از فانتزی تا زباله لولو
نویسنده: معصومه مرادی عضو انجمن تخصصی کودک و رسانه
درگیری و نزاع میان موجودات مختلف و انسانها از مضمون های دیرپای ادبیات است که با اسطوره ها و حماسه ها در تاریخ ادبیات جهان آغاز شده است. پرداختن به این مضمون در دوره های مختلف زندگی بشر به گونه های مختلف ظهور یافته است. در ادبیات فارسی نیز این درونمایه در بسیاری از داستانها و منظمومهها میشود که در دوره معاصر و به تبع رویدادهای مهم تاریخی چون جنگهای جهانی، انقالب اسالمی، جنگ ایران و عراق و جنگهای منطقهای فراوانی بیشتری دارند.
یکی از موضوع های مطرح شده در داستان معاصر خلق داستانهای جنگی و با موضوعی خیالی است. این نوع داستان در دنیا بیشتر با کارکردهای سیاسی و قدرت طلبانه به جهت تضعیف روحیه نیروهای مخالف خلق میشود. بعضی از شاعران و نویسندگان باتوجه به موضوع معین به خلق داستانی خیالی می پردازند که در آن جنگی خاص و نتایج آن تصویر می شود. «این نوع ادبی که با عنوان «جنگ تخیلی» شناخته میشود در ایران کمتر دیده شده است و الان ژانری هست به نام «داستان جنگ تخیلی» که در این ژانر خاص، نویسندههای کشورهای غربی در آمریکا و اروپا، درگیری با کشورهای خاصی را که در نظرشان است، در داستان هایشان مطرح می کنند. در اصل جنگی روی نداده ولی اینها داستان جنگ را شکل میدهند. مثالً بین غرب و جهان اسلام یک داستان می سازند و بعد در آنها انواع سلاح های مخرب خودشان را نمایش می دهند تا بتوانند ترس ایجاد کنند و توانمندی های خودشان را مطرح کنند.» (حنیف، ۹۱ ۱۳۸۸).
در ادبیات داستانی ایران در حوزه ی جنگ تخیلی ضعف هایی وجود دارد اما در شعر، درمنظومه های متعددی به درگیریهای خیالی بین دو گروه مختلف اشاره شده است و سابقه ی آنها در ادبیات فارسی بسیار دیرپاست. منظومه هایی چون: موش و گربه ی عبید زاکانی و دیگر موش وگربه نامه ها و منظومه های مذهبی که در بسیاری از موارد خلاف واقعیت هستند؛ چون خاورنامه ابن ئحسام خوسفی اینگونه اند.
پرداختن به موضوع جنگ های خیالی در ادبیات کودک و نوجوان است. ادبیات کودک و نوجوان با توجه به ماهیت خود و نگاه متفاوتش به دنیا توانسته است از قابلیت جنگ خیالی بهره گیرد و با همراهی فانتزی به دغدغه های کودکانه بپردازد که منظومه زباله لولو از ناصر کشاوز اینگونه است.«ادبیات فانتزی در جهانی ناکجا آباد میگذرد و اغلب شخصیتهایی غیر واقعی و باور نکردنی دارد. در این گونه آثار حقایق طبیعی و فیزیکی و قوانین زمان و مکان برای جذابیتبخشی به اثر نادیده گرفته میشود. ادبیات فانتزی قلمرو وسیعی دارد که رمانهای رویاگونه و وهمانگیز تا آثار علمی-تخیلی را در برمیگیرد».(میرصادقی، ۱۳۷۷: ۲۷).
استفاده از فانتزی در شعر کودک و نوجوان پررنگ است.« اگرچه گونه فانتزی در ایران با ترجمه آغاز شد، ولی شکوفایی و گسترش آن در سکون و حالتهای روحی که بعد از جنگ ایجاد شد، نویسندگان را متوجه این گونه ادبی کرد.»(محمدی،۱۳۹۱: ۹۴).
