چرا فعالان ادبیات کودک نقد را به رسمیت نمیشناسند؟
عضو هیات علمی نخستین جشنواره کتاب و کودک و نوجوان میگوید: ادبیات کودک و نوجوان در سالهای اخیر به لحاظ زبانی افت داشته است، فعالان این عرصه نقد را به رسمیت نمیشناسند و پیوندهای آنان با ادبیات کلاسیک قطع شده است.
به گزارش انجمن تخصصی کودک و رسانه به نقل از خبرگزاری تسنیم، ادبیات کودک و نوجوان در ایران سابقهای دیرین ندارد، تولدش به سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ بازمیگردد، پس از انقلاب ادبیات کودک و نوجوان هم کمّی و هم کیفی رشد کرد. نویسندگان جدیدی در این سالها پا به این عرصه گذاشتند و محتواهای جدید یکی پس از دیگری به بازار عرضه شد، تا جایی که دهه ۶۰ و ۷۰ را دوران طلایی ادبیات کودک و نوجوان میدانند.
اما بعد از آن این ادبیات اگرچه بهلحاظ کمّی از رشد قابلتوجهی برخوردار شد، اما هرگز بهلحاظ کیفی به دوران پرشکوهش یعنی دهه ۶۰ و ۷۰ بازنگشت و حتی به آن نزدیک نیز نشد.
هرچه از دهه ۶۰، دورانی که از آن با عنوان سالهای طلایی ادبیات کودک و نوجوان ایران یاد میشود، فاصله میگیریم، ادبیات این حوزه هر سال لاغرتر و نحیفتر میشود و دستانش برای عرضه آثار تأثیرگذار خالی و خالیتر، گویی خود فعالان این حوزه نیز دلخوش به هریپاترها و اسپایدرمنهایی هستند که از قلعههای ذهن کودکان ایران بالا میروند و آن را فتح میکنند.
در مقابل رخوت ادبیات کودک ایران، ادبیات ترجمهای عموماً از داستانهای غربی بازار خود را یافته و اغلب در کنج کتابخانههای کودکانمان جا خوش کردهاند. گزارههای مختلفی را میتوان جلوی این پرسش قرار داد؛ “چرا ادبیات کودک و نوجوان پس از پیمودن مسیری موفق در دهه ۶۰ و ۷۰ به این جایگاه رسیده است؟ چرا دیگر شاهد ظهور و بروز نویسندگانی چون مرادی کرمانی، رحماندوست، سرشار ، فرهاد حسنزاده و… در این ادبیات نیستیم؟ چرا به بومیسازی ژانرهای مطرح امروز ادبیات کودک و نوجوان در دنیا نپرداختهایم و در غیاب ما در این بازار، ذهن و روان کودکان و نوجوانمان با چه محتوایی پر میشود؟”.
کارشناسان در پاسخ به این پرسشها دلایل مختلفی را ذکر میکنند، از دلایل اقتصادی که ناشر را بهسمت بازار ترجمه سوق میدهد تا بیانگیزگی نویسندگان برای تولید و خلاقیت در نویسندگی.
آسیبهای ادبیات کودک و نوجوان در دو سال اخیر به صورت پررنگتر توجه مسئولان را به خود جلب کرده است، رهبر انقلاب در رأس مسئولان نظام، در بازدید سال گذشته از نمایشگاه کتاب بر توجه به این موضوع تاکید کردند، رئیسجمهور شهید نیز پس از این بازدید در بازدید از بخش کودک نمایشگاه کتاب بر لزوم توجه به تولید ر این عرصه تاکید کرد. موضوعی که از سوی وزارت ارشاد پیگیری شده و منجر به تاسیس جایزهای بنام جایهز کتاب کودک و نوجوان شد، جایزهای که پیشبینی میشود، نخستین دوره آن مرداد ماه سال جاری برگزار شود و همان بخش منفک شده کودک و نوجوان از جایزه کتاب سال است که به صورت گستردهتر برگزار و البته تنها توجه بر تالیف دارد و ترجمه در آن جایی ندارد.
