از ادبیات مکتب خانه ای تا ترجمه های منظوم در کتاب های تعاملی
نویسنده: معصومه مرادی عضو انجمن تخصصی کودک و رسانه
شعر کودک و نوجوان با تعریف جدید آن، با گشایش مدارس نو و رواج آموزش جدید شکل گرفته است؛ با این حال از دوران قاجار تا پیش از شهریور بیست، در گوشهها و زوایای قلمرو ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی، نمونههایی به چشم میخورد که میتوان آنها را بخشی از پشتوانهی شعر کودک و نوجوان دانست.
مهمترین بستر شکلگیری شعرهای ویژهی کودکان و نوجوانان در این دوران، مکتبخانهها هستند. در این محیطهای آموزشی سنتی، متون و منابعی متناسب با سن، سطح خانوادگی آموزندگان، دانش مدرسان و فضای فرهنگی و اجتماعی ارائه میشده که بخشی از آنها در قالب شعر بوده است. هدف اصلی این اشعار از سویی آموزش ادبی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی کودکان بوده و از دیگر سو، در برخی از اشعار به سر گرم کردن مخاطبان و آشنایی آنها با مهارتهای زندگی توجه میشده است.
چنانکه در مجموعه آثار جمع شده از ادبیات مکتبخانهای میتوان دید(ر.ک. ادبیات مکتبخانهای در ایران، به کوشش حسن ذوالفقاری و محبوبه حیدری، ۱۳۹۱، نشر رشدآوران). قالب اصلی این اشعار مثنوی بوده، هرچند بهندرت، اشعاری در قالبهای مسمط، قصیده، دوبیتی و … هم در ادبیات مکتبخانهای دیده میشود. مثنوی با توجه به نوع وزن، قافیهی دوتایی و امکان استفادهی مناسب از روایت و قصه در آن، بیش از دیگر قالبها با نوع مخاطبان آثار نیز سازگار بوده و به سادگی اشعار ویژهی کودکان، چه از منظر معنا و چه لفظ، پیوند داشته است.
وزن اشعار مکتبخانهای عمدتا کوتاه (۹تا۱۱) هجایی بوده و از وزنهای مرسوم در مثنویهای مهم فارسی انتخاب میشده که وزنهای خمسهی نظامی به علاوه وزن مثنوی معنوی، اصلیترین این اوزان است. بعید نیست ظهور قالب چارپاره در جایگاه مهمترین قالب شعر کودک و نوجوان در ادوار بعد، برآمده از همین ریشه و تناسبهای این شکل با مخاطبان کم سن و سال(عمدتا ۵تا۱۳ ساله) بوده باشد.
سیاست دینی عصر قاجار، تاثیر ادب عامه، نوحهها و تعزیهها و پیوند نگاه آموزشی مکتبها با روشهای پیشنهادی مطرح شده در کتابهای دینی عصر صفوی، سبب شده، دستهای عمده از این اشعار به روایت یک رویداد دینی (عمدتا با تکیه بر مذهب شیعی) بپردازند. منظومههای «خضر و الیاس و امیرالمومنین»، «عاشق شدن دختر مصری به جناب علی اکبر(ع)»، «عروسی رفتن فاطمهی زهرا(س)»، «معراجنامه»، «حدیث کسا»، «حسنین» و … از این دسته اشعارند. در این اشعار، گاه آموزش مذهبی و تاکید آن به اندازهای پررنگی یافته که به نظر میرسد، مخاطب و شرایط ذهنی و جهانی آن فراموش شده است.
در دستهای دیگر از منظومههای دینی چون: «توبهی نصوح»، «موسی و سنگتراش» و «عاق والدین»، استفاده از داستانی جذاب که عمدتا متاثر از شعرهای مشهور کهن است، آموزش امری اخلاقی- مذهبی به کودکان را جذابتر کرده است.
از میان دیگر اشعار مکتبها، داستانهایی منظوم میتوان نام برد که یا متاثر از ادبیات تمثیلی- تعلیمی کهن بودهاند یا از روایتهای عامیانه به شعر مکتبخانهای، راه یافتهاند؛ این آثار که بیشتر به هدف سرگرمی کودک یا آموزش پنهان کودکان و نوجوانان سروده شدهاند، از جهت جهان کودکانه، به اشعار دورههای بعد شبیه ترند. «گرگ و روباه»، «خاله سوسکه»، «خاله قورباغه» و … از این دست اشعارند که هرچند از نظر ادبی و زبانی کاستیها و دودستگیهایی دارند، از زاویهی تاریخچه، نمونههایی ساده از نخستین اشعار کودک و نوجوان به زبان فارسی محسوب میشوند.
با بررسی آثار تولید شده در دهههای بعد از انقلاب، رد پای ادبیات مکتب خانهای و به صورت عام تر ادبیات عامه به فراوانی در شعر کودک و نوجوان و یا در داستان های بازنویسی شده دیده میشود. در کنار استفاده از داستانهایی چون داستان مشهور خاله سوسکه که توسط افراد مختلفی بازنویسی شده است، شیوههای روایت، تکیهکلام ها، عبارات آغازین و پایانی، الگوی وزنها و قافیهها هم به صورت خاص تابع این نوع ادبی است.
