ورود عضویت
Fa En

انجمن تخصصی کودک و رسانه

صفحه اصلی > بانک اطلاعات > پژوهش ها > عملکردهای دیجیتال کودکان خردسال در آذربایجان

عملکردهای دیجیتال کودکان خردسال در آذربایجان

عملکردهای دیجیتال کودکان خردسال در آذربایجان

یک رویکرد “دفترچه خاطرات زنده” برای مطالعه از راه دور عملکردهای دیجیتال کودکان خردسال در آذربایجان

نویسنده و پژوهشگر: سابینا ساوادوا

مترجم: محمود علی پور

چکیده

این مقاله روش “دفترچه خاطرات زنده” (living journals) را برای مطالعه از راه دور شرکت‌کنندگان پیشنهاد می‌کند که نقش‌مندی شرکت‌کنندگان را در فرآیند تولید داده‌ها ارتقا می‌دهد و نیاز به حضور فیزیکی محقق در میدان را به حداقل رسانده یا کاملاً از بین می‌برد. با به‌کارگیری این روش، مقاله توضیح می‌دهد که چگونه از این روش برای بررسی عملکردهای دیجیتال کودکان ۵ ساله در پنج خانواده در آذربایجان استفاده شد. مادران به عنوان محققان “نیابتی” (proxy) تعیین شدند تا داده‌ها را بر اساس دستورالعمل‌های ارسالی از طریق یک اپلیکیشن گوشی هوشمند تولید کنند. از پاسخ‌های مادران برای ایجاد دفترچه خاطرات استفاده شد، و متعاقباً از پدران به صورت جداگانه، و از مادران و کودکان به صورت مشترک درخواست شد تا دفترچه خاطرات خود و دفترچه خاطرات سایر کودکان شرکت‌کننده را تفسیر کنند. اجازه دادن به سایر خانواده‌ها برای اظهار نظر در مورد دفترچه خاطرات یکدیگر، نگرش آن‌ها را نسبت به استفاده از فناوری‌های دیجیتال بیشتر آشکار کرد و داده‌ها را غنی‌تر ساخت، و بر چندصدایی (multivocality) و فرامتنی بودن (metatextuality) آن تأکید کرد. این مقاله روش “دفترچه خاطرات زنده” را با جزئیات توصیف می‌کند و قابلیت‌های آن را برای محققان برای تولید داده از راه دور در سایر بافت‌ها برجسته می‌سازد. این مقاله همچنین به سهم روش‌شناختی و تجربی این روش در مطالعه حاضر در مورد تعاملات کودکان خردسال با رسانه‌های دیجیتال در خانه می‌پردازد. با خارج کردن محقق از مرکز فرآیند تولید داده، این روش به محققان امکان می‌دهد تا داده‌های پیچیده و غنی را هم به صورت بصری و هم متنی تولید کنند. ماهیت بصری و شخصی این روش فراتر از گزارش‌های تحقیقاتی مبتنی بر متن می‌رود تا داده‌ها را زنده کند و به محقق اجازه می‌دهد تا داده‌های چندوجهی (multimodal)، چندصدایی، فرامتنی و چندکاربردی (multifunctional) تولید کند.

مقدمه

این مقاله روش “دفترچه خاطرات زنده” را برای مطالعه از راه دور شرکت‌کنندگان پیشنهاد می‌کند که نقش‌مندی شرکت‌کنندگان را در فرآیند تولید داده‌ها ارتقا می‌دهد و نیاز به حضور فیزیکی محقق در میدان را به حداقل رسانده یا کاملاً از بین می‌برد. با استفاده از این روش، شرکت‌کنندگان به عنوان محققان “نیابتی” در محل تعیین می‌شوند، بدین ترتیب وظایف تولید داده در میدان (پلومن، ۲۰۱۷) و همزمان به عنوان مفسران داده‌ها به آنها واگذار می‌شود. من در ابتدا این روش را برای غلبه بر چالش‌های تحقیق در مورد مواجهات روزمره کودکان خردسال با فناوری‌های دیجیتال مانند رایانه‌ها، لپ‌تاپ‌ها، گوشی‌های هوشمند یا تبلت‌ها در خانه و خارج از آن توسعه دادم تا به این سؤال تحقیقاتی پاسخ دهم: “چگونه می‌توانیم عملکردهای دیجیتال کودکان خردسال را در محیط خانه مطالعه کنیم؟” از طریق روش دفترچه خاطرات زنده، از مادران خواستم تا عکس‌ها یا ویدیوهای ۳۰ ثانیه‌ای از کودکان ۵ ساله خود را با شرح و تفسیر از طریق یک اپلیکیشن پرکاربرد – واتس‌اپ – برای من ارسال کنند. من از داده‌های تولید شده دفترچه خاطرات واقعی ایجاد کردم و از آنها به عنوان محرکی برای بحث با اعضای خانواده استفاده کردم. بحث‌های شکل‌گرفته حول دفترچه خاطرات زنده، داده‌ها را با چندصدایی – گوش دادن به همه شرکت‌کنندگان تحقیق – و فرامتنی بودن – تولید لایه‌ای اضافی از بینش‌ها از طریق اظهار نظر بر متن موجود که در مراحل قبلی از آنها و سایر خانواده‌های شرکت‌کننده جمع‌آوری شده بود – غنی‌تر کرد. هدف این مقاله معرفی روش دفترچه خاطرات زنده و نشان دادن کاربرد آن برای محققان در علوم اجتماعی است، با توضیح جزئیات اجرا و قابلیت‌های آن، به جای تمرکز بر یافته‌های مطالعه.

این روش بر نظریه اکو-فرهنگی زمینه‌ای (contextualist ecocultural theory) تکیه دارد و بر اهمیت محیطی که کودکان در آن زندگی می‌کنند و افرادی که در زندگی روزمره خود با آنها ارتباط برقرار می‌کنند، تأکید دارد. این نظریه با بررسی فعالیت‌های روزمره کودکان خردسال (تودج، ۲۰۰۸؛ تودج و همکاران، ۲۰۰۹؛ وایسنر، ۲۰۰۲) بینش‌هایی را در مورد زندگی روزمره آنها ارائه می‌دهد. بنابراین، این نظریه به من امکان داد تا زندگی روزمره کودکان را با تمرکز بر محیط آنها و سایر افراد فعال در زندگی‌شان بررسی کنم.

محیط تحقیق و کودکان مورد مطالعه

خانواده‌های شرکت‌کننده در این مطالعه در جمهوری آذربایجان زندگی می‌کنند – کشوری فراقاره‌ای پساشوروی که در چهارراه آسیای غربی و اروپای شرقی قرار دارد. آذربایجان در فهرست کشورهای واجد شرایط دریافت کمک توسعه رسمی (Official Development Assistance) سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) (۲۰۲۰) قرار دارد. نمونه‌گیری هدفمند برای جذب شرکت‌کنندگان در مطالعه به کار گرفته شد، با این انتظار که این رویکرد منجر به “موارد غنی از اطلاعات” برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد “… مسائل با اهمیت مرکزی برای هدف تحقیق” شود (پاتون، ۲۰۱۵: ۵۳). از طریق شبکه‌های شخصی و حرفه‌ای خود در باکو، توانستم پنج خانواده با کودکان ۵ ساله را جذب کنم که سن، تنها شرط اجباری برای شرکت در مطالعه بود. جدول زیر اطلاعات جمعیتی کودکان شرکت‌کننده را توصیف می‌کند که نام‌هایشان مستعار شده‌اند (جدول ۱). وضعیت اقتصادی-اجتماعی (SES) از مشاهدات من از خانواده‌های شرکت‌کننده، در مقایسه با وضعیت عمومی جمعیت، و نه تعریف آژانس‌های آماری، استخراج شده است، زیرا داده‌ای در مورد درآمد و سایر معیارهای مرتبط جمع‌آوری نکرده بودم. SES پایین معادل نزدیک یا زیر خط فقر است، در حالی که متوسط به افرادی اشاره دارد که می‌توانند راحت زندگی کنند، آپارتمان و ماشین خود را داشته باشند و حداقل یک شغل ثابت داشته باشند. در پروژه تحقیقاتی من، SES بالا به خانواده‌ای اشاره داشت که نسبتاً مرفه بود و می‌توانست فرزندان خود را به پیش‌دبستان‌های خصوصی معتبر بفرستد و همچنین وسایل دیجیتال را برای همه فرزندان خود فراهم کند.

