گفتگوی آنلاین نقش خلاقیت و نوآوری در ترویج سواد رسانه ای
به نام هستی بخش
موضوع وبینار:
بهترین سن برای آموزش سوادرسانه ای به کودکان
و نقش خلاقیت و نوآوری در راستای ترویج سواد رسانه ای
میزبان : دکتر اسدی
دکترای علوم ارتباطات و مدرس دانشگاه
مهمان : آقای محمد لسانی
کارشناس ارشد ، فعال و پژوهشگر رسانه
تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۹۹
ساعت : ۱۹ تا ۲۰
کمیسیون خلاقیت و نوآوری
انجمن تخصصی کودک و رسانه
لینک ورود به وبینار در محیط فضای مجازی
https://meet.jit.si/The_association_of_children_and_media
نکات کلیدی این وبینار به شرح زیر است:
- اهمیت سواد رسانهای: با گسترش روزافزون رسانههای دیجیتال، سواد رسانهای به عنوان توانایی درک، ارزیابی و تولید محتوا، به یک مهارت ضروری برای همه افراد، به ویژه کودکان تبدیل شده است.
- چالشهای پیش روی کودکان: کودکان به دلیل عدم تجربه کافی و رشد شناختی ناکافی، در مواجهه با محتوای نامناسب، تبلیغات گمراه کننده و شایعات در فضای مجازی آسیب پذیر هستند.
- نقش والدین و مربیان: والدین و مربیان نقش مهمی در آموزش سواد رسانهای به کودکان دارند. آنها باید با ایجاد گفتوگو با کودکان، به آنها کمک کنند تا به صورت انتقادی به محتوای رسانهای نگاه کنند و توانایی تشخیص اطلاعات صحیح از نادرست را پیدا کنند.
- نقش نهادهای آموزشی: نهادهای آموزشی نیز باید در آموزش سواد رسانهای به کودکان نقش فعالتری داشته باشند.
- اهمیت نگاه ترکیبی به سواد رسانهای: سواد رسانهای نباید تنها به عنوان یک ابزار کنترل و محدودیت در نظر گرفته شود، بلکه باید به عنوان یک مهارت ضروری برای زندگی در دنیای دیجیتال به کودکان آموزش داده شود.
- ضرورت همکاری بین خانواده، مدرسه و جامعه: برای افزایش سواد رسانهای کودکان، همکاری بین خانواده، مدرسه و سایر نهادهای اجتماعی ضروری است.
راهکارهای پیشنهادی برای افزایش سواد رسانهای کودکان:
- ایجاد گفتوگو با کودکان درباره محتوای رسانهای: والدین باید با کودکان خود درباره برنامههای تلویزیونی، فیلمها، بازیهای رایانهای و محتوای آنلاین صحبت کنند و به آنها کمک کنند تا به صورت انتقادی به این محتوا نگاه کنند.
- آموزش مهارتهای تفکر انتقادی: آموزش مهارتهای تفکر انتقادی به کودکان کمک میکند تا بتوانند اطلاعات را ارزیابی کنند، شواهد را بررسی کنند و به نتیجهگیریهای مستقل برسند.
- ترویج تولید محتوا توسط کودکان: تشویق کودکان به تولید محتوا مانند ساخت فیلم کوتاه، نوشتن داستان یا طراحی وبسایت، به آنها کمک میکند تا مهارتهای خلاقیت و ارتباطی خود را توسعه دهند.
- ایجاد محیطی امن و سالم برای استفاده از اینترنت: والدین باید محیطی امن و سالم را برای استفاده کودکان از اینترنت فراهم کنند و به آنها کمک کنند تا از سایتها و برنامههای نامناسب دوری کنند.
- همکاری با مدارس و سایر نهادها: مدارس و سایر نهادهای آموزشی باید برنامههای آموزشی سواد رسانهای را در برنامههای درسی خود بگنجانند و با خانوادهها همکاری کنند تا به کودکان کمک کنند تا سواد رسانهای خود را افزایش دهند.
در کل، سواد رسانهای یک مهارت ضروری برای زندگی در دنیای دیجیتال است و آموزش آن به کودکان باید از سنین پایین آغاز شود. با همکاری خانوادهها، مدارس و سایر نهادهای اجتماعی، میتوانیم به کودکان کمک کنیم تا به شهروندان دیجیتال مسئول و آگاه تبدیل شوند.
چالشهای پیش روی کودکان در مواجهه با رسانههای دیجیتال (به جز خشونت و پورنوگرافی)
با تشکر از سوال دقیق شما. همانطور که اشاره کردید، خشونت و پورنوگرافی از مهمترین چالشهای کودکان در فضای مجازی هستند. اما چالشهای دیگری نیز وجود دارند که به همان اندازه مهم و قابل توجه هستند. در ادامه به برخی از این چالشها میپردازیم:
اعتیاد به اینترنت و بازیهای رایانهای
- اختلال در روابط اجتماعی: اعتیاد به اینترنت میتواند باعث شود کودکان زمان کمتری را با خانواده و دوستان خود بگذرانند و در نتیجه، مهارتهای اجتماعی آنها ضعیف شود.
- مشکلات خواب: استفاده بیش از حد از دستگاههای الکترونیکی قبل از خواب، میتواند باعث اختلال در الگوی خواب و در نتیجه، مشکلات تمرکز و یادگیری در کودکان شود.
- مشکلات جسمی: نشستن طولانی مدت جلوی صفحه نمایش میتواند به مشکلات جسمی مانند چاقی، مشکلات ستون فقرات و مشکلات بینایی منجر شود.
اطلاعات نادرست و شایعات
- کاهش توانایی تفکر انتقادی: با وجود حجم بالای اطلاعات در فضای مجازی، کودکان ممکن است در تشخیص اطلاعات صحیح از نادرست دچار مشکل شوند و توانایی تفکر انتقادی آنها کاهش یابد.
- گسترش شایعات: شایعات و اخبار جعلی به سرعت در فضای مجازی منتشر میشوند و میتوانند باعث ایجاد ترس و اضطراب در کودکان شوند.
مقایسه خود با دیگران
- کاهش اعتماد به نفس: کودکان با مشاهده تصاویر و ویدیوهایی از افراد موفق و خوشحال در شبکههای اجتماعی، ممکن است احساس کنند که به اندازه کافی خوب نیستند و اعتماد به نفس آنها کاهش یابد.
- ایجاد انتظارات غیر واقعی: رسانههای اجتماعی ممکن است تصویری غیر واقعی از زندگی افراد ارائه دهند و باعث ایجاد انتظارات غیر واقعی در کودکان شوند.
هویت آنلاین و حریم خصوصی
- ایجاد هویتهای کاذب: کودکان ممکن است هویتهای کاذب آنلاین ایجاد کنند و در نتیجه، دچار مشکلات هویتی شوند.
- نقض حریم خصوصی: اطلاعات شخصی کودکان ممکن است به صورت آنلاین منتشر شود و در نتیجه، حریم خصوصی آنها به خطر بیفتد.
تبلیغات هدفمند و مصرفگرایی
- تشویق به مصرفگرایی: تبلیغات هدفمند در فضای مجازی میتواند باعث شود کودکان به محصولات خاصی علاقهمند شوند و والدین را تحت فشار قرار دهند تا این محصولات را برای آنها خریداری کنند.
آزار و اذیت آنلاین
- قلدری سایبری: کودکان ممکن است در فضای مجازی مورد آزار و اذیت قرار بگیرند که میتواند عواقب روانی جدی برای آنها داشته باشد.
چالشهای خاص برای دختران
- نمونههای جنسیتی: رسانههای اجتماعی اغلب تصویر محدودی از زنان ارائه میدهند و باعث تقویت کلیشههای جنسیتی میشوند.
- آزار و اذیت جنسی آنلاین: دختران بیشتر در معرض آزار و اذیت جنسی آنلاین قرار دارند.
برای مقابله با این چالشها، والدین و مربیان میتوانند اقدامات زیر را انجام دهند:
- گفتوگو با کودکان: با کودکان درباره خطرات فضای مجازی صحبت کنید و به آنها آموزش دهید که چگونه از خود محافظت کنند.
- تنظیم محدودیتهای استفاده از دستگاههای الکترونیکی: زمان استفاده از دستگاههای الکترونیکی را محدود کنید و مکانهای مشخصی را برای استفاده از آنها تعیین کنید.
- آموزش مهارتهای تفکر انتقادی: به کودکان کمک کنید تا بتوانند اطلاعات را ارزیابی کنند و شایعات را تشخیص دهند.
- تقویت اعتماد به نفس کودکان: به کودکان کمک کنید تا نقاط قوت خود را بشناسند و خودباوری داشته باشند.
- حفاظت از حریم خصوصی کودکان: به کودکان آموزش دهید که اطلاعات شخصی خود را در فضای مجازی منتشر نکنند و از تنظیمات حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی استفاده کنند.
توجه: این خلاصه تنها بخشی از نکات کلیدی این وبینار را پوشش میدهد. برای اطلاعات بیشتر، توصیه میشود به متن کامل وبینار مراجعه کنید.
متن کامل وبینار
به نام خدا
با سلام خدمت عزیزان و بزرگان که تشریف دارید در جلسه وبینار امروز ما توی این وبینار که از جمله سلسله وبینارهای مرتبط با کمیسیون خلاقیت و نوآوری هستش از انجمن تخصصی رسانه و کودک در مورد موضوعات متفاوت اما با محوریت کودک کار میکنیم و صحبت میکنیم.
این نشست هم طبق روال یک موضوع کاربردی و بدردبخور در حوزه کودک را انتخاب کردیم که خیلی حساسیتش.
با توجه به گسترش و نفوذ روزافزون رسانه ها از جمله رسانه های نوین که مبتنی بر در اینترنت هستند و به نوعی رسانه های دیجیتال میتوانیم نام ببریم ازشون.
حساسیتش به مراتب از گذشته بیشتر و بیشتر هم خواهد شد.
رسانه های مبتنی بر اینترنت از جمله مهم ترینشون که رسانه های اجتماعی هستند و شبکه های اجتماعی به طور کل وضعیتی را به وجود آورده اند که بچه ها در اتاق خوابشون هم فارغ از ارتباط با دنیای بیرون سطح جهانی نیستند.
حالا یه موقع در زمانی که فقط ما رسانه های سنتی رو داشتیم خیلی.
در واقع مسئله خیلی خیلی مثلا شاید لوکسی به حساب می اومد که کسی در اتاق خوابش برای بچه هاش هم یه تلوزیون خاص داشته باشه و این البته تو جوامع مثلا کنند رفاه زده و توسعه یافته غربی مثل آمریکا.
