ضعف اصلی داستانهای دینی ما در عناصر داستان، زبان و موضوع است
یک پژوهشگر ادبیات دینی کودک و نوجوان گفت: نتیجهای که ما از پایاننامه «بررسی تطبیقی داستانهای برگزیده دینی کودک فارسی و انگلیسی» دریافت کردیم، نشان میداد ضعف اصلی داستانهای دینی ما در حوزه عناصر داستان، زبان و موضوع است.
به گزارش انجمن تخصصی کودک و رسانه به نقل از ایبنا، مریم کمالیپور راوری: به مناسبت عید غدیر خم که برای مسلمانان بهویژه شیعیان بسیار مهم است، به بررسی کتابهایی پرداختیم که به نحو مستقیم یا غیرمستقیم به امام علی (ع) مرتبط بودند و آنها را به مخاطبان معرفی کردیم. این روند باعث شد تا بخواهیم چند گام فراتر برویم و پای صحبت یک پژوهشگر ادبیات دینی کودک و نوجوان بنشینیم و از او درباره وضعیت کلی تولیدات دینی کودک و نوجوان سوال کنیم.
سیده مریم کریمی شهیدی، متولد ۱۳۷۰ است. او در سال ۱۳۸۸ وارد رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز شد و از دوره کارشناسی، کار روی ادبیات دینی کودک و نوجوان را آغاز کرد؛ اما در سال ۱۳۹۲، پس از ورود به مقطع کارشناسی ارشد و انتخاب گرایش ادبیات کودک و نوجوان، مطالعات و پژوهشهای خود را به صورت جدی در حوزه ادبیات دینی کودک و نوجوان ادامه داد و پایاننامه کارشناسی ارشد خود را نیز در همین حوزه و با موضوع «بررسی تطبیقی داستانهای برگزیده دینی کودک فارسی و انگلیسی» به انجام رساند. همچنین، شهیدی در دو دوره جشنواره کتاب سال ادبیات دینی کودک و نوجوان که به همت گروه ادبیات کودک دانشگاه شهید بهشتی برگزار میشد، به عنوان داور حضور پیدا کرد.
در ادامه، گفتوگوی ایبنا با این پژوهشگر ادبیات دینی کودک و نوجوان را میخوانید. شهیدی در ابتدا، درباره وضعیت کنونی ادبیات دینی کودک و نوجوان گفت: اگر بخواهم درباره وضعیت کنونی ادبیات دینی توضیح دهم باید بگویم که ما در حال گذار از دورهای هستیم که در آن همواره علاقه به کلیشهپردازیها و تکرار موضوعات و مفاهیم بوده است؛ تلاش برای اینکه مطمئن شویم کودک، پیام ما را گرفته و توانستهایم به صورت مستقیم مطالب مدنظرمان را به او انتقال دهیم. این رویکرد، روند سالیان بسیاری در ادبیات دینی کودک و نوجوان ما بوده و البته هنوز هم باقی است؛ اما مدتی است با توجه به دانشگاهیشدن ادبیات کودک و نوجوان و پژوهشهای متعددی که دانشجویان در حوزه ادبیات دینی کودک انجام دادهاند، آسیبهای کار مشخص شده است. خیلی از نویسندگان انتقادها را میپذیرند و به دنبال بازبینی و پیشرفت در آثار خود هستند و خداراشکر شرایط تا حدودی به سمت اصلاح عملکردها در ادبیات دینی کودک پیش میرود. نویسندههای دغدغهمند زیادی داریم که در این حوزه فعالیت میکنند و وقت، زندگی و تمام تلاششان را در این حوزه به کار میگیرند تا بتوانند مفید عمل کنند.
این پژوهشگر درخصوص اصلیترین مشکل ادبیات دینی کودک و نوجوان، افزود: ضعف اصلی ما در حوزه ادبیات دینی کودک و نوجوان نداشتن شناخت دقیق از مخاطب است. ما مخاطب امروزمان را نمیشناسیم، برای او ایدههای جدید و سوژههای ناب نداریم و به طور کلی، مخاطب را دستکم میگیریم. انگار مدام میخواهیم مطمئن شویم کودک پیام ما را گرفته است، انگار میخواهیم همهچیز را خودمان توضیح دهیم و نتیجه را شفاف و واضح برای کودک بیان کنیم؛ در صورتی که ما باید این را در نظر داشته باشیم کودک درک دارد، شعور دارد و تفکر میکند و قطعاً با توجه به فطرت پاکی که دارد خودش مطلب را با هدایت ما برداشت خواهد کرد. اگر از داستانی که نوشتهایم مطمئن هستیم، اگر از خلق سوژه خود مطمئن هستیم، باید اجازه دهیم کودک راه خود را در داستان پیدا کند و نتیجه را خودش کشف کند تا داستان اثرگذار شود.
