ورود عضویت
Fa En

انجمن تخصصی کودک و رسانه

صفحه اصلی > بانک اطلاعات > نقد و تحلیل > عمو پورنگ (محله گل و بلبل ۲ )

عمو پورنگ (محله گل و بلبل ۲ )

عمو پورنگ (محله گل و بلبل ۲ )

تحلیل و بررسی قسمت ۸۸ مجموعه برنامه نمایشی محله گل و بلبل ۲

۱٫ در شخصیت پردازی های صورت گرفته، دو شخصیت (اصلی) با توانمندی های خاص و خارق العاده، حضور دارند که اطلاع ایشان از مسائل و نیز توانمندی ایشان در انجام برخی امور، فراتر از واقعیت های مادی و بشری می باشد: برفک و عمونوروز.
در کنار نقدی که به ترسناکی شخصیت برفک برای کودکان وجود دارد(چیزی که نگارنده در برخورد کودکان پیش دبستانی با این شخصیت، به عینه دیده است)، این سوال مطرح است که چرا باید بی اثر کردن نقشه های برفک منوط به حضور و صحنه گردانی عمو نوروز باشد! به جای اینکه بر علم، اطلاع و تکیه گاه بودن والدین و بزرگترها تاکید شود. بدین معنی که با بروز مشکل در محله یا خانواده ها، همه پناه به پدر و مادر و یا بزرگان محله ببرند، نه دست و پای خود را گم کرده تا زمان حضور عمونوروز، به دلیل ناآگاهی، با نقشه های برفک همراهی کنند!
آیا واقعا در زندگی ها چنین شخصیتی هست که در بزنگاه ها به داد افراد برسد!!! یا بهتر است تعقل، مشورت و پناه بردن به دامن پدر و مادر و بزرگترهای قابل اعتماد را با شخصیت پردازی درست در کودکان تقویت کنیم. (متاستفانه افرادی که می توانند این جایگاه را در محله داشته باشند دارای اشکالات فراوان هستند و در شخصیت پردازی به جایگاه الگویی و مشورتی ایشان توجه درخوری نشده است).


۲٫ مسئله مهم دیگر مشخص نبودن مخاطبین و گروه سنی ایشان می باشد. اگر برای کودکان پیش دبستانی تولید می شود، طراحی شخصیت های ترسناک و ماورایی هیچ محلی از اعراب ندارد. اگر برای کودکان دبستانی تولید می شود، بیان مفاهیم کلی و انتزاعی برای ایشان دارای اشکال است. چرا که کودکان در سنین دبستان مسائل عینی و جزئی را بهتر درک می کنند. حال بکار بردن مفاهیم ثقیلی چون : اخلاق مداری، توجه به انسانیت و انسان مداری، احترام به حریم شخصی افراد، قضاوت منطقی یک کار اخلاقی و…(قسمت ۸۸)، آیا توجیه خاصی دارد؟! اگر که برای سنین نوجوانی تهیه شده(که بعید به نظر می رسد)، استفاده از عروسک و کودکان خردسال و … چه دلیلی می تواند داشته باشد؟! این آشفتگی در مخاطبین برنامه، در کودکان حاضر در استودیو نیز مشهود است؛ چرا که از کودک ۲ و ۳ ساله تا نوجوان ۱۲ و ۱۳ ساله در میان مخاطبین حضور دارند.

۳٫ مسئله دیگری که متاسفانه در فیلم و سریال و مجموعه سازی ها در ایران وجود دارد، صرف زمان بیشتر به عمل ناشایست و جمع کردن نتیجه و بازخورد آن عمل برای فرد، و یا توبه و بازگشت او در حداقل زمان می باشد. به عنوان مثال در نقد سریال مادرانه که در سالهای گذشته تولید شده بود، آوردیم که شما بیش از بیست قسمت به کارهای ناشایست و بد نوجوان قصه یعنی رها می پردازید، و تهور و جسارت این قبیل حرکات را در نوجوانانی که بیننده این سریال اند ایجاد می کنید و بعد در یک قسمت دختر را توبه کرده و پشیمان نشان می دهید و غافل اید از اینکه در بیش از بیست قسمت رفتارهایی را به نوجوانان این مملکت آموخته و در ایشان درونی کرده اید و در یک قسمت می خواهید آنها را از بین برده و بزدایید؟!!! حال چنین رویکردی در برنامه سازی برای کودکانی که در بهترین سنین تاثیرپذیری اند، می تواند بسیار مخرب تر نیز باشد!
در قسمت های مختلف مجموعه عموپورنگ نیز کودکان و شخصیت ها دروغ می گویند، عصبانی می شوند و … و در نهایت به خود آمده و تغییر جهت می دهند! (به عینه بنده شاهد هستم که کودکان بیش از درک نتیجه و تغییر جهت، مقدمه طولانی (غلط و ناشایست) را آموخته و در شرایط مختلف بکار می گیرند! مثلا دروغ می گویند و عنوان می کنند، بچه های اقای خوشحال هم دروغ می گفتند، یا دیوار را خط خطی می کنند و باز به رفتار فرزندان اقای خوشحال استناد می کنند و یا قایم شده به حرفهای بزرگترها گوش می دهند و صحبتها را بازگو می کنند و عنوان می کنند که یاور و باور نیز این گونه بودند).
و بدتر از این، در برخی قسمت ها همه از کنار رفتار غلط، با بی تفاوتی، شعرخوانی و حتی لبخند عبور می کنند(مانند عصبانیت آقای خوشحال نسبت به نون خالی خور و دنبال کردن او با دمپایی، که با هیچ تقبیح، تذکر، پشیمانی و .. همراه نمی شود، و یا قایم شدن و گوش فرا دادن به حرف های بزرگترها از سوی اقای گلدون و نازخاتون اغلب با قربان صدقه رفتن و تایید همراه می شود).
(توجه داشته باشیم که کودکان همه چیز را می آموزند: عصبانیت، فحاشی، دروغگویی و…، چون قوه تمییز، تعقل و مرزبندی در ایشان به کمال نرسیده است)