نام کودکجنسیتسن (سال:ماه)وضعیت اقتصادی-اجتماعیترکیب خانوارزبان‌های رایج در خانهموجودی دیجیتال در خانه
بلالپسر۵:۹متوسطوالدین، عموی پدریآذربایجانی، ترکی، انگلیسیتلویزیون، لپ‌تاپ، ۲ گوشی هوشمند
بلال دارای: هیچ دستگاهی
الچانپسر۵:۲بالاوالدین، برادر کوچکتر، خواهر بزرگترآذربایجانی، انگلیسی، روسی۲ تلویزیون، ۲ مک‌بوک، ۴ آی‌پد، یک کیندل، ۲ گوشی هوشمند
الچان دارای: یک آی‌پد
کمالهدختر۵:۴متوسطوالدین، پدربزرگ و مادربزرگ پدری، برادر کوچکترآذربایجانی، روسی۲ تلویزیون، لپ‌تاپ، رایانه رومیزی
کماله دارای: هیچ دستگاهی
خوماردختر۵:۴متوسطوالدین، برادر کوچکترآذربایجانی، روسی، انگلیسیتلویزیون، تبلت، ۲ گوشی هوشمند
خومار دارای: هیچ دستگاهی
یاسینپسر۵:۰متوسطوالدین، مادربزرگ پدری، خواهر کوچکترآذربایجانی، روسی، ترکیتلویزیون، تبلت، لپ‌تاپ، ۲ گوشی هوشمند
یاسین دارای: یک تبلت اندرویدی

جدول ۱. اطلاعات جمعیتی کودکان شرکت‌کننده.

پیشینه

مطالعه عملکردهای دیجیتال روزمره کودکان خردسال چالش‌های روش‌شناختی را برای محققان ایجاد می‌کند، محققانی که اغلب تمایل به بازدیدهای خانگی دارند. برای بررسی زندگی روزمره کودکان در خانه و خارج از آن، محققان تمایل به انجام مشاهدات گسترده با استفاده از دوربین‌های دیجیتال خود دارند (گیلن و کامرون، ۲۰۱۰؛ گیلن و همکاران، ۲۰۰۷)، محققان و والدین به نوبت فیلم‌برداری می‌کنند (آرساند، ۲۰۱۲)، به والدین اعتماد می‌کنند و به آنها دستور می‌دهند که از کودکان خود فیلم‌برداری کنند (گیون و همکاران، ۲۰۱۶) یا به کودکان ابزارهای دیجیتال را برای فیلم‌برداری یا عکس گرفتن از زندگی روزمره خود می‌دهند (کلارک و ماس، ۲۰۱۱؛ پویدا و همکاران، ۲۰۱۲). صرف نظر از تنوع رویکردهای موجود، محیط‌های خانه و آموزشی رسمی که کودکان خردسال وقت خود را در کنار اعضای خانواده، دوستان و اقوام خود می‌گذرانند، تا حد زیادی غیرقابل دسترس باقی می‌مانند (آرساند، ۲۰۱۲؛ پلومن و استیونسون، ۲۰۱۲؛ پویدا، ۲۰۱۹). حضور محققان برای مدت زمان طولانی در چنین بافت‌هایی می‌تواند باعث ناراحتی کودکان، به ویژه در سنین پایین شود (پویدا، ۲۰۱۹). از این رو، محققان به ابزارهای دیجیتال روی می‌آورند تا زندگی روزمره کودکان را در بافت‌های دشوار در خانه و خارج از آن “مشاهده” کنند.

علاوه بر دوربین‌های دیجیتال، گوشی‌های هوشمند در مطالعات مختلفی برای تولید داده استفاده شده‌اند (کلارک، ۲۰۰۵؛ گارسیا و همکاران، ۲۰۱۶؛ پویدا و همکاران، ۲۰۱۲؛ رونکا و همکاران، ۲۰۱۷؛ تایچرت ۲۰۲۰؛ یامادا-رایس، ۲۰۱۷). به عنوان مثال، قوم‌نگاری بصری گوشی هوشمند (MpVE) برای مطالعه زندگی روزمره و تحرک شرکت‌کنندگان تحقیق در بازارهای (DeBerry-Spence و همکاران، ۲۰۱۹)، یا مصاحبه پیام‌رسانی فوری موبایل (MIMI) برای مطالعه استفاده روزمره شرکت‌کنندگان تحقیق از رسانه‌ها (کافمن و پایل، ۲۰۲۰) استفاده شده است.

یکی از برجسته‌ترین روش‌ها در محیط خانه، روش “دفترچه خاطرات گوشی همراه” (mobile phone diaries) است که توسط پلومن و همکارانش در مطالعه “اسباب‌بازی‌ها و فناوری” (پلومن و استیونسون، ۲۰۱۲) توسعه یافته است. با تمرکز اولیه بر دیدگاه‌های والدین، محققان رویکرد “دفترچه خاطرات گوشی همراه” را برای مطالعه فعالیت‌های روزمره کودکان خردسال در داخل و خارج از خانه توسعه دادند. محققان پیام‌های متنی را برای مادران ارسال می‌کردند تا به آنها یادآوری کنند که در زمان‌های خاصی از کودکان عکس بگیرند. نویسندگان این عکس‌ها را “تصاویر فوری تجربه” از زندگی روزمره کودکان خردسال نامیدند (پلومن و استیونسون، ۲۰۱۲: ۵۴۳). پس از جمع‌آوری داده‌ها، نویسندگان آنها را به تابلوهای داستان (storyboards) تبدیل کردند و از مادران و کودکان خواستند در مورد فعالیت‌های خود اظهار نظر کنند.

روش “دفترچه خاطرات زنده” بر اساس روش “دفترچه خاطرات گوشی همراه” بنا شده است، اما یک تفاوت کلیدی این است که از شرکت‌کنندگان دعوت شد تا علاوه بر دفترچه خاطرات خود، در مورد دفترچه خاطرات دیگران نیز اظهار نظر کنند، و شباهت‌ها و تفاوت‌ها را در زندگی روزمره ارائه‌شده برجسته سازند. علاوه بر این، دفترچه خاطرات زنده ترکیبی از داده‌های چندوجهی را یکپارچه کرد: عکس‌ها، ویدیوها، پیام‌های صوتی و متنی، و در کنار بقیه داده‌ها، آنها نیز کدگذاری و تحلیل شدند.