او افزود: همانطور که گفته شد، درست است که فعالان این حوزه به واسطه پژوهشها و تعامل با مخاطبان خود، متوجه آسیبها شدهاند؛ اما این روند هنوز در بستر جدید خود تکامل نیافته است. به این معنا که ادبیات دینی کودک و نوجوان در حال گذار از کلیشهپردازیها به سمت سوژههای جدید، زبان سادهتر و محتوایی جذابتر برای انتقال مفاهیم دینی به کودکان است. افزون بر نکتههای پیشین، نادیدهگرفتن عنصر تخیل برای خلق داستانهای تخیلی و جذاب دینی مسئله بسیار مهمی است. داستانهای تخیلی دینی ظرفیت بسیاری برای خلق سوژههای جدید دارند.
سیده مریم شهیدی نظر خود را در مورد سوژههای داستانهای دینی کودک و نوجوانِ امروز اینگونه بیان کرد: سوژه، مسئله بسیار مهمی است و ما کمتر به آن توجه میکنیم؛ در حالی که بسیار به آن نیاز داریم. نتیجهای که ما از پایاننامه «بررسی تطبیقی داستانهای برگزیده دینی کودک فارسی و انگلیسی» دریافت کردیم، نشان میداد ضعف اصلی داستانهای دینی ما در حوزه عناصر داستان، زبان و موضوع است. سوژه و موضوع داستان، میتواند در جذب مخاطب بسیار کمککننده و مؤثر باشد. سوژه مسئلهای است که ما بسیار از آن غافل هستیم و به سمت تکرار موضوعات گذشته میرویم؛ درواقع آن ایده خلاق و آن تخیل قوی که باید در سوژهیابی وجود داشته باشد خیلی کم در آثار به چشم میخورد. در حوزه سوژههای جذاب داستانهای دینی هرچه فکر میکنم باز ذهنم به سمت سوژههای آثار کلر ژوبرت میرود؛ بهویژه درخشانترین آنها در حوزه زندگی امام حسین (ع) و پرداختن به جنبههای متفاوتی از قیام عاشوراست. ما نمونههای بسیاری از بازنویسی داستانهای عاشورا داریم؛ اما ژوبرت به نحو دیگری به این ماجرا پرداخته است. در داستان «چرا؟ چرا؟ چرا؟» یا در داستان «نذری پرپرک» یا هرکدام از داستانهایی که او در این حوزه نوشته است، نگاهش جای متفاوتی از قضیه را دیده است.
شهیدی درباره آخرین سوژه خلاقانه و خوبی که در مطالعات خود به آن برخورده است، گفت: اگر بخواهم آخرین سوژههای جدیدی را که در داستانها دیدهام نام ببرم، از سوژه داستان «هیچی، هیچی برای خدا» باز هم به قلم کلر ژوبرت بسیار لذت بردم؛ از اینکه مسئله را اینقدر ملموس برای کودک بیان کرده است. این کتاب خیلی ساده و با زبان کاملاً کودکانه به مبحث روزهداری پرداخته است.
سیده مریم شهیدی درباره موانعی که بر سر راه تولید آثار باکیفیت و خواندنی دینی برای کودک و نوجوان وجود دارد، عنوان کرد: به نظر من، یکی از مهمترین موانع دانش ناکافی است. بسیاری از نویسندگان، دانش جامعی از ادبیات، دین و کودک ندارند. آگاهی از این سه مورد در خلق یک اثر دینی باکیفیت بسیار مؤثر است؛ اما متاسفانه به این مسئله به طور جدی توجه نمیشود. مورد دیگر، رویگردانی بسیاری از خانوادهها و دلزدگی آنها از داستانهای دینی است. بسیاری از انتشارات و حتی کتابفروشیها برای چاپ و فروش آثار دینی اقبالی ندارند. این مسئله بسیار ناراحتکننده است و باید دربارهاش درنگ کرد؛ از این جهت که در این حوزه چه گذشته که این نتیجه را به بار آورده است. من فکر میکنم با بیشترشدن نگارش آثار موفق دینی شاید این مشکل برطرف شود.