این مسئله واقعا به عنوان یک مسئله به حساب می آمد.
یک مشکل به حساب می آمد و آن هم این بود که بچه ها را از فضای طبیعی خودشان خارج می کرد.
ذهنشان را مدام درگیر یک سری مسائل حاشیه ای می کرد که از روند عادی زندگی خارج می شدند.
روی این تحقیقات زیادی انجام شده و آن موقع می شد که حالا اتاق های با تلویزیون برای کودک چه معضلات و مشکلاتی بوجود می آورد.
اینکه از روند آموزش شان، از روند تربیت و پرورش شان در محیط خانواده در اجتماع خدشه و خللی بر آن وارد می شد.
این یک مسئله بود.
پژوهش هایی هم که انجام شده حکایت از این مشکل داره و نشون میده که به چه شکلی بچهها رو دچار آسیبهای فردی و اجتماعی میکرد و از نظر کیفی در فرآیند آموزش و پرورش اونها رو در واقع یه جورایی با مخاطره همراه میکرد.
اما الان دیگه اون یک مسئله رو خیلی عادی شده و بدتر از اون رو ما الان داریم.
حالا بدتر که من میگم بحثم به معنای ارزشی نیست که مثلا شرایط بد شده با وجود رسانه های اجتماعی.
به هر حال یک ابزار اند.
اینها ابزار ارتباطی اند.
باید باشند و باید کودکان، بزرگترها و نوجوان ها باید ازش استفاده بکنند.
در فرآیند گردش آزاد اطلاعات قرار بگیرند، اطلاعات و محتوای سالم به دستشان برسد و بتوانند از این محتواهای سالم استفاده کنند.
در روند جامعهپذیری شان در روند رشد و خلاقیت، تفکر، تفکر انتقادی و حل مسئله و مسائلی از این قبیل که مجموعا رشد شناختی شان را رقم میزند.
اما اینها همه شان مستلزم این است که یک توانمندی را بزرگسالان برایشان رقم بزنند که حتی الامکان از بیشترین پرهیز از مخاطرات را داشته باشند و بیشترین منفعت را از این فضای اطلاعاتی و شبکه ای ببرند.
ما منافع زیادی را از رسانه های اجتماعی دیدهایم.
هنوز هم شاهدش هستیم.
کارکردهای رسانه ها که به طور سنتی همیشه راجع به آن صحبت کرده اند.
اینطور که پیداست و تجربه نشون میده فقط کافیه یه حساب سرانگشتی بکنیم.
در سطح جامعه خود ما می بینیم که رسانه های اجتماعی نظارت بر سیاست، حقوق شهروندی و جامعه پذیری، فرآیند اطلاع رسانی و اطلاع گرفتن تولید محتوا.
همه اینها را به بهترین شکل نسبت به رسانه های سنتی اعمال کرده اند و می توانند این بار را به دوش بکشند.
اما آیا اینها خودشان به تنهایی می توانند؟
قاعدتا بچه ها نمی توانند.
کودکان به خصوص.
هرچه سنشون میاد پایین تر.
شاید مهارت زیادی داشته باشند نسبت به افراد بزرگسال و قطعا همیشه در مواردی فاصله خیلی زیادی بین این.
نسل جدید نسبت به نسل های گذشته دید.
اصولا با فن آوری به دنیا آمدند، رشد کردند، بزرگ شدند و مهارتشان در استفاده از این رسانه ها خیلی بیشتر از بزرگسالان، پدر و مادر، اولیا و مربیان هستند.
اما به دلیل رشد ناکافی عقلی و تجربه کمتر، قاعدتا از این میزان شناخت لازم است که بتوانند استفاده بهینه بکنند برخوردار نیستند.
این که محتوای درست و نادرست سره را از ناسره تشخیص دهند، اخبار دروغ را از اخبار راست چه جوری بتوانند کشف کنند؟
اصولا از تک نیوز و به اصطلاح اخبار کذب و شایعه، شائبه و اینها پرهیز کنند.
اینها نیازمند یکسری حمایتها هستند.
توانمندیهایی که از سوی بزرگسالان باید انجام بشود به خصوص در درجه اول خانواده ها، نظام آموزش رسمی و سایر نهادهای متولی از جمله انجیاو هایی مثل انجمن کودک و رسانه ای که ما به امید خدا در این مسیر هدفگذاری کردیم و گام نهادیم و انشاالله بتوانیم که در همین راستا کارهای مفیدی بکنیم.
این نشست هم در همین راستاست.
سعیمان بر این که بتوانیم یک خروجی به هر حال کاربردی و مفید چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ عملی از این نشستها حاصل شود تا بلکه بتواند در مسیر رشد و ارتقاء کودک و صیانت از آن بتوانیم موفق باشیم و قدمی مثبت برداریم.
در خدمت جناب لسانی هستیم فعال و پژوهشگر حوزه رسانه که صدها کارگاه را حداقل انجام دادند برگزار کردند در زمینه های متعدد که می تواند طیف وسیعی از کودک و بزرگسال را در بر بگیرد.
تخصص ایشان هم به طور خاص در زمینه سواد رسانه ای هست، حالا گرایش های متعددی را کار کرده اند که خودشان بهتر توضیح می دهند.
و ما انشاءالله به چیزی که از دانسته ها و تجربه شود بهره کافی را ببریم.
دوستان ما در خدمت شما هستیم.
اگر سلامتی چیزی هست بفرمایید تا به سوالات و نکاتی بپردازیم.
خواهش می کنم.
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض میکنم خدمت همه عزیزان که در انجمن تخصصی کودک و رسانه در خدمتشون هستیم.
بنده محمد لسانی هستم.
توفیق این رو داشتم که در این سنوات بر روی موضوع سواد رسانه ای، تفکر خلاقانه و نقادانه تمرکز داشته باشم و مفهومی را تحت عنوان سلامت رسانه ای وارد ادبیات سواد رسانه ای کشور بکنیم.
سلامت جسم و روان در فضای مجازی که مسئله بسیار مهمی هست و مغفول در بین هم والدین و هم استفاده کنندگان خرد یعنی افرادی که متصل به اینترنت می شوند و از دیوایس های رسانه ای استفاده می کنند.
من خیلی خوشحالم که میزبان این جلسه و عملا راهبری موضوعی این جلسه جناب آقای دکتر اسدی از پیشکسوتان حوزه ارتباطات و رسانه هستند و انشاءالله گپ و گفت خوب و خودمونی خدمت شما عزیزان داشته باشیم انشاالله.
شما لطف دارید ما آمدیم از تجربیات شما استفاده کنیم و قطعا مفید هم خواهد بود.
جناب لسانی اون اصطلاحی را که شما خلق کردید وارد ادبیات این حوزه کردید حتما ما آن را خواهیم داشت.
من خواهش میکنم در مراتب بعدی خودتان به آن بپردازید.
برای فتح بابی هم که شده ما میخواهیم بحث را شروع کنیم.
من خواهشم اینه که اول یه تعریف خیلی ساده ای که بتواند فراگیر باشد و ابعاد و جوانب سواد رسانه ای را به نوعی بیان کند، از شما داشته باشیم و باید بریم سراغ بقیه سوالات.
خواهش می کنم سواد رسانه ای را.
در نگاه اول خیلی ها توانایی تحلیل و ارزیابی پیام توصیف می کنند که از نظر ما یک تعریف حداقلی است.
یعنی در حوزه رسانه ما سه گام اساسی داریم که این سه گام باید مدیریت شود.
پس از نظر من این سه گام اگر وارد تعریف حوزه سواد رسانه ای بشود، ما سواد رسانه ای حداکثری و مفید را خواهیم داشت.
سواد رسانه ای توانایی درک و مدیریت یک. دسترسی administrator.
مساله بسیار مهمی است که عملا ریل گذاری دسترسی به محتوا هست و اینکه فرد در معرض پیام قرار بگیرد.
پس توانایی و مدیریت یک دسترسی دو ارزیابی پیام و سه خلق و تولید این سه گام را ما ذیل مفهوم سواد رسانه ای دسته بندی میکنیم و در تعریف هم می آوریم.
پس در سواد رسانه ای که ازش صحبت می کنیم کسی که تولید کننده است اعلا درجه سواد را در رسانه دارد.
می دانید که در حقیقت اسناد جهانی یونسکو در.
اگر اشتباه نکنم سال ۲۰۱۰ بود که شش سواد را تعریف کرد که این شش سواد رو برای افراد هزاره جدید مهم برشمرد.
اولی را که سواد آموزش و پرورش باشد یعنی سواد خواندن و نوشتن معقوله که پایه این سواد ها باشد.
اما وقتی به بقیه اش نگاه می کنیم سواد عاطفی. سواد مالی.
سواد ارتباطی سواد رسانه ای، سواد رایانه ای.
یعنی پنج سواد دیگه ای که از اون ها یونسکو داره نام می بره عملا حلقه سواد رو شامل میشه.
من جایی داشتم صحبت می کردم که نگاه بکنید در همین سواد ها.
این منظومه سوادی که یونسکو دارد توصیه می کند دو.
سواد رسانه ای.
یعنی سواد رایانه به معنای کار و فرهنگ کاربری با دیوایس های مختلف.
حالا میتونه که پیسی باشه، لپ تاپ باشه و سواد رسانه ای اون جنبه های کنترل تاثیرات پیام هست بر روی فرد.
پس دو تا از شش تا سواد عینا رسانه ای است.
سواد رسانه ای و سواد رایانه ای و چهار تای دیگر.
باز وقتی نگاه می کنیم اتصال داره یعنی کسی که خرید و فروش داره انجام میده در بستر اینترنت.
سواد مالی رو باید مبتنی بر سواد مالی دنیای رسانه بداند.
سواد عاطفی که خیلی مهم است چگونه خودمان را بروز بدهیم و چگونه از دیگران حمایت عاطفی بگیریم.
این در دنیای رسانه خیلی مهمه مخصوصا وقتی تو دوران کرونا نگاه می کنید.
افراد کمبودهایی رو دچارش هستند و مفهومی تحت عنوان آنلاین پتی خلق میشه و آنلاین به معنای همدلی آنلاین.
کسانی که سعی می کنند بیان و از محیط رسانه هم همدلی بگیرن هم تو اون فضا بذل محبت و توجه داشته باشن.
پس همانطوری که گفتم سایر سواد ها اتصال پیدا می کنه به دنیای رسانه که این شش سوادی که اینجا با همدیگه نام برد.
درسته به درستی اشاره کردید.
البته توی گزارش های بعدی یونسکو شاهد بودیم که طوماری از انواع سوادهای دیگر هم به آن اضافه کردند، بسط و توسعه دادند.
من از اون سه تا کلید واژه.