ناصر کشاورز در منظومه زباله لولو نگاهی ابتکاری و خالق به محیط زیست دارد. در این شعر درگیری مردم یک شهر با موجودی به نام زباله لولو به تصویر کشیده شده است. استفاده از نمودهای فانتزی در شعر کودک با توجه به تخیل قوی کودکان و تمایل آنها به برقراری ارتباط و صحبت کردن با دنیای غیر انسانی، سازگاری شعر با خواننده را در این منظومه بالا برده است. لولو(موجودی خیالی) شخصیت اصلی داستان است که همه را می بلعد و نابود می کند و در اثر اجتماع زباله ها به وجود آمده است:
یکی بود یکی نبود/ زیر گنبد کبود/ توی یک شهر بزرگ/ یه غول خیلی گنده بود/ اسمش چی بود؟/ «زباله لولو»/ زباله لولو/ یه کله داشت/ اندازه یه کامیون/ که میرسید به آسمون/ هیکلی داشت چاق و خپل/ اَجَق وَجَق/ راه که میرفت/ دست و پاهاش صدا میداد/ تَلَق تَلَق/ یه شب اومد تو کوچه ها/ خیابونا/ دنبال چی؟/ آب و غذا/ درختای پارکارو خورد/ خِرِچ خِرِچ/ انگار که داشت/ چوب شور میخورد/ مِلچ مِلچ/ ابرها رو مثل پشمک از آسمونا/ می کند می خورد/ ماهیهای دریاچه رو/ میریخت توی جیباش میب رد/ زباله لولو سبزه ها و گُال رو خورد/ آواز بلبلا رو خورد/ چمن ها خشک و زرد شد/ یواش یواش/ از دهنش دود می اومد/ بوی بدش هرجا میرفت/ زود می اومد/ پیف پیف پیف!/ آدم پیرا از بوی اون/ به سرفه افتادند همه/ اوهو. اوهو/. زباله لولو غذا میخواست یه عالمه/ میگفت آهای من گشنمه/ نمیتونم کم بخورم/ یواش و نم نم بخورم/ دلم میخواد هزار تا آدم بخورم/ آدم ها ترسیدند و زود/ قایم شدند تو خونه شون/ سرگرم شدند/ با فیلم های تلویزیون(کشاورز، ۱۳۸۹: ۱-۱۰)
زباله لولو در شعر به گونه ای ترسیم شده است که با حضورش در هرکجا آبادی ها از بین می روند و در نهایت قصد او نابودی موجودات زنده و انسان است. در این شعر انسان در مقابل زباله لولو بی فکر است و به اشتباه های گذشته و غفلت خود ادامه می دهد. نگاه آموزش محور در این منظومه به طور کامل غیر مستقیم است و طبیعی است که اثرگذاری آن بالاتر خواهد بود. در ادامه داستان، زباله لولو پس از حمله به شهر، اتوبوس مدرسه را می دزدد و بچه ها را اسیر می کند و در جواب سؤال بچه ها که از او می پرسند کیست میگوید
: زباله لولو گفت: باشه/ الان میگم چی ام کی ام کجایم/ قشنگ نگاه کنید به دست و پایم/ از سر تا پام آشغاله/ استخونام: شیشه، فلز، پالستیک/ گوشت تنم: زباله/ پوست تنم کاغذه و مقوا/ ته مونده ی غذاها و میوه ها/ کی منو می سازه: شما آدما/ زباله ها وقتی با هم قاطی میشن/ پاتی میشن/ جون میگیرن زنده میشن/ بعد یه غول گنده میشن )همان: ۸۱-۸۱( بعد از این توضیحات زباله لولو بچه ها را میخورد و از اینجا داستان مبارزه آغاز میشود. بچه ها که اسیر شکم زباله لولو شده اند، می کوشند خود را رها کنند.
این نوع روایت که یادآور داستان های عامیانه همراه با خرق عادت است؛ پیوندگاه عاطفه، خیال و واقعیت است. پیام شعر در بافتی فانتزی و تخیلی، به مخاطب منتقل می شود و او را متوجه خطر خود برای ادامه حیاتش می کند.«عالم فانتزی عالمی است که هر غیر ممکنی در آن ممکن میشود. بسیاری از اتفاقات این فانتزیها غیر قابل توضیح هستند، ولی با همه اینها کودکان آنها را باور دارند و خود را به این آثار میسپارند.»(قزل ایاغ، ۱۳۹۳: ۱۵۹).
بچه ها توی شکم غول بودند/ هر یکی شون به کاری مشغول بودند/ اونا یه فکری داشتند/ فکرهای بکری داشتند/ هرچی که توی تن غوله دیدند/ با دستاشون اونا رو وا می کردند/ یکی یکی سوا، جدا می کردند/ پایین بالا می کردند/ یکی فقط کاغذها رو جدا کرد/ اون یکی، قوطی ها و شیشه ها رو/ یکی دیگه پلاستیک و نایلونا رو سوا کرد/ نمیدونی چی کردند/ یواش یواش/ غوله رو تیکه / تیکه/ تیکه کردند/ از شکم زباله لولو/ پریدند بیرون/ با خوشحالی رفتند توی خونه هاشون/ شستند لباساشون رو/ صورت زیباشون رو/ بعدش چی شد؟/ رفتند حموم/ شد دیگه کارشون تموم/ از اون به بعد/ هیچوقت دیگه/ زباله لولو اون طرفا/ تو شهر شاد بچه ها/ پیدا نشد/ بگم چرا؟/ خودت بگو خوب میدونی/ یا بهتره این قصه رو/ باز هم از اول بخونی (همان: ۴۴-۴۲)
جنگ میان انسان و ساخته های خود او مثل روبات، عروسک و دیگر اشیای جهان او یکی از مضامین رایج در ادبیات کودک و نوجوان جهان است. این منظومه که یک بازسرایی یا بازسازی اسطوره ای ادب عامیانه است؛ تقابل کودک با لولو(موجودی خیالی) به تقابل کودک و زباله لولو که ساخته خود اوست تبدیل شده است. شاعر به خوبی توانسته است در قالب روایتی داستانی، بازیافت را به کودکان آموزش دهد. همچنین نتیجه کار انسان را در صورت رعایت نکردن قوانین حفاظت از محیط زیست به تصویر کشیده است. در این داستان به علت وجود کودکان در جایگاه قهرمان داستان، سازگاری با مخاطب بالاست.
اگرچه کشاورز در زبان شعر سهل انگاری داشته و واژه ها را گاه با الف و گاه باها جمع بسته است، از اثرگذاری و زیبایی کار نکاسته است.
منابع:
حنیف، محمد. (۱۳۸۸). کندو.کاوی پیرامون ادب داستانی جنگ و دفاع مقدس، تهران: صریر.
قزل ایاغ، ثریا. (۱۳۹۳). ادبیات کودکان و نوجاوانان و ترویج خواندن، چاپ یازدهم، تهران: سمت.
کشاورز، ناصر. (۱۳۸۹). زباله لولو، تهران: پریستا.
میرصادقی، یمنت. (۱۳۷۷). واژه نامه، هنر داستانی. تهران: مهناز.
پیغام شما