تمرکز اصلی بر عملکردهای دیجیتال روزمره کودکان خردسال و تعاملات آنها با فناوری‌های دیجیتال در محیط طبیعی‌شان بود. در این راستا، روش نمونه‌برداری از تجربه (ESM) برای اعمال و ادغام با استفاده از فناوری دیجیتال جذاب بود. ESM به محققان اجازه می‌دهد تا زندگی افراد را در محل و در بافت‌های خاص ثبت کنند (هکتنر و همکاران، ۲۰۰۷). این روش پیش از رونق کنونی فناوری بوده و با جمع‌آوری گزارش‌های خود-ارجاعی شرکت‌کنندگان در بازه‌های زمانی تکراری با استفاده از متون، پیجرها، ابزارهای دیجیتال یا اپلیکیشن‌ها اداره می‌شد (چیکسزنتمیهالی و لارسون، ۲۰۱۴). ESM به طور گسترده در تحقیقات آموزشی استفاده نشده است (مثلاً پلومن و استیونسون، ۲۰۱۲؛ رونکا و همکاران، ۲۰۱۷). با این حال، استفاده از ابزارهای دیجیتال مدرن و مشارکت دادن شرکت‌کنندگان به عنوان محققان نیابتی می‌تواند فرصت‌هایی را برای محققان آموزشی فراهم کند تا این روش را برای مطالعه زندگی شرکت‌کنندگان در محل، با به حداقل رساندن حضور خود در میدان، تطبیق دهند. در این پروژه تحقیقاتی، این روش به مطالعه زندگی فردی کودکان خردسال کمک کرد، زیرا آنها “… “پشت درهای بسته” (به معنای واقعی و مجازی) بودند و چون شرکت‌کنندگان همیشه از الگوهایی که بافت‌ها رفتار خودشان را شکل می‌دهند، آگاه نیستند” (زیرکل و همکاران، ۲۰۱۵: ۹). بخش بعدی جزئیات روش دفترچه خاطرات زنده را با توصیف مراحل آن ارائه می‌دهد.

جزئیات روش دفترچه خاطرات زنده

روش دفترچه خاطرات زنده، گام دوم طراحی تحقیق در مطالعه‌ای بود که تعاملات کودکان خردسال با فناوری‌های دیجیتال را در محیط خانه در آذربایجان بررسی می‌کرد. تولید داده‌ها با تقریباً ۳ ماه کار میدانی در باکو، آذربایجان، آغاز شد، جایی که از اکتبر تا دسامبر ۲۰۱۸ سه بازدید از هر یک از پنج خانواده شرکت‌کننده انجام شد. پس از ۳ ماه تکمیل کار میدانی در آذربایجان، من فرآیند تولید داده را از طریق روش دفترچه خاطرات زنده در انگلستان، از مارس ۲۰۱۹، ادامه دادم. روش دفترچه خاطرات زنده شامل سه فاز است و هر فاز با جزئیات در متن زیر توصیف شده است. در مجموع، در این مطالعه، اجرای روش دفترچه خاطرات زنده تقریباً ۱۰ ماه به طول انجامید.

فاز ۱

در فاز اول، از مادران خواستم تا عکس‌ها یا ویدیوهای ۳۰ ثانیه‌ای از کودکان خود را، با تحریک پیام‌های من در زمان‌های خاصی از روز از طریق اپلیکیشن واتس‌اپ، برای من ارسال کنند. من همچنین درخواست کردم که بر اساس سؤالات: “کودک شما کجاست؟ کودک شما با کیست؟ کودک شما چه کار می‌کند؟ چرا کودک شما این کار را می‌کند؟” شرح و تفسیری اضافه شود. در دور دوم تولید داده، با افزایش علاقه من به تعاملات عاطفی کودکان، یک سؤال دیگر اضافه کردم: “کودک شما چه احساسی دارد؟” در بیشتر موارد، بلافاصله به مادران دریافت پاسخ‌ها را تأیید کردم. فرآیند تولید داده در فاز اول برای یک هفته ادامه یافت و دو بار در طول سال، یک بار در طول ترم در آوریل، و یک بار دیگر در طول تعطیلات مدرسه در اوت، اجرا شد.

روش دفترچه خاطرات زنده در چارچوب نظریه اکو-فرهنگی (تودج، ۲۰۰۸) قرار می‌گیرد که اغلب با تحقیقات بین‌فرهنگی و روش‌های بصری برای جمع‌آوری داده در مورد زندگی روزمره مرتبط است. من به اکولوژی کودکان علاقه داشتم، و طرح سؤالات فوق‌الذکر در بررسی بیشتر زندگی روزمره آنها مفید بود. من عمداً از تمرکز بر فعالیت خاصی خودداری کردم و به مادران توضیح دادم که به زندگی روزمره کودکانشان علاقه دارم. در نتیجه، بینش‌هایی در مورد اکولوژی فعالیت‌های روزمره کودکان به دست آوردم که عملکردهای دیجیتال را که به طور طبیعی در محل رخ می‌دهند، آشکار می‌ساخت.

فاز ۲

در فاز دوم، من عکس‌ها، متون، تصاویر ثابت از کلیپ‌های ویدیویی و پاسخ‌های صوتی را ترکیب کردم و یک دفترچه خاطرات زنده برای هر کودک در فرمت‌های دیجیتال و کاغذی ایجاد کردم. هنگام گردآوری دفترچه خاطرات هر کودک، توجه ویژه‌ای به ترجمه و رونویسی دقیق تفاسیر مادران داشتم. تقریباً از تمام عکس‌ها و ویدیوها، و همچنین طیف وسیعی از تصاویر ثابت از ویدیوها در دفترچه خاطرات استفاده کردم. اغلب، چندین عکس در یک محیط با تفاوت جزئی وجود داشت. در چنین مواردی، از دو نسخه بسیار متفاوت استفاده کردم و بقیه را حذف کردم.

در تفاسیر مادران، هر قطعه متن و رونویسی از پیام‌های صوتی مادران استفاده شد. از رنگ‌های مورد علاقه کودکان و علایق خاص آنها به عنوان تم برای شخصی‌سازی دفترچه خاطرات مربوطه استفاده کردم (شکل ۱، جلدهای دفترچه خاطرات کودکان و نمونه صفحات دفترچه خاطرات). ویدیوها در نسخه‌های دیجیتال قابل پخش بودند، اما فرمت کاغذی از تصاویر ثابت ویدیوها استفاده می‌کرد.

شکل ۱. جلدهای دفترچه خاطرات کودکان و چندین صفحه نمونه از دفترچه خاطرات.

دفترچه خاطرات به خودی خود چندکاربردی بودند؛ آنها به عنوان داده در کنار سایر داده‌ها در مطالعه تحقیق تحلیل شدند، و خود آنها خروجی تحقیقاتی بودند که به عنوان یادگاری با شرکت‌کنندگان نیز به اشتراک گذاشته شد. من دفترچه خاطرات هر کودک را در فرمت کاغذی برای خانواده‌هایشان ارسال کردم، اما از فرمت دیجیتال برای اشتراک‌گذاری صفحه (screen-sharing) در طول بحث‌های آنلاین دفترچه خاطرات سایر خانواده‌ها با نام‌های مستعار شده استفاده کردم، بدین ترتیب از گردش غیرضروری اطلاعات حساس جلوگیری شد. من قبل از به اشتراک‌گذاری دفترچه خاطرات آنها با پدران، رضایت مادران و کودکان را دریافت کردم. عدم حضور پدران در فرآیند تولید داده، چنین تجدید رضایتی را ضروری ساخت تا از افشای ناخواسته اطلاعاتی که ممکن بود به طور ضمنی توسط مادران با من به اشتراک گذاشته شده باشد، چه در مورد خودشان و چه در مورد کودکان، جلوگیری شود. علاوه بر این، قبل از نمایش دفترچه خاطرات آنها در فرمت دیجیتال به سایر خانواده‌ها، رضایت خانواده‌ها را کسب کردم.