شما می خواهم استفاده بکنم و یک مقدار بحث و بحث را داشته باشید.
در اینکه فرمودید دسترسی ارزیابی یا به نوعی ارزشیابی و خلق محتواست و به درستی هم اشاره کردید، خلق و تولید محتوا درواقع شاهکار سواد رسانه ای است که یا به عبارتی اون شاخه ای که دیگه کسی که بتونه محتوا تولید کنه در راستای اغنا و تاثیرگذاری بر دیگران یعنی همه اون تکنیک ها و تاکتیک ها رو یاد گرفته.
خب این الان به چه درد کودکان ما میخوره؟
الان کودکان ما بچه هایی که میرن مدرسه حالا به نوعی ما فکر می کنم کودک های کودکی دوم حالا به اصطلاح رایج بچه هایی که در عربستان هستند آیا این به دردشان می خورد و می توانند؟
خلق محتوا اگر هست چه جوری و.
چه نکات مثبتی برایشان میتواند داشته باشد؟
همان طوری که شما اشاره کردید، آنجایی که ما گام می گذاریم به دنیای کودکان.
اولا آن بازه.
کودک که در اسناد جهانی مثلا در کنوانسیون و اعلامیه جهانی حقوق کودک که مطرح شده آنجا ذکر شده که زیر هجده سال را ما کودک می دانیم.
یعنی دنیای کودکی آنقدر گسترده است که نوجوان را هم شامل می شود و تا حدی وقتی نگاه می کنیم در اسناد داخلی جمهوری اسلامی هم.
نوجوانی دوره مغول و بازمانده و محو شده کودک.
سالی است که مرزهای جدی دارد اما دیده نمی شود.
و سیاستگذاری و حتی نهاد متولی درستی هم به این معنا ندارد. اما.
اما اگر برگردیم به سوال شما که در این چرخه دسترسی، ارزیابی و نهایتا تولید نقش کودک چه می تواند باشد؟
در هر سه دسته.
ما می توانیم نقش تعریف کنیم هم برای کودک و هم برای والد کودک.
یعنی والدگری در عصر دیجیتال خیلی مسئله مهمی می شود که ما آن را باز کنیم.
شاید مهم ترین کاری که والدین می کنند در دسته یک و دو هست و در دسته سه ریل گذاری.
اگر کودکی که ما کودکی اول را بگوئیم، اگر یواش یواش ببریم به سمت کودکی دوم، می توانیم راهکارهای خلاقیت کودک در حوزه تولید پیام را هم هموار کنیم.
اما در حوزه دسترسی اگر بخواهیم بگوییم سواد رسانه چه کاری می تونه انجام بده و کمکی را انجام بده برای کودک؟
خب دسترسی کودک به چه چیزهایی می تونه باشه؟
نگاه کنید ما خودمون رو در حقیقت به قول معروف می گوئیم.
بحث های سواد خیلی هم بحث های مونولوگ و یک طرفه نیست.
در کارگاه هایی که ما داریم سعی میکنیم حتی یک دیسکاشن و یک گفتگوی عمومی داشته باشیم.
می گوییم که دسترسی های بچه هایتان را یکی یکی بگویید.
مهم ترین دسترسی ای که وجود دارد دسترسی به تلویزیون است.
دسترسی به تلویزیون باید در چه قالبی باشد؟
یعنی مادرانی که فرزند خودشان را با تلویزیون از خواب بلند می کنند، مادرانی که یا خانواده هایی که غذا را جلوی بچه میزارن برای اینکه بتونه غذاشو بخوره هیپنوتیزم تلویزیونی می کند.
در هیپنوتیزم تلویزیون تلویزیون را روشن می کنه، فضا رو می گذاره و مثل یک ربات فرزند داره.
همه اینها ذیل دسترسی قرار می گیرد.
پس برای کودک از همه اون جغرافیای هفت رسانه ای که ما قائل به آن هستیم، رسانه چی هست؟
کتاب، روزنامه و مجله؟
این سه تا میشه.
آن پیپر مدیا.
رسانه های مکتوب.
کتاب، روزنامه، مجله.
حالا شما می توانید دسترسی فرزندتان را به آن پیپر مدیا فراهم کردید یا نکردید؟
من خودم خیلی گشتم تا مثلا نشریه کودک رو برای دختر شش ساله کلاس اول خودم مهیا بکنم و براش مثلا یک آبونمان و اشتراک بگیرم.
خب چه نشریاتی هست یا هست اینها را تسهیل بکنم برای فرزند خودم.
پس هفت رسانه را داشتیم می گفتیم کتاب، روزنامه، مجله پیپل، مدیا، رسانه های مکتوب، رادیو و تلویزیون آن مدیا، رسانه های صوتی تصویری که بر بستر امواج دارن عمل می کنند.
رسانه ششم اینترنت، رسانه هفتم سینما و جدیدا آقای دکتر مطلع هستند.
قدیم اگر مثلا دهه نود میگفتند نیومدیا منظورشان اینترنت بود.
امروز اگر در اسناد حوزه ارتباطی از نیومدیا صحبت میشد، بحث تلفن، گوشی تلفن همراه، شبکه اجتماعی ویدئوگیم هایی است که بر بستر گوشی تلفن همراه دارد عمل میکند.
لذا به یک معنای کلان.
ما هشت رسانه داریم.
حلقه اول این است که من، والد و فرزندم در حلقه دسترسی نسبت به هر کدام از رسانهها چه دسترسی ایجاد میکنیم، چه دسترسی میدهیم؟
من و پدر و مادر و چه دسترسی به معنای کودک میگیریم.
این خیلی مهم است.
تو حلقه اول.
اما تو حلقه دوم که بحث ارزیابی است که تحت عنوان اول اسم می برند تو حلقه هایی از مدل های سواد رسانه ای.
حتی میرود به سمت رفلکت و بازخورد دادن و بازخورد گرفتن که حلقه بسیار مهم است.
حالا بریم به اینکه.
یعنی پیامی که داره مصرف میشه.
اگر کودک هست بهش این آموزش رو بدیم.
کودک دوره دوم کودک سال دوم بتونه نسبت به این پیامی که دید بعد بیاد برای والدین خودش یه توضیح دو خطی بده. چی شد؟
کاراکتر و شخصیت خوب چی بود؟ شخصیت؟
بعد چی شد؟
چه اتفاقاتی افتاد؟
نگاه نقادانه رو در ذهن کودک جا بدیم؟
اگر در کودک سال اول هست خودمون با او مشارکت بکنیم. مشارکت در. گفت جالبه.
یکی از مکانیزم های و تکنیک های ارتباط والدین و کودکان پای رسانه است.
یعنی او را غرق در رسانه نکنیم.
گفت و گو کردن راجع به محصول رسانه ای که در حال پخش هست چی داره میشه؟
چرا این رنگیه؟
این شخصیت چیکار کرد؟
به نظرت چرا اینطوری شد؟
من که میدونم بعدش چی میشه.
چه حدس میزنی؟
این گفت و گوها اونجایی که مخل پیام نشه اما می تواند مهم باشد. پس در.
حلقه دسترسی حالا دسترسی در فرم داریم و دسترسی در محتوا داریم.
الان ما راجع به هفت رسانه با شما صحبت کردیم.
هفت رسانه را خیلی ها می گویند که شما فرمی دارید صحبت می کنید.
اگر بخواهیم محتوایی صحبت بکنیم برای کودک مهم ترین اتفاقی که می افتد از جنبه ژانر و محتوا بحث تبلیغات هست.
تبلیغات به شدت مضر هست برای کودکان.
من شاید دو سال پیش بود که مثلا مهیار چهار و نیم ساله بود.
مثالی می زنم برای اینکه توی ارتباطی که با دوستان عزیز داریم این یکمی بحث ها کاربردی تر هم بشه دیدم که تبلیغ تلویزیونی مثلا شامپو کلیر هست که کریستیانو رونالدو داره مثلا این شامپو رو تبلیغ میکنه و دختر ۱۵ ساله من رفته پای تلوزیون داره مو رو میکشه به صفحه تلویزیون.
خب از دید پژوهش های ارتباطی.
من یک فلش بک داشتم به این که کودکان مرز دنیای واقع و رسانه را درک نمی کنند.
او دوست دارد که این شامپویی که داره تبلیغ میشه بتونه موهای او رو هم که کار کنه پاک کنه و تمیز بکنه.
برای همین هم داره با این مانیتور ارتباط می گیره.
ای موی خودش رو میکشه به این صفحه.
خب یواش یواش من وقتی زوم میکردم روی رفتار مهیا می دیدم که این تبلیغات به خاطر رنگ، ریتم آهنگ، رنگ ریتم آهنگ و فضای شادی که ایجاد می کنه، شعر گونه ای که ایجاد می کنه، تخیلی که ایجاد می کنه دارای همه توان ذهنی فرزند من رو به خودش جلب میکنه.
جالبه شبکه پویا هم بود دیگه میدونی؟
شبکه پویا از ابتدای امسال در حقیقت یا اواسط امسال هم مردادماه بود که دیگه تبلیغات رو ممنوع کرد و قرار شد که تبلیغات از شبکه پویا پخش نشه اما قبلش اینطوری نبود.
من یه قانون برای مهدی گذاشتم.
پس تو حلقه دسترسی داریم صحبت میکنیم.
برای محیط یک قانون گذاشتم محیا تبلیغات چیزیه که بین برنامه ها.
چون اول اصلا نمی دونست تبلیغ چیه.
برای همین خیلی از من سوال میکرد بابا این تبلیغ یا این برنامه است؟
برای او توضیح داده بودم که تبلیغ چیزیه که بین برنامه ها کوتاه کوتاه معمولا با آهنگ و برای خریدن پخش میشه.
و قانون ما این بود که هروقت تبلیغ شد یا خودت صداشو کم کن یا بیا به ما بگو یا شبکه رو عوض کن.
برای همین مهیا به تبلیغ حساس شده بود.
گارد گرفته بود نسبت به تبلیغ مهیار که قبلش هی میومد میگفت میگفت بابا اینو برای من میخری اینو برای من میخری؟
این تبلت که تبلت دانش آموزی که گفته برای من میخری همینطوری پشت سرهم رگبار انتظار هایی که تبلیغات در فرزند من کاشته بود.
من سعی کردم یک مدیریت و سپری در حقیقت ایجاد کنم توی حوزه ارتباط.
حلقه دسترسی رو گفتیم.
آقای دکتر خیلی مونولوگ میشه.
من دوست دارم که از نگاه شما به این موضوعات استفاده بکنم.
راجع به دسترسی شما اگر نکته ای دارید در خدمتتون هستم.
