو داستان روبهرو هستیم؛ داستان اول با خط قرمزرنگ از شاهنامه و از زبان فردوسی است. داستان دوم با خط سیاهرنگ به قلم نویسندگان با زبان و ادبیات امروزی نوشته شده است. در پایان هر کتاب جمله «این داستان ادامه دارد…» را میبینیم که نشاندهنده چگونگی تغییر و تحول متن اصلی است.
انتخاب داستانهای آشنا در این مجموعه با توجه به شرایط سنی مخاطب باعث برقراری ارتباط بیشتر خواننده با هر دو داستان شده است.
جلد اول: «هفتخوان رستم» با تصویرگری عاطفه قنبریان نائینی؛ «هفتخوان رستم به علاوه یک پاورقی» زاده داستان «هفتخوان رستم» در شاهنامه فردوسی است؛ اما نه داستان هفتخوانی که با کشتن دیو سفید در خوان هفتم به پایان میرسد؛ بلکه داستانی است که خوان هفتم آن آبستن ماجرای دیگری است.
جلد دوم: «آرش کمانگیر» با تصویرگری نگار اورنگ؛ «آرش کمانگیر به علاوه یک پاورقی» زاده اسطوره «آرش کمانگیر» است؛ اما نه داستان یک آرش، که داستان آرشهاست و نه داستان تیری که بر کُنده درختی در جیحون مینشیند؛ بلکه تیری که از اعماق تاریخ روانه شده و تا به امروز در حرکت است.
جلد سوم: «گُردآفرید» با تصویرگری مهشید دارابی؛ «گردآفرید به علاوه یک پاورقی» زاده داستان «گردآفرید» در شاهنامه فردوسی است؛ اما نه داستان گردآفریدی که فقط جنگاور است؛ بلکه داستان زن جنگاوری است که میدان جنگ را با ذکاوت، زبانآوری و ادب اداره میکند.
جلد چهارم: «زال» با تصویرگری مهشید دارابی؛ «زال به علاوه یک پاورقی» زاده داستان «زال پهلوان» در شاهنامه فروسی است؛ اما نه داستان زالی که اسیر سرنوشت است؛ بلکه داستان زالی است که انتخاب میکند و برای تغییر سرنوشت میجنگد.
جلد پنجم: «ضحاک» با تصویرگری مرتضی یزدانی؛ «ضحاک به علاوه یک پاورقی» زاده داستان «ضحاک» در شاهنامه فردوسی است؛ اما نه داستان ضحاکی که خوراکش مغز انسانهاست؛ بلکه ضحاکی که انسانها را فریب میدهد تا خونشان را بمکد.
محمد دهریزی، شاعر و نویسنده کودک و نوجوان است. او متولد ۱۳۴۸ در تهران است. دکترای زبان و ادبیات فارسی دارد. بیش از دو دهه است که برای کودکان مینویسد و در حوزه پژوهش ادبیات کودک و آموزش مهارت نوشتن فعال است. تاکنون ۲۰ عنوان کتاب کودک و ۴ عنوان درسنامه دانشگاهی منتشر کرده است. از محبوبترین کتابهای او میتوان به مجموعه «یک پاورقی»، «خاطرات چهلتیکه»، «پرندهای که پر نزد»، «درختها عروس میشوند»، «آوازی برای وطن»، «داستان گل حسرتی»، «مهمانهایی با کفشهای لنگه به لنگه»، «ادبیات کودک در ایران»، «ساختارشناسی تاریخی تحلیلی شعر کودک»، «فرهنگ جملات حکمی کلیله و دمنه» و… اشاره کرد. او برگزیده جشنواره ملی و بینالمللی کتاب کودک و نوجوان، کتاب سال سلام بچهها، دو دوره کتاب سال دفاع مقدس و… نیز است.
امیرحسین زنجانبر، شاعر طنز و نویسنده کودک و نوجوان و کارشناس بخش کودک و نوجوان انتشاراتهای مختلف است. او متولد ۱۳۵۹ در شهر کاشان است. زنجانبر دارای مدرک کارشناسی ارشد زبانشناسی و کارشناسی ارشد ادبیات کودک و نوجوان است. از محبوبترین کتابهای او میتوان به مجموعه «یک پاورقی»، «آرمان عزیز»، «حاج همت»، «واو»، ویراستاری ۱۷ عنوان کتاب نوجوان طنز و… اشاره کرد.
در جلد اول مجموعه پاورقی با عنوان «هفتخوان رستم» میخوانیم:
خوان ششم
اولاد از پیش میرفت و رستم از پیاش. به دامنه اِسپُروزکوه رسیدند. اولاد اشاره کرد و خیمهگاه ارژنگدیو را نشان داد. رستم اولاد را به درختی بست و خود به سوی ارژنگ روانه شد. به دهانهی خیمه که رسید، سر فرو برد و نعره کشید. ارژنگدیو سراسیمه از خواب پرید و به بیرون دوید. رستم شمشیر کشید و ارژنگ را ناکار کرد.
خوان ششم
اولاد و رستم و شیر راه میافتند. اولاد سر صحبت ر ا با رستم باز میکند؛
– برای کشتن دیو سپید اول باید ارژنگدیو را کشت.
– ارژنگدیو کجا زندگی میکند؟
– در دامنه اِسپُروز کوه.
– پس زودتر برویم و کلکش را بکنیم.
– جنگ تنبهتن با ارژنگ دیوانگی است.
– یعنی حتی با رستم؟
– البته شما جهان پهلوانید؛ اما ارژنگ….
پیغام شما