نرخ پاسخ به دستورالعمل‌ها در بین خانواده‌ها متفاوت بود: دو خانواده در ۵۰% و پایین‌تر مشارکت داشتند – بقیه در ۸۸% و بالاتر (جدول ۲). نرخ مشارکت کلی در بین همه خانواده‌ها ۷۳% بود. آزادی در پاسخگویی بر اساس ترجیحات و فرصت‌های آنها به احتمال زیاد به نرخ بالای مشارکت کمک کرد. نرخ مشارکت پایین‌تر مشخصه مادرانی است که در طول فرآیند تولید داده به صورت تمام وقت مشغول به کار بودند، که فرصت‌های کمتری برای پاسخگویی به دستورالعمل‌ها به آنها می‌داد. مادران تفاسیر خود را بیشتر در قالب پیام‌های صوتی ارسال می‌کردند. این یک رویه رایج استفاده از واتس‌اپ در آذربایجان بود و احتمالاً به عنوان روشی کارآمدتر برای انتقال اطلاعات نسبت به تایپ متن دیده می‌شد. علاوه بر این، همانطور که در نمودار نرخ پاسخگویی مشاهده می‌شود، من کمیت پاسخ‌های چندوجهی مادران را نیز اضافه کرده‌ام. چندوجهی بودن پاسخ‌ها در این مطالعه به تنوع داده‌ها، مانند بصری (عکس‌ها و کلیپ‌های ویدیویی کوتاه)، صوتی (پیام‌های صوتی) و متنی (پیام‌های متنی) مربوط می‌شد.

نام کودکپاسخ به دستورالعمل‌ها (حداکثر ۲۴)نرخ پاسخ (%)تعداد عکستعداد ویدیو (مدت زمان کل)تعداد پیام متنیتعداد پیام صوتی (مدت زمان کل)
بلال۱۲۵۰۲۱۰۶۰۱ (۲۳ ثانیه)
کماله۹۳۸۸۱ (۳۰ ثانیه)۲۷۳ (۴۱ ثانیه)
خومار۲۱۸۸۲۳۲۱ (۱۱ دقیقه ۴۰ ثانیه)۶۹۲ (۱۸ ثانیه)
الچان۲۳۹۶۵۳۱۵ (۷ دقیقه ۴۰ ثانیه)۷۹۱۸ (۸ دقیقه ۲۲ ثانیه)
یاسین۲۲۹۲۵۲۱ (۱ دقیقه ۵۰ ثانیه)۹۸۸ (۱ دقیقه ۰۸ ثانیه)
مجموع۸۷۷۳۱۵۷۳۸۳۳۳۳۲ دقیقه

جدول ۲. پاسخ‌های مادران به دستورالعمل‌ها، بر اساس نام کودک شرکت‌کننده.

فاز ۳

فاز سوم فرآیند تولید داده شامل بحث‌های آنلاین حول دفترچه خاطرات زنده ایجاد شده با مادران و کودکان به صورت مشترک و پدران به صورت جداگانه بود. از آنجایی که مادران و کودکان در فرآیند اولیه تولید داده حضور داشتند، مشارکت مشترک بیشتر آنها در تحقیق تضادی ایجاد نکرد. مشارکت جداگانه پدران عمدتاً به دلیل نگرانی‌های اخلاقی که قبلاً توضیح داده شد، و همچنین یک ضرورت روش‌شناختی – عدم حضور اولیه آنها دیدگاه تازه‌ای در مورد فعالیت‌های کودکان به من داد – بود. این فاز مرحله‌ای حیاتی و دیگر در روش دفترچه خاطرات زنده بود و چندصدایی و فرامتنی بودن را به روش اضافه کرد.

در مراحل اولیه تولید داده برای مطالعه، مشاهده کرده بودم که هر خانواده مجموعه‌ای منحصر به فرد از عملکردهای دیجیتال خود را دارد، بنابراین به دنبال درک بیشتر دیدگاه‌های آنها بودم. برای جلوگیری از محدود شدن بحث‌ها به عملکردهای خودشان، دفترچه خاطرات سایر خانواده‌ها را به اشتراک گذاشتم تا نگرش‌ها نسبت به واسطه‌گری در استفاده از فناوری دیجیتال را بسنجم. به اشتراک گذاشتن دفترچه خاطرات در بین خانواده‌ها همچنین به من کمک کرد تا نمونه‌های عملی از استفاده از فناوری دیجیتال را که در فرهنگ دیجیتال خانواده‌های فردی غیرمعمول بود، مورد بحث قرار دهم. ملموس بودن دفترچه خاطرات زنده به یادآوری و بحث در مورد فعالیت‌های روزمره توصیف شده در دفترچه خاطرات کمک بیشتری کرد. دفترچه خاطرات زنده برای همه شرکت‌کنندگان آموزنده بود: علاوه بر خودشان، آنها فرصت داشتند تا عملکردهای زندگی روزمره چهار خانواده دیگر را در همان بافت فرهنگی مطالعه کنند. این رویکرد بیشتر با این مشاهده تحریک شد که والدین بازتاب دادن در مورد روال‌های روزمره فرزندان خود را عملی‌تر از پاسخ به سؤالات در مورد اصول انتزاعی تربیت کودک می‌دانند (هارکنس و سوپر، ۲۰۰۶). در مجموع، بحث‌های دفترچه خاطرات زنده با مصاحبه‌های استاندارد متفاوت بود و به اشتراک گذاشتن دفترچه خاطرات در بین خانواده‌ها، چندصدایی و فرامتنی بودن روش دفترچه خاطرات زنده را تقویت کرد.

تجزیه و تحلیل داده‌ها

تنوع در انواع داده‌هایی که دفترچه خاطرات زنده نیاز داشت، ابزاری انعطاف‌پذیر برای تجزیه و تحلیل می‌طلبید. در مطالعه من، از تحلیل موضوعی استقرایی (Braun و Clarke، ۲۰۰۶؛ Nowell و همکاران، ۲۰۱۷) برای بررسی انواع مختلف داده‌های هر مورد استفاده کردم. هر خانواده به عنوان یک مورد در نظر گرفته شد که داده‌های آن ابتدا به صورت جداگانه، بر اساس تمرکزهای تحقیقاتی مطالعه، و سپس در بین موارد (Stake، ۲۰۰۶) تحلیل شدند. تحلیل موضوعی استقرایی به من امکان داد تا نظرات شرکت‌کنندگان مختلف تحقیق را آشکار و تحلیل کنم، و تغییرات و شباهت‌های مربوطه در دیدگاه‌های آنها را در هر مورد و همچنین در بین موارد (Braun و Clarke، ۲۰۰۶) برجسته سازم. همانند مورد تجزیه و تحلیل داده‌های بصری و متنی جمع‌آوری شده در طول بازدیدهای خانوادگی از طریق مشاهدات و مصاحبه‌ها، من رویکردی تکراری را برای تجزیه و تحلیل دفترچه خاطرات زنده ایجاد شده، که از کار Miles و همکاران (۲۰۱۹) اقتباس شده است، به کار گرفتم (شکل ۲). در طول فرآیند تجزیه و تحلیل، من چندین بار هر مرحله را بازبینی کردم.

شکل ۲. فرآیند تجزیه و تحلیل داده‌ها (ترتیب اقتباس شده از Miles و همکاران، ۲۰۱۹).

در مرحله آشنایی (Familiarisation)، قبل از تجزیه و تحلیل جامع داده‌های خام، با آنها آشنا شدم. علاوه بر این، دفترچه خاطرات زنده در قالب‌های دیجیتال و کاغذی ایجاد شد. مرحله آشنایی برای درک اولیه داده‌ها و یادداشت‌برداری از موضوعات اولیه در حال ظهور (Braun و Clarke، ۲۰۰۶) بسیار مهم بود. متعاقباً، بر اساس این مرحله و با هدایت سؤال تحقیقاتی‌ام، موضوعات اولیه مربوط به فعالیت‌های روزمره کودکان خردسال با رسانه‌های دیجیتال، مانند “استفاده از تبلت برای یادگیری زبان”، “سرگرمی با آی‌پد” و “زمان نمایش جایزه” را ساختم.