حالا من در پیوند با همین فرمایشات شما امکان این رو به چالش بکشم که الان شما کاملا به درستی اشاره کردید.
تکثیر و خلق محتوا هم در همین است که بعد در عنوانش ارزشیابی هم میاد و در مرتبه سوم که خیلی هم پیشرفته تر از محتوای قبلی هست خلق و تولید محتواست.
وقتی ما صحبت از خلق محتوا میکنیم، عنصر خلاقیت در آن نهفته است.
تولید کردن این تهیهکنندههای تلویزیونی به خوبی میدانند که کسی که طرح را تولید کرده بیشترین خلاقیت را به خرج داده.
حالا هر کسی میتواند خود تهیهکننده باشد یا میتواند کس دیگری باشد.
بنابراین خلق محتوا در آنجا کسی است که آن طرح را در ذهن و ذهنش خلق کرده، تولید کرده و حالا میخواهد این را در قالب رسانه پیاده کند.
خب این ما بر اساس آن شعاری که در انجمن داریم، صیانت از حقوق کودک و حقوق کودک هم اگر به میثاق جهانی کودک اشاره کنیم، اصل ۴۴ و حتی بقیه میثاقهای جهانی هم توجه کنیم، یکی از اصولش دسترسی به اطلاعات است. اطلاعات.
دریافت اطلاعات مفید و سالم و اینکه بتواند خودش وارد تولید و گردش اطلاعات شود به نوعی مشارکت دموکراتیک داشته باشد در فضای گردش اطلاعات.
اما من میخواهم این را به چالش بکشم که ما.
به نظر می رسد که در جامعه خودمان به خصوص نهادهای رسمی در جامعه حال که حاکم هستند و در واقع به نوعی تعیین کننده و متولی این حوزه رسانه ای هستند، چندان میانه خوشی با این قضیه ندارند و بیشتر نگاهشان نگاه سلبی است.
ما خیلی کم میبینیم که نگرش مثبتی داشته باشند.
ازشان راضی باشیم که بیایند حتی بزرگسال.
چه برسه به کودکان.
چون کودکان از دید.
عرض کردم توی مقدمه جلسه کودکان رو به عنوان مشکل میبینن.
همه که باید حتما مراقبت شوند، حتما محافظت بشوند.
خب چرا ما به عنوان والدین، اولیاء و مربیان به عنوان نهاد رسمی آموزش و پرورش نیاییم یک طرحی بریزیم، یک برنامه ریزی درستی بکنیم که به سمت و سویی ببریم که بچه ها خودشان بتوانند هنجارها را تشخیص بدهند.
حداقل از آن رسانه هایی که احتمال می دهد که یک محتوای نامناسب باشد، پرهیز کنند، کناره گیری بکنند یا اینکه خودشان از آن استقبال بکنند، بگویند پدر و مادر مثلا باید در کنار همدیگر بنشینیم و برای من توضیح بده و بگن خوبه ولی چرا ما اینو در اختیارشون نگذاریم؟
آیا این بهتره که ما نگاه سلبی داشته باشیم یا نه؟
نگاه ایجابی داشته باشیم وگرنه اگر این، این را ما نداشته باشیم، نگاه سلبی باشد و ما این بند و بحث را ایجاد کنیم.
اصلا به نظر می رسد که سواد رسانه ای در این مقوله و دسترسی و خلق محتوا چندان معنا و مفهوم پیدا نمی کند.
نظر شما چیست؟
دوستان عزیز بله همانطوری که حضرتعالی فرمودید این نگاه توأمان که ما اسمش رو میذاریم اون نگاه تلفیقی، نگاه تلفیقی هم قطعا باید سلبی باشد هم قطعا باید ایجابی باشد.
من برای کسانی که اصلا اعتقاد به نگاه سلبی ندارند، خود اتحادیه اروپا و بیست و هفت کشور عضو اتحادیه اروپا را مثال میزنم که در دهه نود آنجایی که سیاستگذاری حوزه فضای مجازی برای کودک و نوجوان را اصل گذاشتند و پذیرفتند، رفت در کمیسیون عالی اتحادیه اروپا و تصویب شد آنجا تحت عنوان اینترنت دوره اول سیاست گذاری خودشان را جلو بردند.
پس دوره اول سیاست گذاری و امن کردن محیط کودک محیط اینترنت برای کودکان در اینترنت، رفتن به سمت اینکه به هیچ عنوان نباید محتوای خشونت، محتوای جنسی و هرزه نگاری و محتوایی که مربوط به الکل و مصرف مواد مخدر باشد اینها قدغن است و باید رگولاتوری طوری انجام شود که این محتوا یک مسئولیت داشته باشد برای منتشر کننده و دوم از بستر اینترنت حذف شود.
پس لازم بود که آی پی ها شناسایی بشه.
چه کسی داره محتوا رو بارگذاری می کنه؟ شناسایی سندر.
مرحله اول مسئولیت حقوقی برای فرستنده.
گام دوم و گام سوم برخورد پلیسی و حقوقی و از طرف دیگر حذف از محیط اینترنت.
پس طیف اینترنت را در دوره اول اتحادیه اروپا در بیست و هفت کشور خودش جلو رفت.
بعد از این که پایه کار خودش را گذاشته بود.
نگاه ایمن سازی برای کودک.
گام دوم را که گذاشت بستر اینترنت.
دوره دوم سیاست گذاری بود به سمت این که خب ما اینترنت بهتر می خواهیم از اینترنت امن تر که دوره اول بود عبور کردیم.
به اینترنت بهتر.
الان ساختارهایی را ایجاد کردیم که این محیط امن بماند.
حالا باید برویم به سمت این که تولید محتوا را که میخواهد انجام بدهد. مشارکت. چی باشه؟
نقش فعال کودکان چی میتونه باشه؟
سامانه های دسترسی، کتابخانه ها و مدارسی که باید ایجاد بشه و در دوره سوم سیاست گذاری خودشون در اتحادیه اروپا.
رفتن به این سمت که دو طرح این حکم و این سیف طرح این هوپ میومد گزارش های مردمی را می گرفت از اینکه چه اتفاقاتی می افتد.
یک نفر می گفت یک اکانت مثلا منو مورد آزار و اذیت قرار داده ایم.
این ها را می گرفت.
می گفت من آن ایمنی را برای تو ایجاد می کنم.
این سیل می آمد حلقه های مردمی بیست هزار ساعت نظام حاکم.
اتحادیه اروپا کارشناسان را اعزام کرد به مدارس.
برای اینکه از نزدیک با بچه ها گپ و گفت بکنند.
گفت و گوهای ترویجی.
پس وقتی نگاه می کنیم می بینیم در یک سیاستگذاری درست حالا کسانی که کار کردن می دانند من پنج فازه فضای مجازی و کودک و نوجوان را در دو سال گذشته به اجرا رسوندم که در نمایشگاه بین المللی الکامپ رونمایی شد.
آقای وزیر ارتباطات آمدند و آن پنج فاز رونمایی شد.
من سیاست پژوهی حوزه فضای مجازی و کودک و نوجوان انجام دادم.
کسانی که کار کردن می دونن یکی از بهترین نظامات فضای مجازی برای کودک و نوجوان در اتحادیه اروپا است که مثلا چیزی تحت عنوان کیدز یعنی این که اتحادیه اروپا که بچه های اتحادیه اروپا یک نهاد پژوهشی گذاشتند.
شما موظفید سه ماه به سه ماه پایش بکنی.
نظرسنجی تلفنی و نظرسنجی حضوری بکنی که بچه های اتحادیه اروپا در استفاده ای که دارند از اینترنت می کنند آیا راضی هستند یا نه؟ مشکلاتشان چیست؟
ما اسمش را میگذاریم نبض سنجی.
یعنی نبض بچه ها را داشته باشند کجا و استرس و اضطراب کجا؟
بحث قلدری و سایبر بولینگ.
کسانی که می آیند اذیت می کنند بچه های کوچکتر را.
همه اینها را مورد پایش قرار دادند.
دو طرح موفق اجرا شد NGO آنلاین و از طرف دیگر طرح دیگری را داشتند که بچه های آنلاین اروپایی.
این دو طرح یکی از اتفاقات خوب بود.
پس پیرو سئوال حضرتعالی باید اشاره کنم که نگاه ایجابی سلبی اگر با هم نباشد پیشرونده نیست.
نگاه سلبی ترمز دستی و نگاه پیش رونده روی مین رفتنه.
اگر سلبی نباشه پس ما میگیم سلبی و ایجابی.
توأمان هم باید ترمز داشته باشی، هم باید گاز داشته باشی و مهم پیش رونده بودنه.
برای مثال کاملا درسته.
حالا من بحثم اینه که ما اون چیزی رو که بیشتر داریم تجربه میکنیم.
به نظر میاد خیلی نگاه ایجابی به این مسئله نیست.
الان ما توی مدارس هم سواد رسانه ای رو داریم.
یکی دو سه سالی که راه اندازی شده.
پژوهشی هم که من خودم در سطح دبیرستانها کردم اغلب ناراضی اند از این کیفیت آموزش.
حالا به دلایل مختلف حدود هفتاد درصد مفید ارزیابی نکردن.
خود بچه ها رو پیمایش کردیم.
والدین هم چندان نگاه خوشی به این داستان ندارند.
ضمن اینکه خود نظام آموزش و پرورش هم تا جایی که ما اطلاع داریم چندان اقبالی نشان نمی دهد.
یعنی اصلا تلاشی نمیکنه.
اینی که ما فکر میکنیم تو جامعه ما متاسفانه اون که اتحادیه اروپا انجام میده واقعا چیز ایده آل و خیلی خوب است و ما هم منکر این نیستیم که به هرحال فیلترینگ یک جاهایی برای بچه ها لازم و ضروری است.
اما چنان که شما فرمودید خب این به هر حال نمیشه تک بعدی این داستان رو دید ولی ما تا اونجایی که توی یونسکو سراغ داریم به این موضوع خوب توجه کرده.
شما به نظر شما آیا ما اگر که اون نسخه ای که یونسکو پیچیده برای این داستان.
اگر ما اون رو پیاده کنیم آیا نمی تونه راهگشا باشد؟
در کشور ما به عنوان اینکه حالا خیلی هم توسعه یافته نیست.
ولی به هر حال چون یک بنیاد بین المللی که برای هر کشوری میتونه مفید باشه برنامه هاش.
آیا ما میتونیم از آن استفاده بکنیم؟
گرچه یک مقدار زاویه دارند.
فضای رسمی ما نسبت به گزارش های یونسکو خیلی دل خوشی ندارد انگار.
آقای دکتر اسدی من تجربه خودم را می گویم در کارگاه ها بی تعارف باشیم.
