ورود عضویت
Fa En

انجمن تخصصی کودک و رسانه

صفحه اصلی > عمومی > پیشخوان > فضای مجازی حقیقی تر از دنیای واقعی برای مخاطب کودک و نوجوان

فضای مجازی حقیقی تر از دنیای واقعی برای مخاطب کودک و نوجوان

فضای مجازی حقیقی تر از دنیای واقعی برای مخاطب کودک و نوجوان

لامکان و لازمان

فضای مجازی فارغ از بُعد زمان و مکان است و زیست بوم دوم مردم شده است و نیز اینکه این فضا به یک جامعه بی طبقه بدل شده است و خیلی از مفاهیم و طبقاتی که در دنیای واقعی سبب محدودیت است در اینجا وجود ندارد.

این فضا فرصت لازم را برای کودک و نوجوان فراهم می کند تا به خوداظهاری و خودابرازی بپردازد و از خلاهای عاطفی که در خانواده دارد به اینجا پناه بیاورد و با دوستی‌ها و جعل کردن هویت و ساختن آواتاری از خود به ابراز علایق و دنبال کردن ستارگان و سلبریتی‌ها فارغ از انگ و برچسب‌های جامعه بپردازند و گاهی نیز از خود قهرمانی ساخته و دنبال کننده و طرفدار جمع می‌کنند و تمام زندگی واقعی خود را قربانی ساختن تخت و تاجی مجازی می‌کنند که برای آنها از دنیای واقعی حقیقی‌تر است.

دگر انسان

کودکی که فضای مجازی برای او پر از احساس است و نیز نیاز به بازی و سرگرمی او را ارضا می کند این فضا برای او احساس سرگرمی مطلق است. و از خطوط قرمز ترسیمی فرار می کند و این کودک که دیگر محدودیتی ندارد دیگر انسان نیست و به تعبیر هایدگر “دگر انسان” است.

مأمن عاطفی

خانواده به عنوان تآثیرگذارترین گروه بر روی کودک و نوجوان است که اگر دارای مهارت‌های لازم برای مدیریت زندگی مشترک و نیز استفاده از وسایل و ابزاری مثل اینترنت و فضای مجازی باشند الگوی موثری هستند. و از مطلوب بودن خانواده و افزایش مهارت‌های زندگی زناشویی و تربیتی او خلاهای عاطفی کودک پر شده و نیازهای خود را با زبان رفاقت به والدین می‌گوید و والدین پس از شنیدن نیاز کودک می‌توانند در جهت رفع آن اقدام کنند. نیازهایی که باید از زبان کودک و در فضای او شنیده شود که اهمیت این مقوله چنان است که می‌توان ادعا کرد سیاست‌گذاری برای شئون مختلف کودک بدون حضور او امری بیهوده و ناقص و گاهی ناقض است.

تاثیرات نابهنجاری که از این آزادی در محیط آرامش‌بخش فضای مجازی برای کودک او را تهدید می‌کند نتیجه مستقیم عدم رفاقت و همراهی خانواده است که ورود بدون همراه کودک و نوجوان و بدون داشتن سواد رسانه‌ای سبب مواجهه او با خطرات و آسیب‌های جدی می‌شود که پرخاشگری، ایجاد مشکلات روحی مانند وسواس، انواع فوبیا، انزوا و … از جمله آنهاست. رسیدن به سن بلوغ جنسی زود هنگام و افزایش بی حیایی و کودک‌وارسازی حاکم بر فضای غالب اینترنت سبب رشد شخصیتی خواهد شد که اژدهای جنسی رها شده‌ای در اختیار دارد و حتی یک راه برای کنترل آن نیاموخته است. و بی محابا و با سرکشی به آتش زدن محیط پیرامون خود دست می‌زند و فاجعه‌ای شبیه قتل ستایش کودک ۶ ساله افغانستانی رقم می‌خورد.

اما برای آگاهی بخشی به کودک چه باید کرد؟ چه کسی و چگونه باید به او بگوید ایا آموزش خانواده کفایت می‌کند؟ اگر آری، این آموزش از چه راهی و چه کسی متولی آن باشد؟ آیا رسانه‌ای که مردم اعتمادشان را نسبت به آن از دست داده‌اند و از او صداقت و عدم ملاحظات سیاسی را خواستارند می‌تواند نقش مربی آگاه را بازی کند؟ اعتمادسازی نسبت به مخاطب چگونه شکل می‌گیرد؟ و سوالاتی از این دست….

اما آیا راه‌های دیگری نیز وجود دارد؟ آیا استفاده از همسالان و گروه همسالان جهت ارتقای سواد رسانه‌ای کودک و نوجوان بهتر نیست؟ برای ارتقای سواد رسانه‌ای کودک و نوجوان و آگاهی بخشی او چه چیزی لازم است؟ چه راهکارهایی پیشنهاد می‌شود؟

نویسنده : محمود علی پور

برچسب ها : ، ،

پیغام شما