در مرحله تجزیه (Deconstruction)، تجزیه و تحلیل اولیه انجام شد، جایی که کدگذاری اولیه و دقیق داده‌های دفترچه خاطرات را انجام دادم. کدها را به صورت استقرایی و همانطور که از داده‌ها ظاهر می‌شدند، با پیروی از هدف و سؤال تحقیق، توسعه دادم. در این مرحله، توانستم کدها و خوشه‌های کدی را شناسایی کنم که در تمام موارد فراگیر بودند. مثال‌هایی از این موارد عبارتند از: “انتظارات از دستگاه‌های دیجیتال”، “تأثیر والدین بر استفاده از دستگاه” و “نقش‌مندی کودک”. علاوه بر این، یادداشت‌نویسی به من کمک کرد تا ایده‌های ناشی از کدگذاری را که در توسعه موضوعات استفاده می‌شدند، دنبال کنم.

در مرحله ساخت (Construction)، کدها و خوشه‌های کد توسعه‌یافته در بین موارد بیشتر تقویت شدند و به موضوعات تبدیل شدند. کاربرد تحلیل موضوعی دقیق، تفاوت‌ها و شباهت‌ها را در بین موارد آشکار کرد، و این مرا وادار کرد که به شباهت‌ها و تفاوت‌های مشاهده شده در سایر موارد هوشیار باشم تا تلاش کنم تشخیص دهم که آیا موضوعات مشاهده شده در یک خانواده در دیگران تکرار شده یا رد شده‌اند.

ملاحظات اخلاقی

استفاده از روش‌های بصری، مشارکت کودکان خردسال و استفاده از خانه‌ها به عنوان محل تحقیق (پلومن، ۲۰۱۵)، و همچنین استفاده از رسانه‌های اجتماعی (واتس‌اپ) برای تولید داده، همگی به پیچیدگی‌های اخلاقی توسعه روش دفترچه خاطرات زنده کمک کردند. تمام رویه‌های اخلاقی مطابق با دستورالعمل‌های انجمن تحقیقاتی مرتبط با حوزه مطالعه (BERA، ۲۰۱۸) بود. تمام نام‌ها مستعار شدند. همه والدین و کودکان با استفاده از تصاویر بدون تغییر کودکان در کارهای آکادمیک که به صورت عمومی منتشر می‌شوند، مانند ارائه‌های کنفرانس و انتشارات، موافقت کردند.

رضایت والدین و کودکان برای شرکت در این مطالعه به عنوان یک فرآیند مستمر در نظر گرفته شد (آرنوت و همکاران، ۲۰۲۰؛ اینارسدوتیر، ۲۰۰۷؛ فلویت، ۲۰۰۵؛ راسل و بارلی، ۲۰۲۰؛ وال، ۲۰۱۷). اولاً، در طول بازدیدهای خانوادگی، رضایت کودکان و والدین را برای انجام روش دفترچه خاطرات زنده کسب کردم. در هر بازدید خانوادگی در باکو در پاییز ۲۰۱۸، زمانی را برای توضیح جزئیات دفترچه خاطرات زنده به والدین و کودکان اختصاص دادم. پس از بازگشت به انگلستان، از مارس ۲۰۱۹، ابتدا از طریق اپلیکیشن پیام‌رسان واتس‌اپ با مادران برای کسب رضایت آنها تماس گرفتم. پس از دریافت اجازه آنها، یک ویدیوی کوتاه در مورد رویکرد دفترچه خاطرات زنده برای کودکان ضبط کردم، که در آن روش را به آنها یادآوری کردم و آنچه از آنها و مادرانشان خواسته شده بود را توضیح دادم. پیام‌های ویدیویی را از طریق واتس‌اپ برای مادران ارسال کردم و از آنها خواستم فرزندانشان را دعوت کنند تا ویدیو را با هم تماشا کنند. در ویدیو، همه چیز را در مورد روش دفترچه خاطرات زنده به صورت عملی و با مثال توضیح دادم تا درک آن برای کودکان آسان‌تر شود. از کودکان نیز دعوت شد تا در صورت تمایل و اجازه والدین، عکس یا ویدیو از خودشان برای من ارسال کنند. من از روابط قدرت احتمالی در خانه و تصمیمات مادران در مورد اجازه دادن به فرزندانشان برای ارسال عکس یا ویدیو با استفاده از تلفن‌هایشان آگاه بودم (گالاخر و گالاخر، ۲۰۰۸). کودکان از طریق مادران خود برای تجدید رضایت خود برای شرکت در روش دفترچه خاطرات زنده پاسخ دادند. متأسفانه، فرصت ارتباط مستقیم با کودکان را نداشتم. با این حال، با توجه به رضایت آنها در مورد روش در طول بازدیدهای خانوادگی، رضایت آنها را که از طریق مادرانشان منتقل شد، پذیرفتم، پس از آن فرآیند تولید داده – فاز اول روش – را آغاز کردم.

به دلیل مشارکت مادران به عنوان محققان نیابتی و عدم حضور فیزیکی من در میدان، نتوانستم پاسخ‌های غیرکلامی کودکان به فرآیند تحقیق را مشاهده کنم (اینارسدوتیر، ۲۰۰۷). با این حال، به ویدیوها و عکس‌هایی که پس از هر دستورالعمل دریافت می‌کردم، هوشیار بودم. علاوه بر این، به طور منظم از مادران می‌پرسیدم که آیا فرزندانشان تا به حال با ضبط شدن مخالفت کرده‌اند یا خیر. آماده بودم که اگر در تصاویر ناراحتی احساس کردم یا چیزی در این مورد از مادران شنیدم، از والدین بخواهم تولید داده را متوقف کنند. مهم‌تر از تولید داده مفید برای روش (فلویت، ۲۰۰۵) این بود که کودکان راضی و خوشحال باشند که مادرانشان از آنها عکس می‌گیرند یا فیلم‌برداری می‌کنند. عکس‌ها و ویدیوهایی که به دنبال آن آمدند نیز نشان می‌داد که کودکان از آنچه اتفاق می‌افتاد آگاه بودند، و این به نوبه خود، این فرض را توجیه می‌کند که کودکان این روش را نوعی “نظارت” بر زندگی روزمره خود یا تحمیل نمی‌دانستند. برعکس، به اشتراک گذاشتن فعالیت‌ها با کسی که قبلاً در خانه ملاقات کرده بودند برای کودکان لذت‌بخش به نظر می‌رسید، و برقراری روابط اعتماد با آنها در طول بازدیدهای خانوادگی به من کمک کرد تا این اطمینان حاصل شود (فلویت، ۲۰۰۵؛ وال، ۲۰۱۷). همچنین، والدین کاری فراتر از حد معمول انجام نمی‌دادند، زیرا آنها دائماً گوشی‌های خود را حمل می‌کردند. علاوه بر این، دستورالعمل‌ها چیزی را درخواست نمی‌کردند که از آنچه قبلاً یک رویه تثبیت شده در زندگی روزمره آنها بود (پلومن و استیونسون، ۲۰۱۲) منحرف شود.