سواد رسانه ای در جمهوری اسلامی بیش از حد حاکمیتی شده. بله.
حاکمیتی شدن بدترین اتفاقی است که برای یک موضوع فرهنگی می تواند بیفتد.
چنانکه اگر مردم با حاکمیت زاویه نگاه داشته باشند با سیاست های حاکمیت هم زاویه پیدا می کنند.
آنجایی که سواد رسانه ای را مثلا یک ریشو یا یک حاج آقای روحانی میاد میگه اتفاقی که می افتد این است که مردم حس می کنند که گویا سواد رسانه ای نسخه.
مثلا خودمونی بخواهیم بگوییم مغزشویی حاکمیتی که این اتفاق یک اتفاقی است که سواد رسانه ای یعنی اینکه فیلترینگ خوبه.
سواد رسانه ای یعنی اینکه حتما بچه ها رو باید با چوب بالا سرشون باشی.
این بدترین اتفاقی است که می تونه بیفته.
برای همین همیشه من میگم اولین گام سواد رسانه ای.
واقعا اگر ما نسخه مثلا کانادا رو بذاریم وسط.
یعنی من در حقیقت نسخه اتحادیه اروپا رو به شما گفتم.
یک ورود سیاستی حاکمیتی بود ولی بعضی کشورها اصلا این ورود سیاستی رو ندارن.
خود ایالات متحده را که نگاه می کنید خود ایالات متحده بحث پورنوگرافی رو ممنوع کرد.
در سایت ها اما انجمن آزادی بیان در ایالات متحده اومد و شکایت کرد و باز شد به خاطر اینکه گفت حق ندارید که جلوی دسترسی رو بگیرید.
برای اینکه نکنه بچه پای کار باشه خب برو خودت رو رشد بده به اینجا نرسی.
برو پدر و مادر خودش رو رشد بده.
تو برو برد نظام آی پی و شناسایی آی پی تو رشد بده.
تو نباید دسترسی به سایت های پورنوگرافی را ببندی برای همین انجمن آزادی بیان.
در قانون اگر اشتباه نکنم سی پا در قانون سی پا آمد روبه روی این وایستاد و قانون رو لغو کرد.
برای همین تو این فضا.
من الگوی کانادا را اگر بخواهم اصل بگذارم الگوی باحالیه.
جالبه برای کشور ما سواد رسانه ای که پدر و مادر میخوان و پدر و مادر دنبالشن.
یعنی حاکمیت یک فضای بازی ایجاد کرده؟
پدر و مادرها از طریق یک مدیریت خانگی و دو انجمن ها و سمن های قدرتمند که یک انجمن وقتی یه بیانیه میده میگه چرا مثلا اینترنت شبانه باید نصف قیمت یا رایگان باشه؟
بعد اینترنت شبانه ای که پدر کارمند استفاده بکنه یا مادر خانه دار بچه ای که داره فیلم دانلود میکنه و معلوم نیست چه فیلمی داره دانلود میکنه و اتفاقاتی که داره می افته زیر میکروسکوپ هیچ والدی نیست.
نهایتا توی کشور ما.
هفته گذشته وزارت ارتباطات ابراز نارضایتی می کنه از اینکه دستور حاکمیتی از سوی مراجع و حاکمیت اومده و ما مجبور شدیم که بسته اینترنت شبانه رو دیگه محدود کنیم و مواردش رو برداریم.
این نامه در حقیقت نظام دینی نوشته میشه در حالی که توی کانادا همین کار رو کی میاد انجام میده؟
یک انجمن قدرتمند.
مادرانی که در حقیقت مراقب بچه های خودشون هستند.
توی ژاپن هم همینه.
وقتی که اینترنت پونزده مگابیت پر کند، پونزده مگابیت پر سک۳۰ در ژاپن ارائه می شه و گیمرهای ژاپنی تعدادشون اونقدر بالا میره که صبح می دونید در اون کافی نت هایی که در ژاپن هست، کافی نت های بیست و چهار ساعته است همراه با دوش و همراه با تختخواب.
یعنی مثلا اون متصدی کافی نت میاد و میگه که پسرم دیگه بو گرفتی بلند شو یه دوشی بگیری.
یه دو ساعتی بخواب بیدارت میکنم.
باز بشین بقیشو بازی کن.
توی ژاپن ششصد هزار مادر یه پتیشن و یه طومار مجازی امضا کردن و مکلف کردن وزارت آموزش و پرورش که اینترنت، سوئیت، کمپ یا اینترنت تا سنین کم از پس اون میشه روزه داری و اجتناب دیگه.
این حسن یعنی من روزه دارم و اجتناب از خوردن دارم اونا اومدن اینترنت.
پس این کمپ یعنی کمپ هایی که توش اینترنت دور از دسترس وادار کردن.
وزارت آموزش و پرورش رو که ایجاد کن کمپ ها رو و فرزندان ما رو بگیر که اینها الان تو این فضای گیم دیگه غرق توی فضای گیم آنلاین شده.
برای همین یه فضایی هست که ما وقتی نگاه میکنیم اگر اون صحبتی که من همیشه کلید واژه ای که دارم گام اول سواد رسانه ای ناامید شدن از همه است یعنی قرار نیست آموزش و پرورش بچه ما را کاری بکند آموزش عالی بچه ما را دانشمند بکند، وزارت ارشاد بچه ما را فرهنگی بکند، صدا و سیما بچه ما را نخبه بکند.
هیچ کس قرار نیست هیچ کاری بکند.
خراب ترشون نکنید.
ما خودمان باید دغدغه داشته باشیم. پذیرش مسئولیت.
مهم ترین چیزی که هست به خصوص در متدینین و مذهبی ها، واگذاری مسوولیت والدگری به دوش حاکمیت است.
گویا جمهوری اسلامی مکلف است از بچه اینها یک مثلا فرد متشرع مذهبی و غیر مذهبی اش که دیگر اصلا اعتقادی باز ممکن به حاکمیت نداشته باشد.
او روش های خاص خودش را دارد اما در گروه های مذهبی دیده می شود که در حقیقت والدین رفع مسئولیت والدگری را از روی دوش خودشان دارند.
من با این توضیحات شما این نتیجه را میگیرم.
برداشت من این است که اولویت اول خود اولیاء و مربیان هستند که از نزدیک با بچه سر و کار دارند و مسئولیت آنها بر عهده آنهاست.
در تربیت و بعد نهادهای آموزشی که دغدغه مند اند که البته نهاد آموزش رسمی هم متاسفانه در این زمینه خیلی موفق نبوده و خیلی هم نمیخواد بیدار بشه چون زمینه حضور ما عملا پنج شاخه ای داریم که اگه بخوایم بگیم حاکمیت سیستمه و نظام فرهنگی از رسانه ها تا حاکمیت یعنی سیاستگذاری هایی که داره میکنه قوانینش.
مثلا الان دو تا قانون گذاشته مجلس فعلی، قانون اولش سال آینده سه هزار میلیارد تومان برای تولید محتوا در فضای مجازی گذاشته.
قانون دوم هم نمیدونم از چه طریق به وزارت ارتباطات اون بسته های اینترنت شبانه بوده.
نمیگم اینا درسته یا غلطه دارم مثال ورود حاکمیتی میزنن.
یه ورود حاکمیتی داریم، یک ورود فرهنگی داریم که گفتم مثلا صدا و سیما شما کدام برنامه را دارید که مثلا بگویید که این برنامه یک برنامه سواد رسانه ای که پدر و مادر این را می شناسند و پدر و مادر برایشان یک مرجع.
من یک مثالی زدم و رفتم توی گروهی که همه مدرسان سواد رسانه ای رو از سراسر ایران جمع کرده بود به ما وقت صحبت داده بودن.
گفتم شما تو اینترنت بزن سواد رسانه ای کی میاد؟
یعنی یهو مثلا اولین چیزی که میاد مثلا یک موسسه است مثلا یک کتابش میاد بعد سایت خامنه ای دات آی آر کلیدواژه اش میاد بعد سه تا خبرگزاری که هشتگ هاش میاد دو تا مثلا بانک مقالات سیویلیکا و بانک مقالات ISI جهاد دانشگاهی که مقالاتشان میاد.
آقا من پدر و مادرم من می خوام برم سواد رسانه یاد بگیرم تایپ می کنم سواد رسانه، نظام فرهنگی رسانه ای من چی داده به من؟ من کجا؟
آیا اولین چیزی که مطرح میشه اینه که سوالاتی از ما کجا بریم؟
من چی بهشون بگم؟ کجا؟
واقعا کجا میتونن برن؟ ارجاع نداریم.
نظام ارجاع در سواد رسانه ای پوکیده نداشتیم.
برای همین حوزه سیاستی یک حوزه نظام فرهنگی دو حوزه اجتماعی یعنی ما با اطرافیانمون اگر داریم به فرهنگسرا میریم، اگر داریم مثلا به محله، خانه، محله میریم، اجتماع و محله اطرافیان هیچ حمایت اجتماعی راجع به مصرف رسانه ای نیست.
حوزه سه حوزه چهار آموزشی که آموزشی میشه اون آموزش رسمی و پنج میشه حوزه خانوادگی این پنج لایه.
درستش اینه که باید نظامات برقرار باشه.
ولی من گفتم به عنوان یک تجربه از همه ناامید بشیم بگیم دو لایه داریم لایه خانواده به معنای والدین و حامیان خانواده.
اگر حامیان میان خانواده کمکی کرده اند.
دستشون درد نکنه.
گام اول اینه که همه چیز رو بیاریم توی خانه.
پدر و مادر ما سر قضیه ساعت کار.
سر قضیه فشار مالی و اقتصادی رفع مسوولیت کردند.
گفت و گو با فرزندانشون ندارن.
وقت برای فرزندشون نمی گذره.
این بزرگترین خطره.
این بزرگترین خطره که از ذهن فرزند خودش و دغدغه های فرزند خودش.
پدر و مادر به خاطر مسئله معیشت، اقتصاد و فشار کاری داره جدا میشه.
حالا جالبه که جناب آقای لسانی توی تحقیقات خارجی که انجام شده توی یه دفتر خاص اروپا سه تا ما مداخله والدین رو داریم.
مداخله فعال، محدود کننده و با هم تماشا کردن و معادل کردن هم تماشاگری یه همچین چیزی کافی و عجیبه.
این سه تا حالا ما پژوهش داخلی هم انجام دادیم بر همین اساس و هر دو پژوهش در کشور خودمان و چه آنها.
صحبت کردن یعنی مداخله فعال و سازنده را بهترین الگو معرفی کردند که والدین وقتی که در کنار بچهها مینشینند، تماشا می کنند.
