کودک سالاری در کتاب های ویژه ی کودک
با پیشرفت جوامع بشری و در شرایطی که جامعه به سمت تک فرزندی و یا فرزند کم پیش می رود ، خانواده ها بیش از پیش تلاش در بهبود زندگی فرزندانشان دارند . تا جایی که از ریزترین لوازم مورد نیاز فرزند تا بزرگ ترین لوازمی که او طلب کند را در اختیارش قرار می دهند . این مسأله در خانواده ها چه با تمکن مالی و چه ضعیف تر ، اما همچنان وجود دارد . اینچنین است که فرزندان تا در خانواده هستند، یاد می گیرند هر چه می خواهند را به راحتی به دست آورند در حالی که روانشناسان معتقدند کودک باید، صبر، ناکامی و تلاش برای به دست آوردن آن چه را دوست دارند را نیز تجربه کنند تا برای رفتن به جامعه و مواجه شدن با مشکلات احتمالی، آماده شوند. جامعه در حال رفتن به مسیر فرزندسالاری است و این موضوع حتی به متن داستان ها و شعرهای کودکانه هم نفوذ کرده است . با توجه به شاخصه ی کودکانه بودن و در دسترس تجربه ی کودک بودن ادبیات مخصوص کودک، گاه نویسنده ها و شاعران به قول معروف از این ور بام افتاده اند. آنها مفاهیم را با تصاویر ساده ای بیان می کنند که به راحتی و بدون تفکر می توان به آن دست یافت تا خدای ناکرده کودک برای یافتن مفهوم به زحمت نیفتند. البته که کودکانه بودن کلمات و مفاهیم جزو شاخصه های شعر کودک است اما پرورش قدرت تفکر در کودک به وسیله ی ادبیات کودک نیز جزو شاخصه های ادبیات مخصوص کودک است و اگر از کودکی تفکر و تأمل در کودک نهادینه نشود در آینده با مشکل مواجه خواهد شد.
برای نمونه به چند شعر در مفهوم دفاع مقدس می پردازیم.
بابای من هست آقای سرهنگ
او نوجوان بوددر دوره ی جنگ
آن قدر جنگیدتا رفت دشمن
بابا قوی بوداندازه ی من
من هم شجاعم مانند اویم
چون هر چه باشدفرزند اویم
صبح است اما من مرد جنگم
در سنگر علم باید بجنگم( داوری، ۱۳۹۱, ۲۲)
در این شعر مفاهیم بدون تصاویر تأمل برانگیز بیان شده است. بابایی که سرهنگ است و در نوجوانی جنگیده ، اکنون من فرزند هم مانند او هستم.در ادبیات کودک به جاست که تفکر کودک برانگیخته شود و با تامل به مفهوم مورد نظر برسد.
بابا بزرگم بوده بسیجی می کرده شلیک با آرپی جی
در جنگ بوده از قهرمان ها یک عکس دارد از آن زمان ها
در قلب عکس است آن عکس الان پز می دهم من هر روز با آن
(خیامی، ۱۳۹۱، ۹)
در این شعر بسیجی بودن پدربزرگ و عکسی که از او در قاب عکس به صورت مستقیم و بدون تصاویری که کودک را به تفکر وادارد، بیان شده است.
و اما در این شعر:
بابای من دروازه بان است دروازهبانی فرز و عالی سد میکند دروازهها را با یک عصای خشک و خالی
وقتی که دشمن توپ میزد دروازبان جبههها بود در بازی توپ و گلوله او دیده بان جبههها بود
با تیم سختی مثل دشمن جنگید و پیروز زمین شد خود را به توپ دشمنان زد یکباره پایش آهنین شد
در بازی ما توی کوچه او بهترین یار زمین استحق دارد این بازیکن جنگچون هر دو پایش آهنین است
(گودرزی دهریزی، ۱۳۸۹، ۷)
آقای دهریزی با به تصویر کشیدن جنگ و مبارزه ی بابا با دشمن در قالبی قابل حس و تجربه برای کودکان (بازی فوتبال) به شعر زیبایی بخشیده این تشبیه زیبا کودک را به تفکر وامی دارد و در پایان شعر با آوردن پای آهنین کودک را جستجوگر برای یافتن چرایی پای آهنین می کند و این گونه است که مفاهیم قابل تامل برای کودک می شود.
و همچنین در این شعر از آقای دهریزی:خم شد پدر آرام بر صفحه شطرنج سرباز خود را برد با گوشه آرنج
من فیل میبردم بابا ولی سرباز یک جنگ زیبا بود بین من و جانباز
دست مرا میبست بابای من بیدست راه وزیر م راسرباز او می بست
هر مهرهای بردم با فکر بابا سوخت درس شجاعت را بابا به من آموخت
بابا برنده شد در جنگ خود با من مانند پیروزی در جنگ با دشمن(دهریزی،۱۳۹۰، ۱۹)
در این شعر شاعر، شجاعت پدر، تلاش او برای پیروزی و در پایان پیروزی در جنگ را در بازی شطرنج به تصویر کشیده است و تشابه این دو باعث تفکر و تأمل در کودک می شود.
برخی اشعار کودکانه خصوصا در سال های اخیر ، به درجات پایینی افول کرده اند. چرا که شعر هم از این ویروس (کودک سالاری) در امان نمانده است.
دهریزی، محمد.(۱۳۹۰). آفرین بر جان بابا، چاپ اول، تهران:قو.
داوری،زهرا.(۱۳۹۱). مثل یک فرمانده، چاپ اول، مشهد:زلال اندیشه.خیامی، لیلا.(۱۳۹۱). خلبان جنگی، چاپ اول، مشهد:زلال اندیشه.
پیغام شما