در طول روش دفترچه خاطرات زنده، من به مشارکت مادران در انتخاب تصاویر توجه داشتم. از این واقعیت آگاه بودم که مادران تنها اختیار تصمیم‌گیری در مورد آنچه را به محقق “نشان دهند” و آنچه را در مورد زندگی فرزندانشان فاش کنند، داشتند (بارکر و اسمیت، ۲۰۰۱). مانند هر والد دیگری در جهان، والدین شرکت‌کننده می‌خواستند جنبه خوب فعالیت‌های روزمره فرزندانشان را نشان دهند. مفهوم “بازنمایی خوب کودکان آذربایجانی در جهان غرب” نیز به این میل اضافه شد. مادران کنترل کامل و مالکیت داده‌هایی را داشتند که پس از هر دستورالعمل یا بعداً در همان روز ارسال می‌کردند، و آنها همچنین در پیام‌های خود در مورد فعالیت‌های روزمره فرزندانشان صریح بودند و بر آنچه به نظرشان برای فرزندانشان خوب یا بد بود، تأکید می‌کردند. به عنوان مثال، سه مورد وجود داشت که مادران از برخی فعالیت‌های فرزندانشان ناراحتی خود را ابراز کردند. مادری که دو روز پشت سر هم از فرزندش در حال بازی در بیرون عکس گرفت، در شرح و تفسیر خود ناراحتی خود را ابراز کرد و گفت: “نه کتاب خواندن، نه درس خواندن”. من این موارد را برای تجزیه و تحلیل داده‌ها یادداشت کردم. در راستای سایر مطالعات مشابه (فلویت، ۲۰۰۵؛ پلومن، ۲۰۱۷؛ پلومن و استیونسون، ۲۰۱۲)، موضع من نسبت به این موضوع همیشه ریشه در شناسایی آن داشته است. به جای کنار گذاشتن داده‌ها بر اساس این دلیل، من آن را به عنوان آرزوهای مادران در مورد آنچه دوست داشتند فرزندانشان انجام دهند، پذیرفتم، که خود داده‌های آموزنده‌ای را تشکیل می‌داد.

در فاز دوم، قبل از ایجاد دفترچه خاطرات واقعی، رضایت مجدد کودکان از طریق والدینشان کسب شد. از کودکان و مادران پرسیدم که آیا تصاویر خاصی وجود دارد که نمی‌خواهند من در دفترچه خاطرات آنها قرار دهم. همه والدین با استفاده از تمام تصاویر و پیام‌ها موافقت کردند. آنها همچنین صراحتاً عدم اعتراض فرزندانشان را ابراز کردند. رضایت کودکان برای همه فعالیت‌ها به دلایل مختلفی کسب شد: نه تنها عکس‌ها و ویدیوهای آنها توسط مادران گرفته شده بود، بلکه من نیز از تصاویر آنها برای ایجاد دفترچه خاطرات استفاده می‌کردم، که در قالب فیزیکی برای خودشان، والدین و شاید مهمانانشان در دسترس خواهد بود. این به ویژه تأکید شد زیرا زندگی و فعالیت‌های فردی آنها تمرکز اصلی بحث‌ها با پدران (به صورت جداگانه) و با مادران و کودکان (به صورت مشترک) بود.

در فاز سوم روش دفترچه خاطرات زنده، قبل از نمایش دفترچه خاطرات به پدران و سایر خانواده‌ها، برای تجدید رضایت آنها به والدین و کودکان مراجعه کردم. همانطور که قبلاً اشاره شد، این یک رویکرد محتاطانه از جانب من بود، برای پیش‌بینی درگیری احتمالی که ممکن بود با به اشتراک گذاشتن این اطلاعات با پدران ایجاد شود. پس از کسب رضایت مناسب از هر خانواده، تصمیم گرفتم دفترچه خاطرات سایر خانواده‌ها را با نام‌های مستعار شده فقط از طریق اشتراک‌گذاری صفحه (screen-sharing) نشان دهم، که این نیز به دلیل حساسیت داده‌های دفترچه خاطرات زنده ضروری بود.

پدران برای بحث در مورد دفترچه خاطرات زنده به صورت جداگانه از همسران و فرزندانشان دعوت شدند. این تصمیم با این واقعیت انگیزه گرفت که پدران در تولید داده برای دفترچه خاطرات شرکت نکرده بودند. آنها برای اولین بار داده‌های بصری و کلامی را پس از تکمیل و چاپ دفترچه خاطرات دیدند. هنگامی که برای اظهار نظر در مورد عکس‌ها و ویدیوها دعوت شدند، دیدگاه تازه‌ای در مورد فعالیت‌های فرزندانشان داشتند. همانطور که در نظر گرفته شده بود، بحث جداگانه در مورد دفترچه خاطرات به آنها کمک کرد آزادانه صحبت کنند، برخلاف احساس محدودیت توسط همسران یا تفسیر ذهنی کودکان از دفترچه خاطرات. در طول بحث‌ها، آنها فعالیت‌های فرزندان خود را تفسیر کردند و با علاقه و توجه زیادی در مورد دیگران اظهار نظر کردند. غنای فعالیت‌ها در زندگی پنج خانواده به شرکت‌کنندگان تحقیق، به ویژه پدران، امکان داد تا نگاهی به زندگی کودکان دیگر داشته باشند و فعالیت‌های روزمره فرزندان خود را با تحلیل آنها در پرتو عملکردهای روزمره سایر خانواده‌ها، شناسایی و حتی گاهی کشف کنند.

بحث

فناوری‌های دیجیتال به سرعت در زندگی روزمره کودکان خردسال ادغام می‌شوند (آرنوت و همکاران، ۲۰۱۹؛ مارش و همکاران، ۲۰۰۵؛ رایدوت، ۲۰۱۳). در نتیجه، محققان با چالش‌های جدیدی در تلاش برای ثبت مواجهات کودکان خردسال با فناوری‌های دیجیتال جدید در محیط خودشان مواجه می‌شوند. در این راستا، محققان تشویق می‌شوند که رویکردهای جدیدی را توسعه دهند، و بصری را با کلامی در روش‌شناسی‌های خود ترکیب کنند (یامادا-رایس، ۲۰۱۷). با در نظر گرفتن اهمیت مطالعه عملکردهای دیجیتال روزمره کودکان خردسال در محیط طبیعی‌شان و درک چالش‌ها و منابع مورد نیاز کار میدانی قوم‌نگاری، روش دفترچه خاطرات زنده این امکان را به محققان می‌دهد که از گوشی‌های هوشمند برای تولید داده از راه دور با تعیین شرکت‌کنندگان به عنوان محققان نیابتی استفاده کنند.

همانطور که در بالا ذکر شد، رویکرد دفترچه خاطرات زنده به طور گسترده از روش “دفترچه خاطرات گوشی همراه” (پلومن و استیونسون، ۲۰۱۲) الهام می‌گیرد. در این بخش، من بیشتر در مورد سایر روش‌های مشابه توضیح می‌دهم در حالی که سعی می‌کنم روش دفترچه خاطرات زنده را در میان آنها همراه با نقاط قوت و محدودیت‌های آن قرار دهم. روش شناخته شده دیگر برای مطالعه چگونگی تأثیر فناوری‌های دیجیتال بر زندگی کودکان خردسال (۰-۳ سال) و خانواده‌هایشان، رویکرد “یک روز در زندگی” نام داشت که توسط گیلن و کامرون (۲۰۱۰) توسعه یافت. در این مطالعه، نویسندگان یک روز کامل یا حداقل ۶ ساعت از زندگی هفت دختر ۲.۵ ساله را در کشورهای مختلف فیلم‌برداری کردند: ایالات متحده، کانادا، پرو، انگلستان، ایتالیا، ترکیه و تایلند. نویسندگان همچنین این فیلم‌برداری‌ها را با مصاحبه‌ها و بحث‌ها با خانواده‌ها و سایر روش‌ها برای توصیف زندگی روزمره کودکان خردسال ترکیب کردند.