فیلمی برنامه ای را توضیح بدهند، نقد بکنند و تحلیل و ارزیابی بکنند، بعد به پشت صحنه تصاویر و توضیح بدهند و هر آنچه که نیاز است تا کودک رشد شناختی اش آنجا شکوفا شود و بتواند به یک نگاه درست و اصولی برسد و نسبت به رسانه و محتوای آن.
فکر میکنید کدام یکی از این سه تا برای.
تفکر خلاق و رشد شناختی؟
حالا تجربیاتتان را می خواهند بدانند چون به هر حال این تحقیقاتی است که این.
نشان داده که والدین این را میپسندند، هم انجام میدهند و هم می پسندند.
حالا توی تجربیات شما میخوام ببینم به چی رسیدیم.
رسیدی بین این سه تا؟
اصلا شاید گزینه دیگه ای شما داشته باشید که بدونین. خواهش میکنم.
خب همونطوری که فرمودید ما دوران آیکیو رو به معنای اون ضریب هوشی رو رد کردیم و وارد دوران ایکیو و دوران هوش هیجانی شدیم و جالبیش اینه که عصر هزاره سوم را عصر دی کیو می نامند.
دیجیتال کوشن که اون ضریب هوش دیجیتالی افراد با شش زمینه ای که بحث هوش هیجانی داره که یک فرصت تفصیلی دیگه ای رو میطلبه که من هوش دیجیتال رو بخوام بیام و هوش دیجیتالی رو باز کنم.
اما همینی که شما فرمودید ما به عنوان یک مجرا و یک راه دریافت سنس و احساس و ذهنیت کودک اون هم تماشاگری رو داریم.
من مثلا به صورت خاص روی حوزه گیمینگ که کار کردن.
می دونید گیمینگ یک دنیایی داره که در جمهوری اسلامی هم بیست و سه میلیون گیمر داریم.
گیمری که رنج سنی شون پونزده سال تا هفده سال هست.
چیزی که مثلا در ایالات متحده رنج سنی شون متوسط رنج سنی شون چهل ساله.
دیگه اساتید آمار و ریاضی هستند.
می دونن متوسط یعنی بالاترین و پایین ترین و همه رو با هم جمع می کنه.
تقسیم بر تعدادش میکنه. متوسط درمیاد.
یعنی وقتی میگیم در ایالات متحده چهل ساله بازی می کنه یعنی شصت ساله، هفتاد ساله هم داره بازی می کنه.
اما در جمهوری اسلامی وقتی میگیم متوسط پانزده ساله، یعنی گویا بیست و پنج سال به بالا دیگه گیم بازی نمی کنن و این چقدر خطرناکه.
می دونی گیم در ترشح هورمون ها چقدر موثره؟
گیم در خلاقیت چقدر موثره؟
یکی از روش هایی که در حوزه گیمینگ و سواد رسانه ای توصیه موکد میشه همین قضیه هم تماشاگری و هم بازیگری.
خب این یعنی یک گام بعد از تماشاگری هم بازیگری که بیایم که با هم بازی بکنیم یا حتی ما تو منزل خودمون، تو خونه خودمون.
کاری که مسلم میکنیم اینه که دخترم مثلا میگه من این کارتون رو دوست دارم بیایید این کارتون رو بازی کنیم.
خب من میگم شخصیت هاش رو بگو من الان چی کار کنم؟
این شخصیت چیکار می کنه؟
یعنی میایم وارد یک عکس و کنش می کنیم برای ارتباط.
به عبارت بهتر رسانه بهانه ارتباط میشه و از طرف دیگه.
من می تونم که دریافت های فرزند خودم رو از رسانه داشته باشم.
او برای من گزارشگری بکنه دریافتهای خودش رو از رسانه که این به شدت مهمه.
یعنی رویکرد هم تماشاگری نظارت پذیر و منفعل.
اما رویکرد هم بازیگری و رویکرد کنش متقابل که با هم بازی کنند با هم بیان یک بازی، یک برنامه تلویزیونی را در حقیقت عکسش را اجرا کنند.
این باعث این میشود که کمی خلاقیت و بروز احساسات افراد بیشتر باشد.
به نظر من یک کار خوبیه.
می تونن افراد پشت سر هم گفتن برای کارگروه خلاقیت و کمیته خلاقیت هم هست.
بله بله دقیقا به دردشون میخوره و من فکر میکنم همین جور که فرمودید به هر حال تولید استراتژی در بازی، تولید فکر، تولید راهکار دقیقا به همین شیوه میتواند به بهترین شکل تحقق پیدا کند.
جناب الحسینی ما یک ربع ده دقیقه آخر را میگذاریم برای پرسش و پاسخ.
دوستانی که مشکل دارند اگر سوالی یا نظری دارند که مطرح کنند در این قسمت چه باک که ما بتوانیم در خدمت ایشان هم باشیم.
از نظرات دوستانی هم که حضور دارند استفاده بکنیم.
من خواهشم این است که هر کسی از دوستانی که حضور دارند عزیزان نکته ای هست و میتوانند به صورت گفتاری یا اینکه اگر تمایل دارند که بنویسند در این قسمت بنویسند تا مطرح کنیم و در واقع با لسانی گپ و گفتی در مورد موضوع شما هم داشته باشیم.
من یه نکته ای هست حالا اون فاصله که بقیه عزیزان اگه نظرشون رو بفرمایند می خوام ارجاع بدم به این بحث جدید.
یک داستان این کلیپ اخیری که اومده بیرون و خیلی حجم های.
راستش می خوام یه ذره این تابو رو بشکنم.
یه بحث چالشی ایجاد کنم راجع به اینکه این اتفاقی که الان افتاد خیلی راحت بگم چندان شخصیتش.
اون شخصیتی که در اون کلیپ بود که خیلی الان هجمه ها، ذهن ها، همه جبهه گرفتن علیه من الان ارزشیابی هنجاری نمیخوام بکنند.
خب مسلما ایرادهایی داره و اینا که بحثی بیش نیست.
اما می خوام بگم این شخصیتی که الان تو این کلیپ بود آیا فرقی می کنه با اون آقای جرج پلوئیدی که ما پارسال اینهمه راجع بهش خبر رفتیم توی رسانه های مختلف و به عنوان یکی از ابزارهای مثلا مقاومت علیه نظام سلطه و این حرفا.
من میخوام بگم بحث سواد رسانه ای الان اینجا همه هجمه ها علیه اون بلند شد و کودکان ما در معرض خطر.
این صحبت ها دو تا مسئله اینجا پیدا میشه.
آیا این بحث سواد رسانه ای و انعکاس اینجور این موضوعات میتونه بره زیر چتر سیاست گذاری های رسانه ای و بعد مخدوش بکنه؟
اصلا اصل مسئله رو یکم و دوم اینکه چرا ما اصلا اول نیاییم روی بچه های خودمان ما را سرزنش کنیم.
رسانه ها و رسانه ها هدفش این است که روی لایه های احساسی مخاطب کار بکند یا سود آوری یا پروپاگاندا ست.
وقتی که هدفش از آوردن شعار شروع کنیم همه شعار میدن ولی هدفشون اینه در عمل.
قبل از اینکه ما بخواهیم اونو منکوب کنیم اونو نفی بکنیم.
چرا اول به خودمون فشار نیاوریم؟
خودمون رو آموزش و تربیت بدیم؟
بچه ها رو یه جوری بار نیاریم که مثلا یک مقدار مسلط باشند روی یک موضوع، روی رسانه.
و یه خورده خودمون رو تسکین بدیم.
قوه قوت قلب خودمون بدیم که بگیم بچه های ما حداقل میتونن تا این حد تشخیص بدهند یه ذره اینقدر جبهه نگیریم وگرنه خب این دوتاست.
یا اینکه این مسئله رفته زیر چتر اون سیاستهای حاکم؟
یا اینکه نه؟
این شخصیت چیز دیگه.
وگرنه ما می بینیم که این آدم از جنس همون آدمیه که پارسال بود یا پیارسال بود.
آقای جورج پولاک با اون سوابق درخشانی هم که داشت.
خب اینا یکی اند.
چرا اونجا اینجوری برخورد میشه؟
ولی اینجا انعکاسش اینجوری میشه.
راجع به این دیگه فضای مجازی چیه دیگه؟
دوستان هم که اصلا از کودکان که اینجا نیستن دیگه همه از تهیه کنندگان هستند.
راجع به کلیپ ساسی مانکن که شما صحبت میکنید خب یکمی اون سویه ها و اون گزاره ها رو می خوام شفاف تر اینجا داشته باشیم.
خیلی میشه راجع بهش صحبت کرد.
چون نگاه کنید یک ماه اول پدیده رو فهم کنیم. خب.
یعنی ما خودمون یه فهم رسانه ای داریم خودش این بزرگ ترین آسیب هست که فهم ما فهم رسانه ای باشه.
ما سعی باید بکنیم فهم مون رو یه فهم مطابق واقع بکنیم.
بیاییم یعنی از برچسب فکت ها آمارهای گزارشگری کنیم.
هجده میلیون نفر ویو اومد پای اون کلیپ پونزده هزار ارجاع به دیگران شد و بالای صد خانواده صد پدر و مادر از فرزندانشان در پارتی های مختلف فیلم گرفتند و فرستادند.
خب اول حجم کار را داشته باشیم.
چیزی که اگر توی ایالات متحده بود در ایالات متحده میتوانست مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد.
می دانید آنها نظام مجوز دهی ندارند.
یعنی مجوزی یک تولید نمی خواد.
اما جالبیش اینه پخش کننده مسئوله یعنی نهادی.
موسسه ای که میشه پخش کننده.
مسئول تولید کننده میتونه هر چیزی رو تولید کنه.
یعنی شما ده ها هزار تولید دارید اما پخش کننده انحصاری اون لابی ها و کمپانی های خاصی هستند که دست می برند.
اینو اضافه کن.
اینو کم کن.
من چرا میگم مثلا تو ایالات متحده این مورد پیگرد قانونی قرار میگرفت یکیش مثلا نمیدونم علف بزن نمیدونم سمیه این کار رو بکن چی؟
وقتی علف علف این گیاه شاهدانه ای که هست می دونید در همه ایالت های امریکا ممنوعه یعنی همه ایالت ها یعنی چی؟
یعنی هر هدفی که داشته باشی که ازش استفاده بشه چه پاک میشن یا تملک و دارایی یعنی همراهت باشه چه استفاده و چه دارا بودن ماریجوانا، علف، گراس، وید.
همه اینهایی که اسامی که براش میزارن این یک جرم تو ایالات متحده ولی اینجا داره میگه تو نگاه ضد زنی که داره نگاه شدید ضد زن.
