ما فراخوانده شدهایم که به درمان زخمهای زمین کمک کنیم
به مناسبت روز جهانی بیابانزدایی، به معرفی کتاب «درختان صلح» پرداختهایم.
به گزارش انجمن تخصصی کودک و رسانه به نقل از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) روز جهانی مبارزه با بیابانزایی و خشکسالی، مراسمی است که هرسال در ۱۷ ژوئن از سوی سازمان ملل برگزار میشود. هدف این نامگذاری، افزایش آگاهی از وجود بیابانزایی و برجستهکردن روشهای جلوگیری از بیابانزایی و بهبود وضعیت خشکسالی است. بیابانزایی نوعی از تخریب زمین است که در آن منطقه، زمین، به صورت کاملاً مشهود و ملموس، خشک و غیرقابل زراعت میشود و معمولاً آب، پوشش گیاهی و حیات وحش خود را نیز از دست میدهد. شاید فکر کنید که بیابانزایی تنها منجر به خشکشدن قسمتی از زمین میشود و نقشی در سرنوشت و روزگار آدمیان ندارد؛ اما به جز پیامدهایی همچون از بین رفتن پوشش گیاهی، گرد و خاک زیاد در یک منطقه، کمشدن بارندگی، فرسایش خاک، نبود حاصلخیزی زمین، افت آبهای زیرزمینی و از بین رفتن حیات وحش آن منطقه، باید منتظر معضلاتی همچون بیکاری، گرسنگی، فقر و مهاجرت ناشی از بیابانزایی نیز که همگی در اثر این پدیده رخ میدهند باشیم.
در مقابل معضل جهانی بیابانزایی، مفهومی با عنوان «بیابانزدایی» وجود دارد. بیابانزدایی به معنای جلوگیری از بیابانیشدن زمینهایی است که در اثر فعالیتهای مخرب انسان در معرض بیابانیشدن قرار دارند، نه از بین بردن بیابانهای طبیعی موجود؛ زیرا بیابانها زیستبومهایی ارزشمند با جانوران، گیاهان و چرخههای زیستی منحصربهفرد هستند که میلیونها سال است بر کره زمین حضور دارند. آنچه کره ما را تهدید میکند گسترش بیابانها و بیابانیشدن مناطقی است که پیش از این جنگل، تالاب و غیره بودهاند. بیابانزایی به دلایل مختلفی همچون بهرهبرداری بیش از حد از منابع آب و خاک از طریق فعالیتهای کشاورزی، چرای بیش از حد دام، قطع درختان و جنگلزدایی، آبیاری و زهکشی نامناسب، تغییرات اقلیمی، بروز سیلابهای شدید و خشکسالیهای متناوب رخ میدهد.
همه ما میدانیم که نجات محیط زیست به مثابه نجات انسان است. درختان و گیاهان نقش مهمی در حیات بهتر انسانها دارند و قطعکردن هر درخت به مثابه کشتن یک انسان است. امروزه زنان و مردان بسیاری به پویشهای دفاع از طبیعت و محیط زیست پیوستهاند و از بین این حافظان محیط زیست، زنان و مردان برجستهای هم ظهور کردهاند. شناختهشدن و شهرت این زنان و مردان، تنها وابسته به تلاششان نیست. آنچه آنها را از دیگران متمایز میکند، جسارت و مهمتر از آن خلاقیتشان است؛ زیرا آنها راهها و شیوههای نویی را برای حفظ محیط زیست ارائه کردهاند.
وانگاری ماآتای هم یکی از همان محافظان خلاق محیط زیست است. داستان زندگی او روایتی درخشان از عشق، نگرش و اراده زنی است که منشأ تغییری بزرگ در کشور کِنیا شد. کتاب «درختان صلح» از انتشارات میچکا که قصه کوتاهی از زندگی وانگاری ماآتای، فعال مبارزه با بیابانزایی در کنیا است، انتخابی مناسب برای بلندخوانی با بچههاست؛ زیرا آنها میتوانند با شنیدن این داستان، الگوی تابآوری و خلاقیت، برای چگونهساختن کشور خود را، از وانگاری یاد بگیرند. همچنین دختران ما میتوانند با شناختن وانگاری و فعالیتهای او، بدانند که چطور یک زن، میتواند با اراده خود، سرزمینش را سبز کند. کتاب «درختان صلح» میتواند گزینه مناسبی باشد برای اینکه بچهها قدر طبیعت و محیط زیستشان را بهتر و بیشتر از قبل بدانند. برای اینکه با داستان این کتاب آشنا شوید و داستانی واقعی از تبدیلشدن یک زمین برهوت به زمینی سرسبز در قاره آفریقا بشنوید، کافی است تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
وانگاری ماآتای در سال ۱۹۴۰، در روستایی حاصلخیز زیر چتر درختان سرسبز، در سایه کوه کنیا به دنیا آمد. دوران کودکی وانگاری به کشاورزی در کنار مادرش میگذشت. او که در مدرسه دانشآموز درخشانی بود، بورسیه کِنِدی را به دست آورد و در دانشگاههای آمریکا پذیرفته شد. در آمریکا، او دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم زیستی را گذراند. او با تحصیل در دانشگاه نایروبی، اولین زنی در شرق آفریقا بود که مدرک دکتری گرفت و در دانشگاه تدریس کرد و به عضویت مجلس کنیا نیز درآمد. ۶ سال بعد از اینکه وانگاری تحصیلاتش را تمام کرد و به وطن خود، کنیا بازگشت، تغییرات محیطی که قبلاً آن را به سرسبزی میشناخت و زمینهای خشک و بیآب و علفی که دیگر محصول نمیدادند او را بهتزده کرد. در آن منطقه هزاران درخت را بریده بودند تا به جایشان ساختمان بسازند؛ بیآنکه درختان جدیدی را به جای آنها بکارند. وانگاری همانطور که اشک میریخت، دائم با حیرت از خود میپرسید «آیا کنیا دارد به بیابان تبدیل میشود؟». همین دغدغه باعث شد تا او در سال ۱۹۷۷، در روز جهانی محیط زیست در حیاط خانهاش ۹ درخت بکارد و به این ترتیب جنبش کمربند سبز را آغاز کند.