پیش از آن، توبین و همکاران (۱۹۸۹) “قوم‌نگاری با کمک ویدیو” (VCE) را در مطالعه خود با عنوان “پیش‌دبستانی در سه فرهنگ” برای بررسی زندگی روزمره کودکان در محیط پیش‌دبستانی در سه کشور مختلف – ژاپن، چین و ایالات متحده – توسعه دادند. نویسندگان یک محیط مدرسه را در هر کشور شناسایی کردند، در آنجا وقت گذراندند و یک روز کامل را در هر مدرسه فیلم‌برداری کردند. سپس آن ویدیوها را به کلیپ‌های کوتاه ویرایش کردند و آنها را به شرکت‌کنندگان در مدارس مربوطه و همچنین در بین مدارس نشان دادند. بدین ترتیب، نویسندگان توانستند الگوهایی را در داخل و بین مدارس در سه فرهنگ مختلف شناسایی کنند. یک دهه بعد، در سال ۲۰۰۹، توبین و تیمی جدید از همکاران پیگیری مطالعه خود را انجام دادند، جایی که نویسندگان به همان پیش‌دبستانی‌ها بازگشتند تا تغییرات در محیط‌ها و عملکردهای آنها را بررسی کنند (توبین و همکاران، ۲۰۰۹).

تحقیق در مورد زندگی روزمره کودکان خردسال چالش‌برانگیز تلقی می‌شود، اگرچه اهمیت گنجاندن صدای کودکان خردسال در مطالعات تحقیقاتی مرتبط با زندگی آنها همیشه مورد توجه محققان بوده است (کلارک، ۲۰۱۱؛ گالاخر و گالاخر، ۲۰۰۸). مطالعات تحقیقاتی ذکر شده در بالا عمدتاً بر نظرات والدین یا مراقبان در مورد زندگی کودکان تکیه کرده‌اند، در حالی که توجیهی برای تصمیم عمدی خود برای انتخاب این رویکرد ارائه کرده‌اند. یک رویکرد جایگزین این است که کودکان را به عنوان “کارشناسان زندگی خودشان” (لنگستد، ۱۹۹۴) ببینیم. از طریق مشارکت در تحقیق، کودکان می‌توانند ارتباط برقرار کنند و از مسائل مربوط به زندگی روزمره خود معنی بسازند. با تکیه بر این پایان‌نامه، کلارک و همکارانش یک چارچوب “بر اساس نقاط قوت” به نام “رویکرد موزاییک” را برای گوش دادن و گنجاندن صدای کودکان خردسال در تولید داده در مورد زندگی آنها از طریق روش‌های متعدد مانند تورها، نقشه‌کشی و عکاسی، با تنوع همه آنها که رویکرد را موزاییک می‌سازد (کلارک، ۲۰۰۵؛ کلارک و ماس، ۲۰۱۱)، توسعه دادند. رویکرد موزاییک صدای کودکان را با دادن ابزارهای دیجیتال به آنها برای ضبط خودشان تقویت می‌کند؛ با این حال، این رویکرد در بافت تحقیقاتی من مناسب نبود. در طول بازدیدهای خانوادگی در آذربایجان، مشاهده کردم که اکثر خانواده‌ها سبک واسطه‌گری محدودکننده‌ای را نسبت به استفاده فرزندانشان از فناوری دیجیتال اتخاذ کرده بودند. بنابراین، ارائه یک دستگاه دیجیتال به کودکان و درخواست از آنها برای ضبط فعالیت‌های روزمره خودشان برای من مناسب نبود، که باعث شد به دنبال راه‌حل‌های جایگزین باشم.

با روش “دفترچه خاطرات زنده”، رویکرد دیگری را برای گنجاندن صدای کودکان در فرآیند تولید داده اتخاذ کردم و به آنها فرصت دادم تا از طریق مادرانشان در پیام ویدیویی که برای آنها ارسال کردم، عکس یا ویدیو از خودشان برای من ارسال کنند. به کودکان تأکید کردم که قبل از انجام این کار، کسب اجازه از مادرشان مهم است. انگیزه من این بود که محتاط باشم و در هیچ تعادل قدرتی بین کودکان و مادرانشان در خانه در مورد استفاده از فناوری دیجیتال دخالت نکنم. سه نفر از کودکان شرکت‌کننده گاهی اوقات از مادران خود می‌خواستند که از فعالیت‌ها یا رویدادهای خاصی فیلم‌برداری و عکس بگیرند تا برای من ارسال کنند، اگرچه این اتفاقات به اندازه کافی مکرر نبودند که بتوان گفت صدای کودکان در فاز اول تولید داده برای دفترچه خاطرات زنده برجسته بود. برای حل این مشکل، رویکرد خود را بیشتر اصلاح کردم و از کودکان و مادرانشان دعوت کردم که در فاز سوم تولید داده، دفترچه خاطرات را بررسی کرده و در مورد آنها اظهار نظر کنند. صحبت کردن با آنها به صورت مشترک نیز از علاقه من به بحث مورد انتظاری که از داده‌های تولید شده پدیدار می‌شد، نشأت می‌گرفت، که مادران و کودکان در آن با هم شرکت کرده بودند. به نظر می‌رسید کودکان به دفترچه خاطرات علاقه زیادی داشتند و به همراه مادرانشان، به بحث‌ها پیوستند. این به نوبه خود، به غنی‌سازی فرامتنی بودن و چندصدایی روش دفترچه خاطرات زنده از طریق مشارکت فعال کودکان کمک کرد.

در مجموع، گنجاندن صدای اعضای خانواده در فرآیند تفسیر داده‌ها، جنبه چندصدایی روش دفترچه خاطرات زنده را برجسته می‌کند. این امر والدین را قادر ساخت تا بینش‌هایی را در مورد زندگی خانوادگی خود آشکار و تفسیر کنند و به من امکان داد تا تمرکز اصلی خود – تعاملات کودکان با فناوری‌ها – را از طریق صدای پدران، مادران و کودکان، بررسی کنم، و “نگاه انسان‌شناختی را از محققی که خبردهندگان را مشاهده و تفسیر می‌کند، به خبردهندگانی که خودشان را مشاهده و توضیح می‌دهند” تغییر دهم (توبین، ۲۰۱۹: ۱۳). در تضاد با روش‌های “قوم‌نگاری با کمک ویدیو” و “یک روز در زندگی”، روش دفترچه خاطرات زنده در این است که از حضور دائمی دوربین‌های ویدیویی در زندگی روزمره خانواده‌ها جلوگیری می‌کند، که این به نوبه خود به حداقل رساندن دیده شدن محققان و تأثیر بالقوه آنها بر محیط تحقیق کمک می‌کند.

همانطور که قبلاً در مقاله توضیح داده شد، روش دفترچه خاطرات زنده عمدتاً از روش “دفترچه خاطرات موبایل” توسط پلومن و استیونسون (۲۰۱۲) الهام گرفته شده است. علاوه بر این، سایر روش‌های توصیف شده در این بخش در مراحل مختلف بر توسعه آن تأثیر گذاشته‌اند. در بخش زیر، من بیشتر در مورد اهمیت این روش با تمرکز بر چهار M توضیح می‌دهم: چندوجهی بودن (multimodality)، چندصدایی (multivocality)، فرامتنی بودن (metatextuality) و چندکاربردی بودن (multifunctionality) دفترچه خاطرات زنده.