۴٫ مورد دیگر، شخصت پردازی های مجموعه است. همانطور که در بالا نیز عنوان شد والدین و بزرگترهای خانواده و محله از ناپختگی و آشفتگی بسیاری رنج می برند. مثلا خانم چمنی به عنوان رئیس شورای محله: با درآوردن ادای دیگران در بسیاری از موارد، جیغ زدن های گاه و بیگاه، توسل صرف به تنبیه گلدون و بلبل و… مورد شخصیت پردازی قرار گرفته است.( قرارگیری ایشان در جایگاه بزرگتری و الگویی محله می طلبید که ایشان ضمن برخورداری از شخصیتی پخته تر، از خانواده ای شایسته نیز برخوردار می بود، و در جایگاه مادری و یا فرزندی نیز به ایفای نقش می پرداخت)
پدر و مادر پورنگ به عنوان بزرگترهای محله نیز این گونه اند: ایاز از شخصیت ناپخته و یکدنده برخوردار است، در کنار همسرش که او نیز غالبا در فضای مجازی به دنبال محتواهایی ناهمخوان با سن و جایگاه خود است(مثل سایت مد) و در برخورد با پورنگ نیز در دو کرانه افراط و تفریط هستند: یا در حال دعوا کردن پورنگ و داد زدن بر سر او یا در حال قربان صدقه رفتن ها بی حساب.(انتظار پختگی و محل مشورت بودن از شخصیتهایی که بزرگتر یک محله هستند، در ساخت یک مجموعه به نظر انتظاری معقول است. ضمن اینکه در مجموعه ای که برای کودکان ساخته می شود، قربان صدقه رفتن های دو شخصیتی که نقش زن و شوهر را دارند بی معنی می-نماید و شایسته است که مرز عشق ورزی و احترام بین این دو شخصیت دقیق تر ترسیم گردد. آنچه برای فرزندان این سرزمین می تواند مفید فایده باشد دیدن روابط احترام امیز بزرگترهاست، نه اصرار بر دیدن عشق ورزی ها ).


۵٫ مورد دیگر اینکه برفک به هنگام تغییر شخصیت نام “آقای مشورت” به خود می گیرد. نکته قابل توجه اینجاست این شخصیت بد که همواره به دنبال فریب و ایجاد اخلال در کار و زندگی دیگران است، چرا باید با عنوان مشورت شناخته شود؟! چرا باید این فعل مثبت و توصیه شده، برای شخصیتی منفور بکار گرفته شده، بعدها برای کودک تداعی برفک باشد، نه تداعی این فعل مثبت و پربار!


۶٫ مورد دیگری که در قسمت مربوط به خویشتنداری دیده شد این است که تا پایان این قسمت، مرز و جایگاه صبر و عجله برای کودک مشخص نشد! و این بسیار آسیب زاست و نه تنها به یادگیری منجر نمی شود، بلکه برآشفتگی ذهنی کودک دامن می زند…


۷٫ در آخر نیز: دیدن کودکان تهرانی و بهره گیری بی حد و حصر برخی از ایشان از موبایل و تبلت شخصی یا تبلت و موبایل والدین آیا قابل تعمیم به تمام کودکان این سرزمین هست؟! و آیا تشویق و اصرار بر دو ساعت حضور در فضای مجازی نیز کاری درست و بجاست در شرایطی که والدین به حداقل این حضور نیز تا رسیدن فرزندانشان به سن تمیز و تشخیص، رضایت ندارند؟! و از دریچه ای دیگر، تا چه زمانی درسا پشتیبانی می شود تا جلوی حضور کودکان را در سایتها دیگر بگیرد! و از سویی دیگر آیا تشویق حضور هر روزه و دوساعته در فضای مجازی برای کودکان اعتیاد آور نیست؟!
مورد دیگر در رابطه با فضای مجاز نیز این مسئله است که در این مجموعه اصرار بر حفظ حریم خصوصی(در صورت جا افتادن برای بچه ها) چطور با حضور و همراهی والدین با کودکان قابل جمع است؟! و آیا روزی فرزندان والدین را در مورد این همراهی، مورد بازخواست قرار نخواهند داد؟! از این جهت که شما به حریم شخصی ما وارد شده اید؟!

 

نویسنده : فاطمه رمضانی

برچسب ها : ،

پیغام شما

  1. sara گفت:

    اتفاقا به نظر من خیلی برنامشون خوبه و فوق العاده آموزنده هس کسایی هم که فک میکنن این برنامه مناسب بچشون نیست خب نزارن بچه نگاه کنه چرا جنبه های مثبتو در نظر نمیگیرین مثلا اینکه اونا همگی با هم همکاری میکردند تا مشکلات محله رو برطرف کنن