او درباره لزوم تقویت روحیه نقدپذیری در نویسندگان این حوزه افزود: مانع دیگر این است که گاهی نویسندگان عزیز، نقدهای ما را برنمیتابند و از نظر آنها فروش بالای کتابها و استقبالی که از کتابهایشان شده، نشاندهنده کار موفق آنها بوده است؛ ولی گاهی آنچه آمارها نشان میدهد با آنچه ما در علم ادبیات کودک میشناسیم، مغایرت دارد؛ بنابراین اگر نویسندگان عزیز ما، بیشتر سعهصدر داشته باشند و صحبتهای ما را به عنوان کسانی که واقعاً به فکر اصلاح وضعیت موجود هستیم، نه به دنبال اعمال سلیقه شخصی و منفعتطلبی، گوش دهند، کیفیت تولیدات این حوزه رو به بهبود خواهد رفت؛ مثلاً وقتی ما توضیح میدهیم که غیرمستقیمگویی از بیان مستقیم اثرگذارتر است، به دلیل شناختی است که از کودک داریم. البته تعداد این نویسندگان بسیار اندک است. بیشتر نویسندگان با پژوهشگران همکاری دارند و استقبال میکنند و همواره خودشان جویای این هستند که این ارتباط شکل بگیرد.
این پژوهشگر تعدادی از آثار دینی کودک و نوجوان را که با استانداردهای علمی و زیباییشناختی این حوزه مطابقت دارند، به مخاطبان ایبنا معرفی کرد و گفت: به لطف خدا در دو سالی که به همت مریم جلالی، استاد دانشگاه شهید بهشتی و انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی، جشنواره کتابهای دینی سال کودک و نوجوان برگزار شد، تعدادی از آثار برتر سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ معرفی شدند که از استانداردهای مقبولی برخوردار بودند. همچنین کتاب طاهره ایبد با عنوان «پیغامی برای ابر پنبهای» داستانی است که بسیار درباره آن صحبت شده و جزو آثار خوب این حوزه است. آثار دیگری نیز وجود دارد که از نمونههای موفق و جدید هستند: مانند «لینالونا»، «مثل تو بانوی من فاطمه»، «یک داستان دنبالهدار»، «برای مولا علی»، «قطره های ریزریزو»، «نذر مخصوص»، «هدیه بادامک»، «نذری نینی مورچه»، «مسافران شب برفی»، «صدای دل پیربابا» و «حرف رمزی ممزی» از آثار کلر ژوبرت، «علی یارت پهلوان»، «پرپرک»، «هوهوچی و راز دریا»، «گلاب دوآتشه»، «فقط کمی یواشتر»، «مثل باران» و «راحوما» از آثار فرزانه فراهانی، «ننه اربعین و ساک عجیبغریب»، «چیک، چیک، چیک»، «آسیاب بچرخ»، «کوهی که خندهرو بود»، «اوه خیلی بزرگتر، بلورک»، از آثار سنا ثقفی، «شبدر و پیراهن گلی» به قلم زهرا زرگر، «مجموعه ستارههای دوستداشتنی» و «بازیگر پنجم» به قلم محسن هجری، «پیغامی برای ابر پنبهای» به قلم طاهره ایبد، «یکی بود» نوشته سوسن طاقدیس، «رمضان» نوشته بابک صابری و آثار نوجوانی همچون «راه و چاه» اثر شهرام شفیعی، «راز آن بوی شگفت» اثر فریبا کلهر، «دختر ماه» اثر سارا عرفانی و «غایب» اثر حسن بیانلو.
شهیدی در ادامه بیان کرد: در جریان هستم که بسیاری از دوستان نویسنده پرتلاش ما پیوسته در حال بحث و بررسی در این حوزه، برای خلق اثری استاندارد و ناب هستند و دائم در حال نگارش، مطالعه و تعامل با مخاطبان خود. همه اینها به یاری خداوند، نشان از آیندهای خوب دارد. من از کلر ژوبرت عزیز و ناصر نادری که واقعاً در این حوزه دغدغهمند هستند بسیار آموختهام. همچنین لازم میدانم از استادم سعید حسامپور تشکر کنم که در تمام سالهایی که در حوزه ادبیات دینی کودک و نوجوان فعالیت کردم، همواره حامی و مشوق بود.
پیغام شما