اهمیت و محدودیت‌های روش

اول و مهمتر از همه، محققان هنگام استفاده از روش دفترچه خاطرات زنده نیازی به حضور در میدان ندارند. من توانستم داده‌ها را دو بار در دوره‌های زمانی مختلف از زندگی کودکان از راه دور تولید کنم. در طول فرآیند، یک محقق باقی ماندم؛ با این حال، نقش من به حداقل رسید زیرا از مادران خواسته شد که به عنوان محققان نیابتی در میدان عمل کنند. پذیرش این مسئولیت توسط مادران نیز داده‌ها را غنی‌تر کرد، اگرچه محتوایی که تصمیم گرفتند با من به اشتراک بگذارند، نیاز به تفسیر بیشتر داشت. این تصمیمات اطلاعات متا (meta-information) در مورد دیدگاه‌های آنها در مورد تعاملات کودکان با فناوری‌های دیجیتال و همچنین زندگی روزمره آنها را در بر می‌گرفت. بنابراین، نه محقق و نه افراد مورد تحقیق نیازی به تغییر بافت خود نداشتند، و مطالعه زندگی روزمره کودکان در محیط خودشان به اصالت داده‌های تولید شده کمک کرد. داده‌های ارائه شده به شرکت‌کنندگان تحقیق برای اظهار نظر، گردآوری شده بودند اما تغییر نکرده بودند، و دفترچه خاطرات داده‌های تحقیقاتی ملموسی بودند که از، توسط و در مورد شرکت‌کنندگان تولید شده بودند. به طور کلی، ماهیت بصری و شخصی این روش فراتر از گزارش‌های تحقیقاتی مبتنی بر متن می‌رود تا داده‌ها را زنده کند. این روش به من امکان داد تا داده‌های چندوجهی، چندصدایی، فرامتنی و چندکاربردی تولید کنم.

برای توضیح بیشتر، شرکت‌کنندگان آزادی عمل در تصمیم‌گیری در مورد نحوه ارتباط پیام‌ها به محقق را دارند. بنابراین، داده‌های تولید شده از طریق روش دفترچه خاطرات زنده می‌توانند چندوجهی باشند. در مطالعه من، این شامل اطلاعات متنی (پیام‌های متنی)، بصری (عکس‌ها و کلیپ‌های ویدیویی کوتاه) و گفتاری (پیام‌های صوتی) بود که داده‌ها را هم آموزنده و هم بصری گویا می‌ساخت. این روش به من امکان داد تا بازتاب‌های پدران، مادران و کودکان را جمع‌آوری کنم، که به افزایش چندصدایی پروژه تحقیقاتی کمک کرد. انبوه صداها داده‌های جمع‌آوری شده و همچنین فرآیند تفسیر را غنی‌تر کرد. این روش داده‌های از پیش جمع‌آوری شده را در فاز بعدی تولید داده ادغام می‌کند. در مورد پروژه تحقیقاتی من، به شرکت‌کنندگان پیشنهاد شد تا در مورد تفسیرهایی که ارائه کرده بودند، و همچنین در مورد متن تولید شده توسط سایر خانواده‌ها از طریق ابزارهای مشابه، تأمل کنند. چنین لایه اضافی از پرسش از نگرش‌های شرکت‌کنندگان، مجموعه داده نهایی را به محصولی فرامتنی تبدیل می‌کند. علاوه بر این، در این مطالعه خاص، شرکت‌کنندگان در تمام خانواده‌ها فعالیت‌های روزمره کودکان دیگر را جالب یافتند. همه مادران شرکت‌کننده خاطرنشان کردند که دفترچه خاطرات نیز یادگاری عالی برای به اشتراک گذاشتن با اعضای خانواده گسترده و دوستان بود. بنابراین، دفترچه خاطرات زنده ایجاد شده چندکاربردی هستند: آنها حاوی داده‌هایی برای تجزیه و تحلیل هستند، به عنوان محرکی برای تولید داده‌های بیشتر عمل می‌کنند و خروجی‌های تحقیقاتی را نشان می‌دهند که می‌توانند به عنوان بخشی از تحقیق تولید شوند.

بر اساس بحث بالا، مزایای بالقوه این روش را برای محققان خلاصه می‌کنم:

(الف) تولید داده از راه دور بدون نیاز به حضور در میدان؛

(ب) خارج کردن محقق از مرکزیت و کاهش نقش او با دعوت از شرکت‌کنندگان برای عمل به عنوان محققان نیابتی در میدان برای تولید داده؛

(پ) بهتر ثبت کردن فعالیت‌های روزمره شرکت‌کنندگان تحقیق یا سایر پدیده‌های مورد علاقه در محیط طبیعی آنها؛

(ت) غنی‌سازی توصیف داده‌ها با استخراج تفسیرهای شرکت‌کنندگان از داده‌های خام؛

(ث) ارائه داده‌های تولید شده در یک فرم مادی که به عنوان محرکی برای شرکت‌کنندگان برای مشارکت در بحث عمل می‌کند؛

(ج) داده‌های تولید شده واقعاً غنی و متنوع هستند: تولید چندصدایی، فرامتنی بودن، چندوجهی بودن و چندکاربردی بودن.

مهم‌تر از همه، نکته اول در لیست در شرایط کنونی که جهان با همه‌گیری کووید-۱۹ مواجه است، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. روش دفترچه خاطرات زنده محققان را قادر می‌سازد تا داده‌ها را از راه دور تولید کنند، و نیاز به حضور فیزیکی در میدان را به حداقل رسانده یا کاملاً از بین می‌برد. من مطالعه را انجام دادم و روش دفترچه خاطرات زنده را مدت‌ها قبل از همه‌گیری توسعه دادم، اما بافت کنونی آن را برای انجام تحقیق از راه دور حتی مناسب‌تر می‌سازد. داشتن فرصت ملاقات حضوری قبل از شروع جمع‌آوری داده‌ها به برقراری روابط اعتماد با شرکت‌کنندگان کمک کرد؛ با این حال، این روش می‌تواند با موفقیت قابل توجهی بدون جلسات اولیه حضوری نیز تکرار شود.

تقدیر و تشکر

“من تا ابد از سرپرست خود، پروفسور لیدیا پلومن برای نظرات و بینش‌های ارزشمندش در مورد پیش‌نویس مقاله سپاسگزارم. همچنین می‌خواهم از سردبیر مجله، پروفسور نیکولا یلند و داوران ناشناس برای بازخورد سازنده و مفیدشان تشکر کنم.”

پژوهشگر : سابینا ساوادوا

سابینا ساوادوا
سابینا ساوادوا در آذربایجان به دنیا آمده و رشد یافته است. او دانشجوی دکترا در سال آخر تحصیل خود است. علاقه‌مندی‌های پژوهشی او شامل عملکردهای دیجیتال کودکان، روابط خانوادگی و رسانه‌های دیجیتال، و روش‌های بصری است. او به عنوان دستیار پژوهشی فعالیت کرده و در حال حاضر یکی از پژوهشگران اصلی مشترک (co-principal investigator) در یک پروژه تحقیقاتی دیگر است.
مدارک تحصیلی:
دکترای آموزش – دانشگاه ادینبورگ، اسکاتلند، انگلستان
MBA (کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار) در مطالعات اروپایی و همکاری‌های منطقه‌ای (با افتخار) – دانشگاه روسه/دانشگاه رگنسبورگ، بلغارستان/آلمان
MA (کارشناسی ارشد) در ادبیات آمریکا – دانشگاه خزر، آذربایجان
BA (کارشناسی) در زبان انگلیسی (با افتخار)
همکار آکادمی آموزش عالی (FHEA)
مسئولیت‌ها و وابستگی‌ها:
رهبر مشترک گروه آکادمیک (به همراه مگی موریسون) برای برنامه کارشناسی “تخصص کودکی” (BA Childhood Practice Programme)
مدیر مشترک بخش “دانش، تبادل و تأثیر” برای “مرکز کودکان و جوانان” (Children and Young People Hub)
عضو هیئت تحریریه برای “نشریه بین‌المللی آموزش سال‌های اولیه” (International Journal of Early Years Education)
وابسته به خوشه پژوهشی “رسانه و ارتباطات”، مؤسسه آینده‌های ادینبورگ (Edinburgh Futures Institute)
عضو هیئت تحریریه برای “نشریه کودکی، آموزش و جامعه” (Journal of Childhood, Education and Society)
عضو هیئت تحریریه برای “نشریه بین‌المللی آموزش سال‌های اولیه” (International Journal of Early Years Education)

برچسب ها : ، ،

پیغام شما