میدونی تقریبا ده سالی هست که یک دهه هست که نگاه جنبش های فمینیستی اجازه ی نفس کشیدن، ندادن به تولیدات سکسیستی در رسانه، تولیدات سکسی نگاه سکسیستی یعنی بیاد و جنسیت زده برخورد کنه، زن رو به بدنش بشناسه.
حالا شما اونجا کلیپ رو ببین از بالا تا پایین.
نمی دونم وقتی که قر میدی فلان فلان تا این که برو سور و سات سلطان رو بچین.
خوبه این لفظ دقیق شه.
برو سور و سات سلطان رو بچین.
گویا نگاه مرد اون سلطانی است که زن کنیزش است.
خب حالا وقتی نگاه میکنید این کلیپ تو کشور ما فقط جنبه فان اش دیده میشه گویا قراره بر اساس ریتمش بچه ها بالا و پایین بپرند.
مادر آورده پدر رو جلوی دوربین داره فیلم میگیره.
مثلا دختر شش ساله داره میگه که مثلا علف نزن اور نکنی چی؟
اور کردن به معنای مصرف بیش از حد مواد مخدر برای بچه شش ساله که من داشتم سرچ میکردم.
جالبه مثلا تو یه بازه زمانی توی یه هفته اخیر نوشته الف زدن یعنی چی؟
این ۱۰۰ درصد رشد داشته تو گوگل؟
تا کی سرچ می کنه؟
علف زدن یعنی چی؟
یعنی الفاظ کلیپ رو دارن سرچ می کنن، الفاظ کلیپ رو دارن سرچ می کنن.
برای همین اینی که من دارم خدمت شما میگم یعنی اینکه این کلیپ دارای یک بار معنایی و مفهومی هست که این بار رو داره چی کار می کنه؟
منتقل می کنه.
مثلا شما فرض کنید این بحثای نشانه شناسی که شما استاد هستید این نظام ارجاع و رفرنس رو شما توی این فیلم ببینید.
توی نماهنگی که دراومده هجده میلیون بازدید در نظام ارجاع به کی داره؟
مثلا ارجاع میده از شخص شما برید یکی یکی اشخاص رو ببینید.
مثلا فکر کنم مثلا هایلی جنر کایلی جنر رو که مثلا داره میگه کایلی جنر کی بوده؟
چی کار کرده؟
خب مثلا دخترخانمی که توی فضای مجازی اومد یه دنسر بود و میلیاردر زیر هجده سال شد.
خب یک میلیاردر زیر هجده سال رو در امریکا داره کیف میکنه.
بعد توی فیلمی که اصلا ما میگیم که مثلا مخاطبین مثلا بیشتر کودک و نوجوان هستن در کشور ما.
خب این به نظر من این نظام ارجاع قابل بررسی است.
با این حال من برگردم به نکته شما.
من اول یه بافت داخلی کلیپ رو یه نگاهی از جنبه محتوا بهش کردم اما اگه برگردم به صحبت شما.
جمهوری اسلامی در سنوات گذشته از طریق فیلتر به دنبال پالایش محیط بود و وقتی شما دنبال پالایش محیط باشید مثل این که میگن بچه هایی که توی خونه نگه داشته می شن.
این نسل الفا ها میگه نسل الفا ها مثلا زیر پنج ساله ها سالها هستند که در تحقیقات جهانی میگویند نسل آلفا به شدت نسبت به میکروب و باکتری و آلودگی حساسه.
به خاطر اینکه تو خونه نگه داشته شده سر کرونا هم تشدید شده.
حالا این فیلتر یک محیط پالایش شده بدون میکروب سعی کرده ایجاد بکنه که طرف جفت پا پریده تو این محیط با یه هنرپیشه جنسی که حالا خود هنرپیشه رو برید ببینید که در مثلا میلیتاری بیس پاناما در پادگان نظامی ارتش پاناما اونجا متولد شده.
باباش کی بوده؟ چی بوده؟
ایناش بماند تا اتفاقات دیگه ای که افتاده که در سه چهار سال اخیر اصلا فیلم مستهجنی بازی نکرده و ارجاعی نداشته.
به قول معروف از سکه افتاده بوده توی ایالات متحده.
این به عنوان یک نماد برای ایران و ایرانی داره قلمداد میشه تو این فضا وقتی ما تو این گستره داریم نگاه میکنیم گویا محیط فیلتر در جمهوری اسلامی ایجاد آسیب کرد.
به خاطر اینکه همه پدر و مادر و همه فکر کردند که قرار است فیلتر پایدار باشد و الان نظام فیلترینگ دچار رخنه شده و این رخنه تبعات اجتماعی پیدا کرده و تبعات اجتماعی اش.
می دونی همین امروز مثلا تازه دراومد که تدوینگران این کار دو نفر در اقدسیه تهران بودند.
خب تدوینگران مثلا امروز اینها بازداشت شدند.
یعنی کسانی که تدوین کرده بودند.
دیروز و پریروز کسانی از پدر و مادرهایی که فیلم گرفته بودند شناسایی شدند و دادستانی اعلام جرم نسبت به پدر و مادرهایی کرد که فرزندانشان را نشوندن پای این کلیپ.
این رخنه اجتماعی بود.
که کار کردیم بر روی سیستم فیلتر.
من بگم به شخصه فیلتر رو برای زمان خریدن. لازم میدیدم.
من فیلتر رو برای زمان خریدن که زمان بخر برو زیر سازی اجتماعی بکن برو بچه ها را آگاه کن برو نظام تعلیم و سواد رسانه ای را ایجاد.
نه فیلتر به معنای مصون ساز.
اونجا ایراد کاره که ما جامعه رو ول کردیم.
زیر سازی اجتماعی رو ول کردیم.
فیلتر رو به عنوان تنها راه ایجاد مصونیت شناختیم و بعد رخنه اجتماعی ایجاد شد که اتفاقی که افتاده.
خب می بینید دیگه.
در حقیقت بالای صد استوری که داره دریافت می کنه از پارتی هایی که دختر و پسر توی شهرهای مختلف دارن به بهانه این کلیپ انجام میدن و این بهانه شاد بودنه.
فقط بهانه خندیدن زیاد شاید بار معنایی نداره.
با این حال تمرین و تکرارش برای کودک چنانکه گفتم الفاظ این کلیپ بالاترین سرچ رو در دو سه روز گذشته در سرچ انجین ها داشته.
آره دقیقا به هر حال جای تاسف داره.
حالا این نباشه خوب هست.
رسانه های دیگه مثل ماهواره ها تلویزیون های کانال های ماهواره ای هستند.
اینترنت هم ماشالله انقدر از این چیزا پیدا میشه که فقط به نظر میاد که تکیه بر سواد رسانه ای و توانمند سازی خود مخاطبانی که می تونه این مصونیت رو به بار بیاورد و گرنه بحث فیلترینگ و نگاه سلبی.
به هر حال یه جاییش در میره و از عهده مسئولین و متولیان دیگه خارج میشه یه ده پانزده دقیقه.
دوستان اجازه دادند که به سوالات عزیزانی که حاضرند بپردازیم.
خانم عاشوری فرمودند راجع به هوش دیجیتال یه مقدار توضیح خواستم.
اگر ممکنه یک رسانه راجع به هوش دیجیتال یک مقدار توضیحات بیشتری بفرمایید.
من تو هوش دیجیتال در حقیقت شش حوزه داره میاد راجع به بحث دیجیتال نیتیو ها و کسانی که می دونید ما این نسل رو داریم که این نسل زد که بعد نسل این نسل آلفای بودند که خدمت شما گفتم زیر پنج سال دیگه عملا از ده تا بیست و پنج سال.
اینها نسل زده میشن که دیجیتال و اینا رو بهشون میگن.
ژن دارن، ژن دیجیتال دارن و وقتی ژن دارن به این معنا.
اینها کامل در یک اتاق شیشه ای اند.
یعنی همیشه لایو اند و دارن با این فضا کار می کنن.
برای همین در مفهومی تحت عنوان دیجیتال سیتیزن شیپ و اون شهروندی دیجیتال برای اینها صدق پیدا می کنه که ما در ارتباطات بهشون میگیم شهروند در دنیای عادی و واقعی شبکه وند.
در دنیای دیجیتال اینها شبکه وندان دنیای دیجیتال اند.
هم روحیاتی دارن مثلا تو روحیات شون بروز و ظهور حداکثری.
اینا نمایش و داستان رو بلدن.
این کلیپهایی که تو مثلا شبکه هایی مثل لایکی و اینها تولید می شود خیلی خوبه.
مثلا می بینید که بچه نه ساله ده ساله داره برای نمایشنامه نویسی میکنه و یه چیزی رو اجرا میکنه یه پانزده ثانیه، بیست ثانیه.
اینها اهل نمایش هستند.
اهل بروزن برونداد برونداد بالایی دارند.
هوش هیجانی بالایی دارند.
همه این مسائل باعث میشه که فهم این نسل رو برای خودشون مکانیزمهایی قائل شوند که تحت عنوان هوش دیجیتال گفتند.
مفصل ما به اسناد بالادستی ای که تو این فضا داریم کامل در حد مثلا یک دوره و یک کورس آموزشی میشه روی هوش دیجیتال داشت که من فکر کنم از فضای گفتگوی فعلیمان دور هست. بسیار عالی. خیلی ممنونم.
سپاسگزار از شما.
جناب آقای علی پور فکر کنم رییس انجمن.
نمی دونم می خواید الان صحبت کنید.
یک موردی راجع به برنامه دیشب عمو پورنگ هست. نمی دونم.
اگر درست فهمیده باشم ظاهرا صحبتی دارید در این خصوص.
آقای علی پور اگر صحبتی هست می خواهید مطرح کنید در خدمتیم. بله.
سلام خدمت همه دوستان خداقوت.
دست مریزاد خدمت شما جناب دکتر اسدی و دوست عزیز و همکار گرامی جناب آقای لسانی و پژوهشگر و به حق استاد سواد رسانهای که همیشه ما را بهرهمند میکنند از بیاناتشان و همیشه مثل یک شاگرد ازشون یاد می گیریم.
خدمتتون عارضم که یه نکته ای رو میخواستم خدمت همه حضاری که الان حضور دارند و اعضای انجمن راجع به اتفاقی که دیشب افتاد عرض کنم که این اتفاق هم زیاد در کشور ما می افته و به اهمیت خود انجمن مون و بحث های تخصصی که داشتیم و الان صحبتی که بسیار وزین و بسیار قابل استفاده.
امشب یه تأکیدی بکنم.