قابلیتهای ویژه ادبیات مکتبخانهای در حوزه آموزش و سرگرمی و ادبیات عامیانه کودکانه به ویژه شعر، به شاعران کودک و نوجوان کمک میکند تا در رفع نیازهای کودکان برای سرودن شعرهایی جذاب به آن ها توجه کنند. افسانه شعبان نزاد از شاعرانی است که به تبعیت از داستانها و الگوهای روایت عامیانه و ادبیات شفاهی آثاری را خلق کرده است. او چه در ادبیات داستانی و چه در شعر به این دقیقه توجه داشته است تا جایی که خاله سوسکه، روباه، بز و گرگ از شخصیتهای شعرها و داستانهای اوست. تکرارهای جملات رایج ادبیات عامیانه در آغاز و پایان شعرها و پیروی از تغییر وزن و طول وزن به تبع ادب عامیانه در کارهای شعباننژاد به فراوانی دیده می شود. به عنوان مثال کتاب های بود و بود و بود او این گونه اند. شعر زیر از مجموعه آی زنگوله آی زنگوله او انتخاب شده است:
زنگوله پا رنگوله داشت
با گله اش فاصله داشت
گرگ بزرگ بدو بدو
با خوش حالی آمد جلو
از جا پرید زنگوله پا
زنگوله شد پر از صدا
چوپان ده گرگه رو دید
پرید جلو دمش رو چید
زنگوله پا با حوصله
خندید و گفت
آی زنگوله آی زنگوله
مصطفی رحماندوست نیز از دیگر شاعرانی است که با تبعیت از شیوه بیان ادبیات عامیانه آثاری را خلق کرده است. خاله جان دی دو و چندتاگردو با روایت زنجیره ای و تکرار رویدادهای داستانی از این کتاب هاست:
دی دی دی دی دو
درخت گردو
گردوها را چید
خاله جان دی دو
موش موشی آمد گردوها را برد
یک گوشه نشست
گردوها را خورد
همان گردویی
که خاله دی دو
گرفته بود از
درخت گردو
گربه ای دوید
گربه ای چموش
با چنگال تیز
به دنبال موش
همان موشی که
گردوها را برد
یک گوشه نشست
گردوها را خورد
همان گردویی
که خاله دی دو
گرفته بود از
درخت گردو…
چنانچه ملاحظه می شود در این منظومه داستانی شیوه روایت، شبیه داستان منظوم کک به تنور استفاده شده است؛ چرا که به درستی پیشینیان ما متوجه شده بودند که تکرار یکی از لذت بخش ترین عناصر شعر برای کودک است که در کنار لذت جویی به تقویت مهارت زبان آموزی کودک کمک فراوانی می کند. این شیوه های استفاده از ادبیات کهن در شعر کودک فراوان است و تا کنون پژوهش هایی دانشگاهی به بررسی آن ها اختصاص یافته است.
یکی از انواع کتاب های کودک، که به نظر می رسد برای تقویت مهارت های مختلف کودکان ضروری است کتاب های تعاملی است. در این کتاب ها تصویر و شعر در کنار کودک حضو.ر می یابد و به تقویت یک یا چند مهارت دیداری، شنیداری، زبانی و شناختی کودک کمک می کند.
زهرا موسوی از شاعرانی است که به طور ویژه در سال های اخیر به ادبیات عامیانه معاصر توجه داشته است تا جایی که در شعرهای خردسالش با نزدیک شدن به ترانه های بازی کوشیده است شور و هیجان را در مخاطب ایجاد کند. اگرچه تعداد زیادی از آثار او ترجمه کتاب های دیگر ملل است، برای مخاطب جذاب است. کتاب اگر که خوب بگردی از این نوع کتاب هاست. زهرا موسوی در این کتاب که ترجمه ای منظوم از مجموعه ای از تارو گُمی است، با استفاده از الگوی ترانه ی بازی دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده، سواد داری نه نه بی سوادی نه نه… در کنار ایجاد حس لذت در کودک، به تقویت مهارت های دیداری، زبانی و افزایش تمرکز کودک کمک می کند و حتی به صورت غیر مستقیم و با زبان شعر و بازی، اعداد و شمارش را به کودک می آموزد. به عنوان نمونه در صفحه ای از کتاب تصویر چهار راکن دیده می شود که به جای دم یکی از آن ها جورابی راه راه شبیه دم راکن کشیده شده است و شعر از کودک خردسال می خواهد آن را بیابد:
جوراب من این جا پیش ۴ تا راکن گم شده
خبرداری؟ نه نه!
بی خبری؟ نه نه!
اگر که خوب بگردی
جورابو پیدا کردی!
این شیوه بازی از عدد ۱تا ۶ ادامه می یابد و هر بار کودک باید در تصویر به دنبال یک شی بگردد.
آنچه در مرور شعر کودک از ادبیات مکتب خانه ای تا امروز مشاهده می شود، اتصال تاریخی این نوع ادبی با موسیقی، وزن، فانتزی و بازی است. کودک چه در قرن ده و محصل مکتب خانه باشد و چه در دوره معاصر و از نسل آلفا، باز هم کودک است و دنیای خیال و رنگ و ریتم برایش جذاب است. این مهارت شاعران را می طلبد که با درک درستی از دنیای کودکان، به خلق آثاری مناسب با حال و دنیای آن ها اقدام کنند و آن ها را علاوه بر پیوند دادن با ادبیات کهن که یکی از اجزای اصلی سازنده هویتشان است، با کمک رویکردهای نوین تربیتی و روان شناسی، رشد دهند و به سلامت از دنیای کودکی به بزرگسالی برساند.
پیغام شما