جنبش کمربند سبز، واکنشی بود به قطع درختان و جنگلزدایی در وطنش. او شاهد تغییرات زیادی در زندگی روزمره مردم، بهویژه در میان زنان روستایش بود. بعضی از پیامدهای این تخریبها عبارت بودند از کمبود هیزم، فرسودگی خاک و کمبود آب آشامیدنی بهداشتی. بیابان کمکم در سرزمین کنیا گسترش یافت و به مزارعی که روزگاری محل رشد و نمو محصولات کشاورزی و درختان بودند، دست انداخت. وقتی نشاهایی که وانگاری حیاط خانه خودش کاشته بود، ریشه دواندند و رشد کردند، او برای کاشتن درختان بیشتر شوق پیدا کرد. او در گفتوگو با زنان روستا، به آنها نشان داد که کاشتن درخت کار مفیدی است. برای همین به تکتک زنان آن روستا یک نشا داد و به آنها گفت: «باور کنید اگر دوباره درخت بکاریم، زندگیمان خیلی بهتر خواهد شد. چون ما بذر امید را میکاریم.». او نام زنانی را که در کاشتن درختان بومی داوطلب بودند، در فهرستی نوشت و آن زنان، نشاها را در سراسر روستا، در ردیفهای طولانی کاشتند: درست مثل کمربندی سبز، روی زمین.
دولتمردانی که این کار وانگاری را میدیدند، میخندیدند و میگفتند: «این کار زنان نیست؛ درختکاری کار جنگلبانان آموزش دیده است.»؛ اما زنان، بیاعتنا به این ریشخندها، به کاشتن ادامه دادند و به همین ترتیب، تا سال ۲۰۰۴، ۳۰ میلیون درخت کاشته شد، ۶ هزار قلمستان به وجود آمد و درآمدِ ۸۰ هزار نفر از ساکنان آن منطقه افزایش یافت. خبر سرسبزشدن دوباره روستای وانگاری خیلی زود همه جا پیچید و این جنبش به بیش از ۳۰ کشور آفریقایی گسترش پیدا کرد. در این زمان بریدن درختان همچنان ادامه داشت؛ اما وانگاری که تصمیم داشت مثل یک درخت بلوط استوار و نیرومند در برابر این کار بایستد و از درختان کهنی نیز که هنوز باقی مانده بودند محافظت کند، از دولتمردانی که با فعالیتهای محیط زیستیاش، سد راه آنها شده بود و آنها مخالف فعالیتهای وانگاری بودند، کتک خورد و به عنوان آشوبگر به زندان انداخته شد. وانگاری معتقد بود آنها بیش از ساختمانهای اداری به پارک نیاز دارند؛ پس برای همین با سربلندی مقاومت میکرد و میگفت: «حتی اگر تنهای تنها هم باشی باید کار درست را انجام بدهی.»؛ اما وانگاری دیگر تنها نبود؛ نشاهایی که زنان دیگر به تبعیت از پویش وانگاری در جایجای کشور میکاشتند، ریشه دواندند، قد کشیدند و به نهال تبدیل شدند و بدین ترتیب ۳۰ میلیون درخت مناطق بیابانی را دوباره پر کرد و کنیا به همت وانگاری و ارتش زنان درختکار او دوباره سرسبز شد. در سال ۲۰۰۴ وانگاری ماآتای به دلیلِ خدماتش به صلح جهانی، از طریق جنبش کمربند سبز، برنده جایزه نوبل صلح شد.
در آفریقا، درخت نماد صلح است. وقتی وانگاری خبر برندهشدن خود را شنید، نخستین کاری که انجام داد این بود که در دامنه کوه کنیا درختی را به یادگار کاشت. او در سخنرانیاش به مناسبت دریافت جایزه نوبل گفت: «ما فراخوانده شدهایم که به درمان زخمهای زمین کمک کنیم، تا از این راه بر زخمهای خودمان مرهم بگذاریم؛ ما فراخوانده شدهایم که همهی موجودات را با تمام تنوع، زیبایی و شگفتیشان در آغوش بکشیم.».
امید است که فرزندان ایران نیز با خواندن ایندست از داستانها و گرامیداشت این مناسبت، به همت والدین و مربیان، به سرسبزی و آبادی هرچه بیشتر وطنمان کمک کنند و هر یک از آنها، حافظی از حافظان محیط زیست ایران باشند.
اطلاعات بیشتر:
کتاب «درختان صلح» به نویسندگی و تصویرگری جنت وینتر با ترجمه منیژه مغیثی در ۳۲ صفحه مصور و شمارگان هزار نسخه، به کوشش انتشارات میچکا (واحد کودک و نوجوان انتشارات مبتکران) به بهای ۱۰۵ هزار تومان و برای گروه سنی «ج» (کودکان بالای ۹ سال)، راهی بازار کتاب کودک و نوجوان ایران شده است.
پیغام شما