دیشب حقیر وارد لایو عمو پورنگ شدم که با آقای سیدجواد هاشمی این لایو رو برگزار کردند و موضوع هم در خصوص همین موضوع کلیپ ساسی مانکن و حضور این خانم پورنوگرافی بود و متاسفانه یک صحبتهای بسیار غیر کارشناسانه و غیر دقیق و طمع ورزانه ای توی این لایو انجام شد که گفتنش خالی از لطف نیست.
حالا توی این لایو حدودا دوهزار و پانصد نفر حضور داشتند که بیش از نصفی از این افراد مخاطبین عمو پورنگ در سنین زیر ده سال بودند و عده ای هم مخاطبینی که حالا با عمو پورنگ خاطره داشتند.
طی این ده بیست سالی که ایشون به عنوان مجری حضور داره در برنامه ها.
و متاسفانه اتفاقی که دیشب افتاد این بود که بحثهایی شد که اصلا هیچ ارتباطی نداشت.
اولین صحبت این بود که اولا قرار شد ارائه راهکار بدهد.
راهکارش هم این بود که آقای سجاد آشوری فرمودند که حضرت علی فرموده که ان الانسان حریص علی میمونه که اصلا این حدیث نیست.
حالا در اصل الان دیدم شما این رو حساب کردید و توصیه داشتند که ما اصلا نباید هیچ احساس ممنوعیتی نسبت به برخی کودکان ایجاد بکنیم و اصلا ممنوعیت ایجاد کنیم یا چیزی درباره اصل ممنوع بودن چیزی ابراز بکنیم.
چون انسانها حریص میشن و بیشتر میرن سراغش.
این اتفاق هم زمان که داشت میافتاد یک نفر یک فحش بسیار بسیار رکیکی نسبت به همسر سیدجواد هاشمی داد.
من اونجا خدمتتون عرض کردم به نظر شما آیا در خارج از کشور که شبکه های اجتماعی کودکان جداگونه است و الان بیشتر کسانی که اینجا حضور دارند کودکان زیر ده سال هستند و شما دارید صحبت می کنید.
این همه الفاظ زشت داره ادا میشه حتی نسبت به همسر شما که خیلی هم بهش برخورده بود.
شما فکر می کنید که آیا این شایسته است و اصلا خودشون شوکه شدن؟
میخواستن کامنتا رو ببندند و بعدش هم همینطور.
باز ادامه دادن بحث های بی ربط و غیر تخصصی دیگه.
نهایتا هر چی میگفتن ما جواب میدیم.
انتظار رسیدن به این مطلب که آقا چرا به ما پول نمیدید که ما کار بسازیم.
خب ته تمام این حضورها و صحبت ها و سوء استفاده هایی که اینها به عنوان نقد تخصصی دارند بر میگرده به اینکه آقا به ما پول بدید تا ما کارهای مزخرف و بدون پژوهش مون رو ادامه بدیم و باز کودکان رو تحقیر و تخریب کنیم.
کاری که عمو پورنگ بارها و بارها در برنامه اش انجام می ده ولی ما به عنوان یک انجمن تخصصی با داشتن این همه نیروی تخصصی و کارا نمی توانیم یک جریان اثر گذار باشیم.
همانطور که آقای لسانی فرمودند همان طور که انجمن مادران ژاپن این کار را کردند یا در امریکا اتفاق می افتد.
بالاخره انجمن ها و انجمن ها تاثیرگذار هستند در مناسبات اجتماعی و در قوانین.
ما خودمان تجربه کردیم در جشنواره ها و دیدیم که این اتفاق می افتد و واقعا من از اعضایی که الان حضور دارند، اعضای خودمان که اینجا هستند و از بقیه اعضا مشارکت بیشتری دارند درخواست دارم که حضورشان را فعال تر کنند و به نوعی با پررنگ تر کردن حضور خودشون کار رو برای این که ما بتونیم مطالبه گری مطالبهگری کنیم حداقل تسهیل کنند.
حتی از آقای لسانی هم درخواست دارم افتخار بدهند عضو انجمن ما بشوند و ما از حضور ایشان هم بهرهمند بشیم مثل سایر دوستان و بتوانیم کارهای خوبی را پیش ببریم.
خیلی ممنونم از توجه همه دوستان.
خیلی ممنون جناب علیپور سپاس گذار.
آگاهی رسانی در خدمتیم. خواهش میکنم.
بله همونطوری که فرمودن ما انجمن ها رو یا سمن ها رو نهاد میانجی می دانیم دیگه.
نهاد میانجی یعنی وقتی که دیگه بالاخره سیاستی یک سیاست فرهنگی و سیاست فرهنگی حاکمیتی باشد که سیاست فرهنگی مبتنی بر پژوهش مثلا این انجمن باشه.
این سیاست فرهنگی از یه جایی باید اعمال بشه دیگه به کجا؟
به افراد و به اجتماع.
حالا نهاد میانجی و واسط چیه؟
میشه همین انجمن ها وقتی که انجمن ها تضعیف بشن اشخاص نقش انجمن ها را می ربایند میدزدند یعنی سلبریتی ها دارند به عنوان میانجی عمل می کنند.
نهاد سلبریتی نهاد.
عملا این چهره ها.
در حالی که ما نهاد های اصیلی به عنوان میانجی باید داشته باشیم که اینها هم دنبال اعتبار حاکمیتی خودشان باشند.
یعنی بروند یک امضاهای تاییدیه هایی بگیرند با حفظ استقلال بازیگری بکنند در عرصه اجتماع. نکته اول.
پس کنشگری رو اصل بدون انجمن.
نکته دوم تعارف نداره.
در عصر رسانه ای که ما داریم الان زی و زندگی میکنیم زیست دیجیتال مهم ترین مسئله کنشگری بهنگام کنشگری بهنگام.
یعنی یک اتفاقی که می افتد یک.
لایو یک هنرمندی که منتشر میشه من عموما میرم سرچ میکنم پنج دقیقه بعد ده تا سایت زدم. چرا؟
چون این ده تا سایت توی رنکینگ گوگل هرکی سرچ بکنه مثلا توی دورهمی یه چیزی میگن.
شما ببینید سریع یه افرادی نشسته اند تایپ میکنند خبر میفرستن بالا.
حالا من تو خبرگزاری ها هم چون آشنا دارم و سابقه کار در خبرگزاری های مثلا فارس و تسنیم و اینها رو دارم وقتی نگاه میکنم میبینم که اینها اول میگن تیتر رو تایپ کن بفرست بالا بعد متن رو بزن میگیم چرا؟
میگه چون تیتر بره بالا توی ایندکس گوگل سرچ میشه اولین کسی که گذاشته بیشتر ارجاع میشه پس یه اتفاقی که می افتد.
حالا شما فرض کنید همین کلیپ.
مثلا خواننده ی امریکایی اگر باشه امریکا نشین اگر باشد انجمن باید ورود بهنگام داشته باشد. چرا؟
چون این خلاء بتواند یک نقشی را ایفا کند.
به معنای دیگر حضور رسانه ای تعجیلی نداشته باشد اما فکر شده سعی بکند حضور به هنگامی داشته باشد چنانکه شما دیدید.
متوسط کارایی مثلا آقای سرشار شاید Read more.
توی اینستاگرام ایشون ویو داشت و بیننده داشت اما همین که این کلیپ اون شب منتشر شد همون شب یک متنی رو با یک توصیه هایی برای والدین فرستادند.
این تقریبا پنج برابر شش برابر سایر متون ایشون ارجاع شد و من میتونم بگم راهگشا بود.
این نقش رو یک فرد تونست ایفا بکنه.
انجمنی که الحمدالله درون خودش ده ها شخصیت داره می تونه به عنوان یک بیانیه، به عنوان یک مطلبی، حتی اعضایی که این اعضا به اسم انجمن.
اعلام نظرهایی را بکنند.
ورود بهنگام در اتفاقات.
به نظر من خود انجمن را بیشتر می شناساند.
مخصوصا اگر انجمن.
الان شما فرض کنید توی حوزه این کلیپ مثلا ساسی مانکن همه راجع به خود کلیپ صحبت می کنند.
هیشکی حاکمیت را. نقد حاکمیت.
نقد حاکمیت سایبری.
چون ما بحث حکمرانی سایبری و حکمرانی رسانه ای داریم که ذیل فرودگاه مساله بسیار مهم است.
شاید به این برسند که یک بیانیه ای راجع به حکمرانی رسانه ای و لزوم بازنگری در آن مثلا انجمن بده.
نه الان از این به بعد باید به نظر من تو همون اوان این اتفاق می افتاد که حالا حالا اینارو ما بهش میگیم اکشن پیپر ها و نگارش های نگارش های اقدام گونه ای که یک اقدام حاکمیتی باشه.
اقدام پدر و مادرها چی باشه، اقدام بچه ها چی باشه بتونه به این نقش ایفا بکنه و یک کنشگری رسانه ای هم انجمن برای خودش نقش بداند و جلو بره به نظر من میتونه موثر باشه.
ممنون از زمانی که در اختیار قرار دادید و برای من افتخاری بود که در خدمت اعضای انجمن باشه.
خیلی ممنونم از شما.
ببخشید آقای دکتر من یه لحظه فقط میخواستم ببینم که چطور میتونیم با جناب آقای لسانی مرتبط باشیم یا در ارتباط باشیم؟
چون من یه سری سرفصلها توی ذهنم شکل گرفته که دوست دارم به خاطر انجمن این سرفصلها رو در واقع بهشون بپردازیم و به یه جایی برسونیم.
متشکرم از بحث خیلی خوبی که بود.
ممنون و خسته نباشید.
خیلی لطف دارید.
من صفحه اینستاگرامم که لسانی هست ام مخفف محمد لسانی. آخرش در اینستاگرام تشریف ببرید هم ویدیوهای بنده روی آپارات در بایو لینکش قرار داده شده که کانال سواد رسانه در آپارات بالای صد اثر و دوره و کارگاه و فیلم آموزشی هست که عزیزان اگر علاقه مند باشند میتوانند به صفحه اینستاگرام بروند و آپارات را ببینند.
از طرف دیگر تو دایرکت ها هم که می بینم و در خدمت شما عزیزان انشاالله هستند.
خیلی ممنون جناب آقای لسانی زحمت کشیدید لطف کردید و گذاشتید در خدمت انجام وظیفه بود.
ممنون از شما.
اطلاعات و دانش شما بعدا هم بتوانیم بهره مند شویم. خیلی ممنونم.
جناب آقای علیپور با حمایتی که کردند خانم شفایی از زحماتشون و آقای صارمی زحمات فنی و بقیه امور را و دوستانی که تشریف آوردند در این وبینار و باعث دلگرمی همه ما شدند. خیلی ممنون.
سپاسگزار از همه.
شب همگی بخیر.
ممنون و متشکر. خدانگهدار شما.
پیغام شما