قصه سختکوشی و خلاقیت یک مادر برای نجات ۷ دخترش
به رسم هر جمعه، به معرفی یک کتاب خانوادگی برای خانوادههای کتابخوان پرداختهایم. کتاب این هفته، «داستان اسرارآمیز هفت خواهر؛ داستانی از انگلستان» است که به موضوع امید، خلاقیت، همکاری و سختکوشی اشاره دارد.
به گزارش انجمن تخصصی کودک و رسانه به نقل از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «داستان اسرارآمیز هفت خواهر؛ داستانی از انگلستان» به قلم جورجیانا کیبل، یک کتاب مصور است از مجموعه «دنیا خانهی من است» که هرکدام از آنها افسانهای از سرزمینهای مختلف را روایت میکنند. خواندن متن این کتاب، همراه با دیدن تصاویر زیبایی که تکمیلکننده متن آن است، شما را با مادری مهربان، سختکوش، قوی و امیدوار آشنا میکند.
داستان این کتاب درباره خانوادهای است که هفت فرزند دختر دارد. هنگامی که پدر خانواده که کارمند راهآهن است، از دنیا میرود، خانواده در غم بزرگی فرو میرود. آنها دو روز تمام به عزاداری و گریستن مشغول میشوند و همانطور که در بیرون از خانه باران میبارد، اشکهای آنان نیز باریدن میگیرد؛ اما مادر خانواده که زن استوار، قوی و امیدواری است قصه این کتاب را در روز سوم اینگونه آغاز میکند:
«اما روز سوم که شد، مادر گفت: «دیگر بس است. زندگی باید ادامه داشته باشد. پدرتان راضی نمیشود ما گرسنه بمانیم. بِث، عزیزدلم، گاو را بدوش. جنی، دختر قشنگم، گوسفندها را ببر بالای تپه تا کمی بچرند. بقیهی عروسکهای خوشگل من، اگر نمیخواهید گرسنه بمانیم، به باغچه بروید چون حالا بیشتر از همیشه به آن نیاز داریم. آنها گاو را دوشیدند، سیبزمینیها را از توی زمین درآوردند و از درخت چند سیب چیدند. مادر با حقوق کمی که از شرکت راهآهن میگرفت، میتوانست آرد، شکر و چای بخرد؛ اما برای خریدن اسباببازی یا کفش و لباس نو یا حتی پارچهای که با آن برای دخترها لباسهای نو بدوزد پولی نمیماند.»
از اینجای داستان شما شاهد خلاقیتهای مادر خانواده خواهید بود؛ خلاقیتی که باعث شده است او در زمان تنگدستی و نداشتن توانایی برای تهیه پارچه و لباس نو، هر بار همان لباسهای کهنه و قدیمی را طوری به لباسی برازنده و زیبا برای دخترانش تبدیل کند که تمام افراد دهکده انگشت به دهان بمانند.
کتاب مصور «داستان اسرارآمیز هفت خواهر؛ داستانی از انگلستان»، فرایند خلاقیت و سختکوشی مادری مهربان و امیدوار در کنار هفت دخترش را روایت میکند که از طریق خیاطی سعی در حفظ خانواده و بهبود زندگی فرزندانش دارد. مادران همیشه فوقالعادهاند؛ ولی زمانی خارقالعاده میشوند که در موقعیت بحرانی و غیرمنتظرهای قرار بگیرند. آن زمان است که با خلاقیت، تواناییهای خود را نمایان میکنند.
در بخشی از متن این کتاب میخوانیم:
«داماد جوان از جایش برخاست، گلویی صاف کرد و گفت: «مادرزن عزیزم! میدانم که حالا عضو خانوادهای هستم که هیچوقت گرفتار فقر نمیشود. چون شما از چیزهای کهنه و فرسوده چیزهای نو و عالی میسازید! ولی میخواهم چیزی را بدانم. وقتی آن روبانهای قشنگی که امروز برای دخترها درست کرده بودید کهنه و پاره شوند، دورشان می اندازید؟»
مادر گفت: «معلوم است که دور نمیاندازم. هنوز با آنها خیلی کارها میشود کرد.»
پسر پرسید: «با آنها چه کار میشود کرد؟ از آنها دکمه درست میکنید؟ از آنها زیلو میبافید؟ یا شاید با دوختن آنها به هم، لحاف چهلتکهای برای نوزادها درست میکنید؟ شاید هم درزهای کلبه را با آنها پر میکنید تا از وزش باد جلوگیری کنید؟»
– بله همهی این کارها را خواهم کرد.
اطلاعات بیشتر:
کتاب «داستان اسرارآمیز هفت خواهر؛ داستانی از انگلستان» به قلم جورجیانا کیبل با تصویرگری آمنه اربابون و ترجمه ابراهیم عامل محرابی از سوی انتشارات پرنده آبی (واحد کودک و نوجوان انتشارات علمی و فرهنگی) در ۳۲ صفحه مصور رنگی و به بهای ۲۰ هزار تومان برای کودکان بالای ۷ سال منتشر شده است.
پیغام شما