خبرگزاری تسنیم در آستانه برگزاری این رویداد با سیداحمد میرزاده شاعر و نویسنده کودک و نوجوان که عضو هیات علمی جایزه کتاب کودک و نوجوان نیز شده است، به گفتوگو نشسته است، میرزاده در این گفتوگو، وضعیت ادبیات کودک و نوجوان را خوب ارزیابی کرده و البته از آسیبهایی محتوایی نیز نام برده است. این گفتوگو به شرح ذیل است:
بهباور منتقدان و کارشناسان ادبیات کودک و نوجوان ما هرچه از سالهای طلایی دهه ۶۰ و ۷۰ فاصله میگیریم، ادبیات با افول بیشتری مواجه میشود، دیگر خبری از کارهای شاخص در حوزه کودک و نوجوان نیست، بازار از آن ترجمهها شده و نویسندگان نیز از دوره شاخص خود دور شدهاند. نظر شما در این زمینه چیست؟
این درست است که در ادبیات کودک و نوجوان آسیبهایی وجود دارد، اما روند کلی ادبیات کودک و نوجوان ما روندی رو به رشد است، اگر شاخص را میزان تولیدات قرار دهیم، اگر شاخص را میزان و تعداد نویسندگانی که در این عرصه فعالیت میکنند، قرار دهیم و آن را با دورهها و دهههای گذشته مقایسه کنیم، میبینیم که در دهه ۶۰ در شعر کودک شاید ده شاعر داشتیم که رد دهه ۷۰ به ۳۰ تا ۴۰ نفر رسید و اکنون بیش از ۲۰۰ شاعر تخصصی کودک و نوجوان داریم. همچنین اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در سال تاسیس که اواخر دهه ۷۰ بود، جمعیتی حدود ۲۰۰ نفر بود، اما اکنون به ۷۰۰ نفر رسیده است.
بنابراین در وضعیت کلی ما با رشد مواجه هستیم، مثلاً در حوزه نشر پرفروشترین کتابها در نمایشگاه کتاب تهران متعلق به حوزه کودک و نوجوان بود، هم به لحاظ شمارگان و هم به لحاظ قیمت. این روند، روند خوبی است، علاوه بر آن در سالهای اخیر، برخی آثار ادبیات کودک و نوجوان ما به زبانهای دیگر هم ترجمه شده و در برخی کشورها مورد استقبال قرار گرفته است.
لذا وضعیت کلی، وضعیت خوبی است، اما برخی از آسیبها هم وجود دارد، که به دلیل مشکلات اقتصادی گریبانگیر حوزه کودک و نوجوان شده است، مثلا رشد روزافزون کتابهای ترجمه در بازار نشر، طبیعتاً یک ناشر برای انتشار یک کتاب ترجمه نه قرار است، حقالتالیف بپردازد، نه هزینه تصویرگری و… تنها یک هزینهای برای ترجمه میپردازد. بنابراین هزینههای کمتری میکند و در مقابل همان سود را میبرد.
یکی از آسیبهایی که آمارهای نشر آن را نشان میدهد، رشد تجدید چاپیها نسبت به چاپ اولیهاست، که در حوزه کودک و نوجوان در سالهای گذشته نگرانی جدی ایجاد کرده است، بسیاری یکی از مشکلات این حوزه را چنین موضوعی میدانند؟
در خصوص تجدیدچاپ من نظرم با شما متفاوت است، اگر ناشران به موضوع تجدیدچاپ توجه کنند، امر مثبتی است، نباید به کتاب به عنوان یک کالای یکبار مصرف نگاه شود، کتاب باید در چرخه تولید وجود داشته باشد، گاهی کتابهایی هستند که نسلهای مختلف آن را میخوانند و به نوعی تبدیل به آثار کلاسیک ادبیات کودک و نوجوان ما میشود، اتفاقا من فکر میکنم، یکی از مشکلاتی که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان ما وجود دارد این است که کتابها در چاپ اول میمیرند و به چاپهای بعد نمیرسند.
