دین، رسانه و کودک
سخنرانی آیت الله جوادی آملی در جمع متخصصان کودک و رسانه
رسانه تا انسانشناس نباشد توفیق ارائه خدمات انسانی نخواهد داشت.
اصحاب رسانه بیوضو سخن نگویند، پشت پرده کار دیگر نکنند و با زبان آلوده نصیحت نکنند.
اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی گرچه برنامهای به عنوان “دین، رسانه و کودک” در نظر دارد اما نیاز کودکان و نوجوانان با نیاز جوانان، میانسالان و سالمندان یکی است و تفاوت این دو در مقدار نیاز است وگرنه همگان تشنه معارف هستند و برخی افراد ظرفیت کمتر و برخی دیگر ظرفیت بیشتری دارند. این اتحادیه باید بخش محلی، منطقهای و بینالمللی اسلام را تامین کند.
قرآن کریم، انسان را از زبان خالق انسان معرفی میکند. هیچ مکتبی همانند مکتب وحی، معرف انسان نیست و رسانهها تا انسانشناس نباشند توفیق ارائه خدمات انسانی را نخواهند داشت.
لوح نانوشته
کودک که در قلمرو برنامه شماست، گرچه از علوم مدرسه دنیایی بهرهای ندارد ولی خدا او را بیسرمایه خلق نکرده و هیچ کس با لوح نانوشته به دنیا نیامده است.
اقسام علوم
علوم دو نوع است: علوم درونی و بیرونی. بخشی از علوم در درون ما تثبیت شده که کتابخانه، حوزه، دانشگاه و استاد درونی هر انسان است. بخشی از علوم هم در حوزهها و دانشگاه تدریس میشود و قرآن کریم این دو قسمت را کاملا جدا از هم مشخص کرده است.
اصل اول سرمایههایی است که خدای انسان به هر بشری اعم از کودک و غیر کودک داده است. اصل دوم علومی است که انسان در حوزهها و دانشگاهها فرا میگیرد و اصل سوم این است که نهایت اهتمام را باید داشت که علوم حوزوی و دانشگاهی بر علوم فکری مهمان باشند.
در حوزهها، دانشگاهها، رسانهها و کتابخانهها باید کوشید که علومی که مهمان هستند، مزاحم میزبان نباشند و میزبان را از صحنه خارج نکنند، بلکه باید با او هماهنگ باشند و شکوفا شوند.
خدای سبحان، اصل اول را در سوره مبارکه شمس مطرح کرد و فرمود “وَنَفْس وَمَا سَوَّاهَا، فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا”؛ یعنی خدای سبحان هیچ جانی را ناقص و مریض خلق نکرده است.نفس نه ناقص است و نه معیوب، زیرا مستقلالخلقه خلق شد و خدای سبحان هر جانی را با دلمایه معرفت فجور و تقوا آفرید که اگر به او فجور و تقوا نمیداد، او مستقلالخلقه نبود، بلکه ناقص بود.
اصل دوم در سوره نحل است که فرمود “وَاللّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیئًا”؛ خدای سبحان شما را از رحم مادر به دامن او آورد در حالی که چیزی از علوم حوزه و دانشگاه نمیدانستید.
این علوم حوزه و دانشگاه باید با علومی که دلمایه و سرمایه ماست هماهنگ باشد و در این صورت از آن به عنوان علم نافع یاد میشود و اگر با آن هماهنگ نشد، از آن به عنوان علم غیرنافع یاد میشود. ما در دعاها، از خدا علم نافع میخواهیم و در نیایشها، به خدا از علم غیرنافع پناه میبریم.
ما باید کاری کنیم که بیان امیرمومنان علی ابن ابیطالب (ع) رعایت شود؛ حضرتش فرمود “رُبِّ عالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لا ینْفَعُهُ”؛ چه بسا درسخواندههایی هستند که کشته جهلند.
آنچه را که شما امروز در خاورمیانه میبینید محصول عالمانی است که کشته جهالتند و عدهای را هم به خاک و خون میکشند.
اکنون که روشن شد هر انسانی با دلمایه الهی خلق شد، مخاطبان ما یک سلسله افرادی هستند که آگاهانه به تبلیغات ما گوش میدهند و ما باید به گونهای پیام الهی را به آنها ابلاغ کنیم که هم با سرمایه اصیل آنها هماهنگ باشد و هم گنجینههای آنها را شکوفا کند و هم به آنها امید و انتظار تزریق کنیم.
ایشان با اشاره به این روایت امیرالمومنین علی(ع) که فرمود همه انبیا آمدند تا “یثیروا لهم دفائن العقول”، اظهار کرد: انبیای الهی درون دل را شیار میکنند و آن گنجینه را مییابند و به صاحبدل نشان میدهند که سرمایه از آن توست و با آبهای مناسب، این گنجینه را شکوفا میکنند و این گنجینه شکوفا شده، علم نافع میشود.
بذرهای مادی را متاسفانه با تکاثر آبیاری میکنند و بذرهای معنوی را خوشبختانه با کوثر آبیاری میکنند و این اشک یک کوثر است که میتواند دلمایهها را شکوفا کند.
در دعای کمیل امیرمومنان علی(ع) آمده است که “پروردگارا ما در نبرد با بیگانهها و دشمن نفس و شیطان باید مسلح باشیم و سلاح ما فقط اشک ماست.”
ما در جنگ با دشمن بیرون با آهن سر و کار داریم و در نبرد با دشمن درون با آه سر و کار داریم و این اشک ماست که سرمایه ماست.
مرحوم ابن بابویه قمی از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) نقل کرد که اگر کودک گریه کرد، تا یک سال او را تنبیه نکنید زیرا اشک چهار ماهه اول این کودک، شهادت به وحدانیت حق است، گریه و ناله چهار ماه دوم او شهادت به نبوت و امامت خاندان عصمت و طهارت(ع) است و گریه چهار ماه سوم هم دعا به پدر و مادر است.
نتیجه
این کودک با این سرمایه که آفریده شد، حرفهای ما را میفهمد، به این شرط که اصحاب رسانه بازی نکنند، بیوضو سخن نگویند، پشت پرده کار دیگر نکنند، با زبان آلوده نصیحت نکنند، با دهن آلوده حرف نزنند و با چشم آلوده نگاه نکنند، زیرا از انسان آلوده جز تکاثر چیزی بر نمیآید و شما با کوثر باید کودک را آبیاری کنید، نه با تکاثر.
متن بسیار جالبی بود.
ممنون