این مشکل تولید است، تولید ما پشتوانه ندارد، تبلیغ و ترویج ما ضعیف است، روند طبیعی و مطلوب این است که ما به جایی برسیم که تجدید چاپ چندین برابر چاپ اول باشد.
نگاه مثبت شما به وضعیت ادبیات کودک و نوجوان جای قدردانی دارد، اما مهمترین آسیب این عرصه را چه میدانید؟
به نظر من مهمترین مشکل حالت بیسامانی و وجود نداشتن یک جریان سالم برای نقد و آموزش است که موجب شده تا در گروههای سنی پایین به طور خاص در حوزه شعر ما عقبرفت داشته باشیم، به ویژه از نظر مسائل ادبیات متن.
مثلا به طور خاص در حوزه شعر کودک و نوجوان، شاعران کودک در سالهای اخیر تخیل هماهنگتری با مخاطب کودک دارند، کشفهایی که میکنند، کشفهای شاعرانهای است، اما به طور چشمگیری به نظر من زبان شعر نسبت به دهههای گذشته افت کرده است، بیمبلاتی در استفاده از زبان دیده میشود، همچنین تسلطی که یک شاعر یا نویسنده باید در استفاده از کلماتی که به کار میبرد، به لحاظ جایگاه در متن و گستردگی واژگانی نیز ضعیف است.
به نظر من جریان مستمر و پویایی در حوزه نقد نداریم، در حوزه آموزشهای ادبیات کودک و نوجوان ضعیف هستیم، جریان مناسبی در این حوزه وجود ندارد و فعالان ادبیات کودک هم شاید نقد را به رسمیت نمیشناسند، پیوند شاعران و نویسندگان کودک ونوجوان با ادبیات کلاسیک قطع شده است، هم آبشخورهای ذوقی و فکری آنها با ادبیات کلاسیک قطع شده و هم تنها آثار نسلهای خود و همسطح خود را مطالعه میکنند.
شما اخیراً عضو هیات علمی نخستین جایزه ملی کتاب کودک و نوجوان شدهاید، اینکه جایزهای تخصصی برای ادبیات کودک و نوجوان راهاندازی شود، را چه اندازه در رفع آسیبهای این حوزه مثمر ثمر میدانید؟
در این چهل و اندی سال پس از پیروزی انقلاب، همیشه ادبیات ما به لحاظ کمیت و کیفیت رو به رشد بوده و جشنوارههای متعددی هم در کشور ما در حوزه کودک و نوجوان برگزار شده است، نهادهای مختلفی چون کانون پرورش فکری، نشریات سلام بچهها، سروش نوجوان و … جشنوارههایی را برگزار میکردند، که البته شمول و گستردگی لازم را نداشتند، برخی از این ها یا رو به خاموشی رفتند یا خیلی کمفروغ شدند، برخی از این جشنوارهها تعطیل شدند، حتی جشنواره کتاب سال کانون که سالها برگزار میشد، حالا رو به تعطیلی رفته و در یکی دو سال اخیر با عنوان «مرغک زرین» شروع به کار کرده است و افتان و خیزان به پیش میرود.
جشنوارهای مثل قلم زرین یا شعر فجر برای اینکه این خلاء را دیدند، بخشی از جشنواره را به کودک و نوجوان اختصاص دادند.
بنابراین اگر ما برای ادبیات کودک و نوجوان ارزش قائل هستیم، باید جایزهای در تراز جمهوری اسلامی داشته باشیم، جای چنین جشنوارهای خالی بود و با هیج کدام از جشنوارههای قبلی قابل مقایسه نیست، هم از لحاظ گستره پوشش و کاری که دیده شده است، این جشنواره میتواند در درازمدت به پرکردن خلاءها بپردازد. ما در هیات علمی و در کارگروههای تشکیل شده متوجه این خلاءها هستیم و برای رفع آنها برنامهریزی میکنیم.
/
پیغام شما